صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۷۷۸۰۸
زیدآبادی گفت: در بسیاری از کشورهای جهان مخالفان در خیابان حضور دارند و مخالفت خود را بیان می‌کنند. ولی معلوم نیست چرا اینقدر در ایران از آن ترس وجود دارد. در همه جای جهان، مردم برای پیگیری مطالبات خود می‌آیند و پلیس هم جایگاه ویژه‌ای را برای آن‌ها اختصاص می‌دهد.
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۶ - ۰۹ مهر ۱۴۰۱

احمد زیدآبادی فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است برای مواجهه با شرایط فعلی ۳راه وجود دارد: نخست، تداوم وضع موجود است که کشور را با بحران‌های هولناک‌تری مواجه می‌کند. دوم، حرکت به سمت تغییرات رادیکال که فعلا به دلیل فقدان رهبری منسجم، نیروی سیاسی کارآمد و هدف‌گذاری مناسب نتیجه‌بخش نیست، ضمن اینکه منجر به هرج و مرج نیز خواهد شد و نهایتا تن دادن به اصلاحات ضروری که از منظر این فعال سیاسی اصلاح‌طلب یگانه راه رستگاری این کشور از بحران‌های عدیده است.

در ادامه گفت و گوی زیدآبادی با روزنامه اعتماد را می‌خوانید:

شما در آستانه انتخابات سال۱۴۰۰ نقدهای جدی نسبت به محدودسازی فضای سیاسی و انتخاباتی کشور داشتید، حضور در انتخابات را به دلیل محدودیت‌ها و ردصلاحیت‌ها بی‌اثر می‌دانستید. شرایط امروز را چطور می‌بینید، آیا بحران اخیر برآمده از محدودیت‌های سیاسی سال‌های اخیر است؟

این روزها اگر به صحبت‌های مسوولان توجه کنید، اغلب گفته می‌شود، «مردم اجازه اعتراض دارند، اما اغتشاش پذیرفته نیست» این عبارات طی دهه‌های گذشته به دفعات تکرار شده است. اما اساسا از ابتدای انقلاب تا امروز جز یکی، دو سال نخست پس از انقلاب، حق اعتراض در هیچ سطحی به رسمیت شناخته نشده است. حالا اعتراض به معنای یک کنش خیابانی به کنار، حتی به اندازه سخن و حرف و مقاله نیز، مخالفت، انتقاد و اعتراض جز در برخی موارد مرتبط با موضوعات اقتصادی جزیی و پیش پا افتاده فرصتی برای طرح نداشته است.

حتی بازخوانی تحولات دوران اصلاحات که خود من و بسیاری از تحلیلگران را گرفتند و بازداشت و زندانی کردند، نشان می‌دهد که همه این بازداشت‌ها به دلیل نقد و اظهارنظر و مخالفت‌های مسالمت‌آمیز صورت گرفته است. بنابراین در درون جامعه‌ای که نتواند مخالفت خودش را نسبت به سیاست‌ها و راهبردها اعلام کند، نه مطبوعات مستقل شکل می‌گیرد نه احزاب سیاسی به معنای واقعی معنا پیدا می‌کند و نه سازمان‌های مدنی و تشکل‌ها در آن فعالیت خواهند کرد. نهایتا نیز سرنوشت چنین جامعه‌ای طغیان و عصیان است.

این وضعیت در سال‌های پس از انقلاب۵۷ به‌طور مستمر تکرار شده است. امروز هم به نقطه‌ای رسیده‌ایم که مردم به مدد انقلاب دیجیتال و ابزارهای نوین ارتباطی از شیوه حکمرانی در سایر کشورها، حقوق شهروندی و… آگاه شده‌اند و این حقوق را مطالبه می‌کنند. وقتی نظام سیاسی از راه‌های تعریف شده قانونی، مسیری برای طرح مطالبات مردم باقی نگذاشته باشد، این فروخوردگی ابتدا تبدیل به تجمعات خیابانی شده و پس از مدتی این احتمال نیز وجود دارد که برخی نیروهای سیاسی از این حضور سوءاستفاده کرده و جریان اعتراضات به یک بحران جدی عمومی بدل شود. با توجه به اینکه در سطوح تصمیم‌ساز کشور، اراده‌ای برای حل معادلات و پاسخگویی به مطالبات وجود ندارد، هر از گاهی گاهی ۲سال به ۲سال و گاهی کمتر، بحران‌های اینچنینی در سطح عمومی جامعه رخ می‌دهند.

اما محل واقعی پیگیری مطالبات کجاست، برخی به صندوق‌های رای، فعالیت‌های مدنی و نهادسازی اشاره می‌کنند. برخی دیگر معتقدند باید تلفیقی از این مسیرها یعنی حضور میدانی مردم و فعالیت‌های سیاسی را دنبال کرد. نظر شما چیست؟

اگر اعتراضات سیاسی قانونی و مبارزه مدنی به رسمیت شناخته شود (همان‌گونه که در قانون اساسی قید شده است) در هر عرصه‌ای که شهروندان صلاح بدانند و علاقه‌مند باشند، اعتراض می‌تواند متبلور شود. می‌تواند از طریق مطبوعات و رسانه‌ها این مطالبات دنبال شود، یا از طریق فعالیت‌های حزبی، فعالیت‌های مدنی، حضور در نهادها و تشکل‌ها، انتخابات و حتی حضور در خیابان.

البته همه این فعالیت‌های انتقادی از یک طرف مشروط به مسالمت‌آمیز بودن آن‌ها و از سوی دیگر اراده دولت برای حفظ امنیت مردم معترض است. یعنی اگر افراد و جریاناتی نه به دلیل پیگیری مطالبات قانونی بلکه به دلیل رویکردهای خشونت‌آمیز و…وارد خیابان شوند و دولت نیز اساسا مخالف این حضور باشد و این افراد اهداف براندازانه و سیاسی داشته باشند، تجمع با بن‌بست مواجه شده و بعضا به هرج و مرج کشیده می‌شود.

چرا در ایران تجمعات اعتراضی به یک تابو بدل شده است و اینقدر نسبت به آن نگرانی وجود دارد؟

در بسیاری از کشورهای جهان مخالفان در خیابان حضور دارند و مخالفت خود را بیان می‌کنند. ولی معلوم نیست چرا اینقدر در ایران از آن ترس وجود دارد. در همه جای جهان، مردم برای پیگیری مطالبات خود می‌آیند و پلیس هم جایگاه ویژه‌ای را برای آن‌ها اختصاص می‌دهد. اما در ایران نه مسوولان سازوکاری برای اعتراض مردم تعریف کرده‌اند و نه محلی برای این منظور تخصیص داده شده است.

در زمان اصلاحات گزاره‌ای از سوی سعید حجاریان مطرح شد با این مضمون که فشار از پایین و چانه‌زنی در بالا. آیا این گزاره را می‌توان در خصوص همه تجمعات اعتراضی به کار برد؟

بحث آقای حجاریان مربوط به رقابت‌های تلخ سیاسی میان دو طیف سیاسی بود که در زمان اصلاحات در قدرت مشارکت داشتند یکی از این جناح‌ها دارای قدرت فیزیکی مانند نیروی نظامی، زندان، ارتش و دادگاه و… بود و طیف دیگر هم افکار عمومی را در اختیار داشت. سعید حجاریان معتقد بود قدرت اصلاحات، یعنی طیفی که افکار عمومی را در اختیار دارد، عینی نیست و ذهنی است. برای عینی کردن قدرت ذهنی اصلاح‌طلبان، باید از طریق تجمعات، میتینگ‌ها و…مطالبات طرح شود تا به طرف مقابل فشار وارد شود و از این فشار برای چانه‌زنی با اصحاب قدرت استفاده شود.

سرنوشت این ایده چه شد. آیا اصلاح‌طلبان توانستند با قدرت حاکم چانه‌زنی داشته باشند؟

این ایده نه تعریف شد، نه دولت خاتمی با آن موافقت کرد و نه عینیت پیدا کرد. اما جناح راست از این ایده بهانه‌ای درست کرد و با آن اصلاح‌طلبان را به اغتشاش و براندازی متهم کرد. در حالی که این ایده یک حرف عادی و معمولی بود. اما جناح مقابل از این حرف معمولی سوءاستفاده کرد و آن را علامتی از رویکردهای براندازانه تفسیر کردند. حتی در سال۸۸ که حجاریان دستگیر شد برای بیان این حرف و ایده مورد بازجویی‌های گسترده قرار گرفت.

آیا امروز هم می‌توان از تجمعات اعتراضی مردم، ارزش افزوده سیاسی خلق کرد؟

مشکل امروز این است که اصلاح‌طلبان از متن به حاشیه رانده شده، با محدودیت‌های فراوانی مواجهند و اعتبار اجتماعی آن‌ها خدشه‌دار شده است. ضمن اینکه تشکیلات منسجمی هم مانند دوران اصلاحات وجود ندارد. از سوی دیگر نیرویی که در خیابان در حال اعتراض است، جوانان خشمگینی هستند که با محرومیت‌های فراوانی رودررو هستند. جوانانی که نه فرصت شغلی دارند، نه مسکن دارند، نه امکان رشد برای آن‌ها فراهم است، نه جدی گرفته می‌شوند و نه مطالبات آن‌ها برای تصمیم‌سازان اهمیتی دارد. سیستم سیاسی هم مدام تلاش می‌کند شخصیت آن‌ها را بر اساس فرمول‌های از پیش تعیین شده، محدود کند. بنابراین در شرایطی که حزب سیاسی فراگیری وجود ندارد، چهره‌های اثرگذار نیز محدود شده‌اند و عرصه‌های کنشگری نیز مسدود یا محدود شده، دیگر قدرتی برای چانه‌زنی وجود ندارد.

اگر جوانان نماینده‌هایی داشتند، این نمایندگان می‌توانستند با قدرت رایزنی و چانه‌زنی کنند و امتیازات لازم اخذ شود. از طرفی در خارج از کشور نیز نیروهایی وجود دارند که خود را در شمایل آلترناتیو جمهوری اسلامی معرفی می‌کنند. هر اعتراضی هم که در کشور می‌شود این جریانات تلاش می‌کنند به خود بچسبانند و خود را منشا آن معرفی کنند. حرف این جماعت نیز ربطی به چانه‌زنی و مذاکره ندارد و معتقدند هر حرکتی نهایتا باید منجر به براندازی شود. این افراد فضای داخل کشور را آلوده می‌سازند و اساس حرکت را منحرف می‌کنند. برای بسیاری از جوانان داخل کشور هم دردسر درست می‌کنند.

هر اتفاق اعتراضی که در کشور طی سال‌های اخیر رخ می‌دهد، نیروهای خارج‌نشین اعلام کرده‌اند سیستم سیاسی به زودی سقوط می‌کند. سال ۸۸.۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ این نوع اظهارنظرها به کرات مطرح می‌شود. سرنگونی هم صورت نمی‌گیرد، چراکه شرایط کشور مستعد انقلاب نیست، بلکه مستعد هرج و مرج است.

یعنی شما معتقدید حضور در خیابان هیچ فایده‌ای ندارد؟

این تجمعات یک تاثیر مثبت دارد، این حسن را دارد که به تصمیم‌سازان و سیاستگذاران اصلی این پیام ارسال می‌شود که این‌گونه نمی‌توان کشور را اداره کرد و کشور در معرض بی‌ثباتی قرار گرفته است. اگر این پیام درک شود، اتفاقا زمان مناسبی است برای اصلاحات واقعی و بنیادین.

اگر این پیام‌ها درک نشود چه؟

دیگر جامعه با چه زبانی باید خطاب به مسوولان بگوید که جامعه نیازمند تغییر است. شما نگاه کنید نه آب کشور سازمان داده شده، نه محیط زیست، نه آلودگی هوا و نه خودروی مناسبی در اختیار مردم قرار داده شده است. نه شغلی وجود دارد و مشاغلی هم که وجود دارد، برای گذران زندگی کافی نیست. نه مسکن، نه آزادی اجتماعی، نه چشم‌انداز روشن و…نتیجه چه می‌شود، اینکه بسیاری از استعدادها راهی کشورهای دیگر می‌شوند.

سایر جوانان نیز برای مهاجرت زندگی در کمپ‌ها و…را تجربه می‌کنند یا اینکه در مسیر مهاجرت به غرب در دریا غرق می‌شوند. افراد تحصیلکرده هم بعد از فارغ‌التحصیلی ۷میلیون حقوق می‌گیرند که با آن نمی‌توان زندگی کرد. از سوی دیگر زمانی که این جوان با نامزد و دوست خود قصد قدم زدن دارند به خاطر چند تار مو باید راهی بازداشتگاه شوند. طبیعی است که این شرایط اعتراض و خشم و سرخوردگی ایجاد می‌کند.

در این میان لشکر سایبری براندازان از یک طرف و لشکر سایبری طرفداران سیستم سیاسی به یک شکل عمل می‌کنند. با فحاشی و تندروی و تهدید. اگر فکری برای اصلاحات نشود، این تنازعات دروازه‌های جهنم را ممکن است باز کند. اتفاقی که در بهار عربی برای بسیاری از کشورهای منطقه رخ داد. امروز در مصر رفتار سیسی به مراتب بدتر از مبارک است. در تونس، هیات حاکم از بن علی تندتر عمل می‌کند. شما وضعیت سوریه را ببینید، چقدر آشفته است.

یعنی فکر می‌کنید جایگزین احتمالی جمهوری اسلامی به مراتب بدتر است؟

همه خیال می‌کنند ایران کشور ویژه‌ای است و تاریخ بلندبالای کشور و تمدن ایرانی و…باعث می‌شود ایران تحولات دیگری را از سر بگذراند. اما به نظرم در صورت تغییرات ساختاری چشم‌انداز تیره‌تری در انتظار ایران است. کافی است، علایم و نشانه‌هایی که اخیرا در اطراف ایران رخ می‌دهد، بررسی شود تا متوجه این چشم‌انداز شوید.

شما خودتان را جای جوان ایرانی بگذارید، سیستم با ردصلاحیت‌های گسترده، امکان کنشگری سیاسی و انتخاباتی را از آن‌ها می‌گیرد، قانون تشکل‌ها را مصوب می‌کند تا فعالیت‌های مدنی محدود شود. ضمن اینکه طرح صیانت و گشت‌های ارشاد افزایش می‌یابد. تحلیلگرانی مانند شما، هشدار سوریه شدن و مصر شدن و تونس شدن را می‌دهند. واقعا جوان ایرانی در برابر این اوضاع چه باید کند؟

اغلب افرادی که به خیابان می‌آیند، مطالبه سیاسی ندارند. بیشتر می‌خواهند سبک زندگی آن‌ها به رسمیت شناخته شود. گشت ارشاد آزارشان ندهد، شغلی داشته باشند، اعتباری داشته باشند، آینده داشته باشند و…اما چون تجمعات، نظمی ندارد و رهبری ندارد و شاکله ندارد، بیشتر مشکل‌ساز می‌شود. اعتراضات باید به‌گونه‌ای ساماندهی شود که امنیت را مختل نکند، ضمن اینکه بازتاب هم داشته باشد. اینجا پای شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به میان می‌آید. در زمان فاجعه رخ داده شده برای مرگ مهسا امینی شما دیدید این حادثه از طریق فضای مجازی چه طنینی در جهان پیدا کرد. حتی افراد حزب اللهی نیز منتقد گشت‌های ارشاد شدند.

بسیاری از چهره‌های جهانی در حوزه‌های سیاسی، هنری، فرهنگی، ورزشی و…واکنش نشان دادند. زمانی که موضوع در خیابان دنبال شد، برخی افراد فرصت‌طلب، تجمعات را به حاشیه کشاندند و مسیر را تغییر دادند. تا چند روز قبل همه نسبت به گشت ارشاد انتقاد می‌کردند، اما امروز بسیاری از متهمان، مدعی شده‌اند. مراحل هفت‌گانه‌ای که در مقاله‌ام در «اعتماد» تشریح کرده بودم دقیقا اتفاق افتاده است. حجم بالای دستگیری‌ها، مشکلاتی که برای خانواده‌ها شکل گرفته و…به ما می‌گوید که تحقق مطالبات از خیابان نمی‌گذرد.

یعنی مردم باید از صندوق‌های رای مطالبات خود را جست‌وجو کنند؟ شما که قبل از انتخابات ۱۴۰۰اعلام کردید، حضور در انتخابات بیهوده است.

صندوق رای را به طریق اولی قبول ندارم. اگر قرار بود صندوق‌های رای اثرگذار باشند در دوم خرداد ۷۶، مجلس ششم در سال ۷۸ و سال۸۰ دولت دوم سید محمد خاتمی، سال‌های ۹۲ و ۹۶ روحانی جواب می‌داد. رییس‌جمهورها ظاهرا دولت تشکیل می‌دهند، اما سیستم موازی در مسیر آن‌ها مانع‌تراشی می‌کند. گیر می‌کند و با روسیاهی ناچار است دولت را رها کند در حالی که به هیچ مطالبه‌ای هم پاسخ داده نشده است.

مسیر خیابان هم جواب نمی‌دهد و باعث سوءاستفاده می‌شود. در این شرایط مطالبه‌گری از طریق رسانه‌های در دست و نیروهایی که هنوز سرمایه اجتماعی دارند، تنها راه باقی مانده است. امروز مشخص شده که مردم ناراضی هستند و به هر بهانه‌ای نارضایتی خود را از گشت ارشاد، مشکلات اقتصادی، عدم توسعه ارتباطات با جهان و…نمایان می‌کنند.

اما نه تنها صدای این نارضایتی در ذهن تصمیم‌سازان طنین‌انداز نشده، بلکه آن‌ها را به سمت تشکیل ساختار یکدست سوق داده است.

ساختار یکدست یک رویای ناممکن است، همین امروز که ظاهرا ساختار یکپارچه تشکیل شده در درون چندین جناح انشقاق دارند. در حالت عادی، طیف‌های تندرو در حاشیه قرار می‌گیرند و افراد معتدل و عملگرا، در میدان حضور دارند اما در زمان تحرکات امنیتی این طیف‌های تندرو هستند که میدان‌دار می‌شوند. گروه‌های مسالمت‌جو باید تجدید قوا کرده و مطالبات مردم را پیگیری کنند.

برخلاف دیدگاه شما که معتقدید در دوران اصلاحات کار مهمی انجام نشد، برخی تحلیلگران اصلاحات را یک روند و آن را تدریجی می‌دانند. یعنی اگر مسیر کشور در سال ۸۴ تداوم پیدا می‌کرد، شاید امروز شرایط کشور بسیار متفاوت بود. اما اصلاح‌طلبان سال۸۴ دچار انشقاق شده و باعث پیروزی محافظه‌کاران و احمدی‌نژاد شدند.

در تمام دوران اصلاحات این چشم‌انداز وجود داشت که این جریان رو به افول است و از درون این ساختار یک جریان سخت‌سر و تندرو و قلدر ظهور می‌کند. این‌طور نیست که اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات ۸۴ متحد می‌شدند، پیروز می‌شدند، چراکه افراد رای‌دهنده انگیزه‌های متفاوت داشتند و رای دادند. از سوی دیگر اصلاح‌طلبان مجلس هفتم را به راست باخته بود، حتی در صورت پیروزی در دولت نهم، دولت با مجلس هفتم چه می‌خواست بکند.

فکر نمی‌کنید حداقل ۷قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت صادر نمی‌شد و ایران ذیل فصل هفتم قرار نمی‌گرفت؟

دقیقا این قطعنامه‌ها با وجود یک دولت اصلاح‌طلب نیز صادر می‌شدند. مگر رفع پلمب ظرفیت‌های هسته‌ای با فرمان رهبری در زمان آقای خاتمی انجام نشد. از نظر غرب حرف‌های یاوه احمدی‌نژاد که مهم نبود، آن‌ها به عملکردهای بنیادین روی زمین توجه داشتند. اساسا در آن سال‌ها نیروی ضد اصلاحات احساس می‌کرد برنده شده و باید همه سیاست‌های ضد اسراییل را پیاده‌سازی کند. فکر می‌کردند در طول ۸سال دولت خاتمی را زمین‌گیر کرده‌اند و پس از آن سرمست از پیروزی هر کاری خواستند را می‌توانند انجام دهند. بنابراین حتما اصلاحات تدریجی است اما جهت آن به تدریج باید مشخص شود. بنابراین معتقدم در دولت هاشمی که یک پتانسیل اجتماعی عالی ایجاد شده بود و در حال فشار به سیستم بود در دولت اصلاحات وارد نظام تصمیم‌سازی شد و همه ظرفیت‌های قبلی بر باد رفت.

شما نگاه کنید هر چهره برجسته در حوزه اندیشه، سیاست، رسانه و…که در سال‌های قبل ایجاد شده بود در آن برهه تار و مار شد. همان‌طور که برخی چهره‌های بانفوذ اعلام کردند که چوب را در لانه مار کردیم. یا احمدی‌نژاد گفت، دایره را تکاندیم و…تقریبا همه ظرفیت‌های مدنی، سیاسی، رسانه‌ای و…کشور اتلاف شد. متاسفانه برخی دوستان اصلاح‌طلب با این برهه سیاسی برخورد می‌کنند. به نظر می‌رسد، برای آن‌ها شراکت در قدرت از هر عامل دیگری مهم‌تر است. البته از سال ۸۸ به بعد جناح راست، اشتباهات بزرگی داشت.

با این دیدگاه شما، فرقی نمی‌کرد که ناصر همتی در انتخابات ۱۴۰۰ انتخاب شود یا نشود. یعنی طرح صیانت اجرا می‌شد، برجام احیا نمی‌شد و…درست است؟

خدا به همه ما رحم کرد که همتی نیامد. همه این مصائب به پای او، اصلاح‌طلبان و جامعه مدنی نوشته می‌شد. همان‌طور که در سال۹۸ همه اشتباهات و برخوردها و نارسایی‌ها به نام روحانی نوشته شد. همتی با کدام اهرم قدرت می‌خواست مذاکرات را پیش ببرد، اقتصاد را بهبود بخشد و مطالبات مردم را محقق کند.

اما رییسی را همه این اهرم‌های قدرت نه شاخص‌های اقتصادی بهبود بخشید، نه برجام را در مسیر احیا قرار داد و نه مطالبات مردم را محقق کرد.

بله و بهای این ناکامی را نیز خواهد پرداخت. اصولگرایان الان در موضع دفاعی هستند و هر روز ضعیف‌تر می‌شوند. در بطن خود هم انشقاق را تجربه می‌کنند. اگر اصولگرایان متوجه مطالبات مردم نشوند، درهای دوزخ به روی کشور باز می‌شود، چراکه کشور نه مستعد انقلاب است که نظم جایگزینی روی کار بیاید و نه با ساختار فعلی می‌تواند ادامه داد. اگر توجهی به این واقعیات نشود کشور با خطرات بزرگی مواجه می‌شود که هرج و مرج کمترین آن است.

برخی معتقدند باید چهره‌های اصلاح‌طلب و گفتمان اصلاح‌طلبی را از هم تفکیک کرد. آیا مسیر دیگری جز اصلاحات را می‌توان برای جامعه ایرانی متصور شد؟

۳ راه بیشتر وجود ندارد؛ یکی تداوم وضع موجود است که اصرار بر آن هم برای حکومت و هم برای جامعه مخاطره‌آمیز است. دوم کنش‌های معطوف به انقلاب و براندازی و رژیم چنج است. زمینه این مسیر، نیروی سازمانی آن، تشکیلات آن، رهبری و…برای آن وجود ندارد. این مسیر هم زمینه‌ساز هرج و مرج خواهد بود. تنها یک راه برای اعاده حیثیت از ساختار سیاسی باقی می‌ماند که آن هم اصلاحات است. اصلاحات بهترین شانس برای حفاظت از کشور است. بقای کشور، بقای حکومت و بقای ساختار بستگی به اصلاحات دارد.

البته این به معنای شانس داشتن اصلاح‌طلبان به حضور در قدرت نیست، بلکه الزامی است که سیستم ناگزیر به گردن نهادن بر آن است. اما اگر اصلاحات صورت بگیرد، طیفی که میدان را به سمت می‌گیرد، اصلاحات است. شخصا هنوز از اصلاحات دل نکنده‌ام، روزی که به این نتیجه برسم که اصلاحات هم اثرگذار نیست، دیگر باید منتظر تحولات ناگوار باشیم.

در این فضا انتظارات متناقضی از رسانه‌ها وجود دارد. از یک طرف افکار عمومی خواستار حرکت‌های آنی و تند است و از سوی دیگر سیستم نیز فشار فراوانی به رسانه‌ها وارد می‌سازد که سکوت در پیش گیرد. در این شرایط رسانه چه باید کند؟

رسانه دو وظیفه مهم دارد؛ یکی انتشار اخبار است و دیگر تحلیل زیر پوست خبر و ارایه رویکرد و نقد. در خصوص خبر که دست رسانه‌ها باز نیست، مگر آنکه رسانه‌ای بخواهد تعطیل شود. نمی‌توان از رسانه‌ها توقع رفتارهای غیر واقع‌بینانه داشت. این درک این محدودیت‌هاست که رسانه‌ها فعالیت‌های خود را آغاز کرده‌اند. اما حوزه مهم‌تر، حوزه نقد و بررسی و تحلیل است. روزنامه‌ها می‌توانند با صاحب‌نظران درباره زیر پوست خبرها صحبت کنند.

از سوی دیگر باید توجه داشت در ایران تنها سیاستمداران نیستند که دچار مشکل و تعصب و بی‌سوادی و…هستند. بسیاری از چهره‌های ظاهرا نام‌آور نیز با مشکلات تحلیلی، علمی و…دست به گریبان هستند. رسانه‌ها باید در این حوزه هم وارد عمل شوند و مشخص کنند کدام افراد چیزی در چنته دارند و چه افرادی واقعا ظرفیت علمی، تحلیلی و… ندارند.

اگر با همین شرایط امروز در آستانه انتخابات ۱۴۰۲ مجلس قرار داشتیم، توصیه شما به مردم چه بود؟ آیا می‌گفتید که حضور در انتخابات فایده‌ای ندارد یا دارد؟

تا آن زمان، راه زیادی باقی است و تحولات فراوانی رخ خواهد داد. اگر نظام تن به اصلاحات دهد، مسیرهای تازه‌ای برای حضور افراد کارآمد باز می‌شود در آن صورت شرایط فرق می‌کند. اگر این اصلاحات رخ ندهد، انتخابات که هیچ کل ساختار روی هوا می‌رود. اگر نیروهای مزاحم پیش روی جامعه مدنی کنار برود، می‌توان به آینده امید داشت اما در غیر این صورت مشارکت غیر کارآمد غیر تاثیرگذار که ارزشی ندارد. نیروهای حاشیه‌ای، تندرو و افراطی باید جای خود را به افراد شایسته، متخصص و کارآمد بدهند تا بتوان حرف از مشارکت زد. در غیر این صورت کشور با رخدادهای ناگواری مواجه می‌شود که عبور از آن‌ها شاید به سادگی تن دادن به اصلاحات نباشد.

ارسال نظرات
علی
۱۹:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
در بسیاری از کشورهای جهان مخالفان در خیابان حضور دارند و مخالفت خود را بیان می‌کنند. ولی معلوم نیست چرا اینقدر در ایران از آن ترس وجود دارد.
آدم با حالی هستیا.بعده این همه مدت برات معلوم نشده استاد
جانم فدای ایران
۱۱:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
دیگر بر همگان ثابت شده راه پیموده شده قبلی کاملا اشتباه بوده و کشور را به بن بست رسانده است. امروز کشور مالامال از مشکلات وحشتناک ناشی از تحریم، تشدید شکاف طبقاتی ، فقر گسترده، اعتیاد، فرار مغزها، افزایش جرم و جنایت و زورگیری، بیکاری، گرانی افسارگسیخته ، فساد سیستماتیک، رواج شدید تن فروشی، روند نگران کننده طلاق و کاهش جمعیت، کودکان کار، وضعیت بحرانی آب و محیط زیست، کاهش شدید ارزش پول ملی و پاسپورت و سرخوردگی و افسردگی شدید مردم به خصوص جوانان کشور از نبود چشم انداز روشن بوده و این وضعیت فلاکت بار کشور را به وضعیت بی ثبات و نگران کننده ای رسانده است و حکومت عقلا، عرفا و شرعا نیازمند تغییر بنیادین جهت بقای ایران و ایرانی هست. بیاییم همه یک صدا بر ضرورت اصلاح قانون اساسی جهت تعیین حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان با برگزاری انتخابات آزاد و انتخاب رییس جمهور و مجلس توسط اکثریت ملت پافشاری کنیم.
پاینده ایران و ایرانی
ناشناس
۱۱:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
اتفاقا" بر خلاف سال 57 كه مردم نمي دونستند چي ميخوان و نياز به اصلاح حكومت رو به انقلاب تبديل كردند الان مردم مي دونند چي ميخوان شايد شما نمي دوني يا نميخواي بدوني!!!
بوتیمار سیاووشگرد
۰۹:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
راه حل بس ساده است.ارزش افزوده حکومتگری و دولتمردی و حتی تصدی گری در نهادهای عمومی و شبه خصولتی باید در عمل به صفر میل کند.بر خلاف القائات چهار دهه ای ما سیستم های راهبری و هدایت گری جوامع در غرب مصطلح انقدر دقیق طراحی اجرا و نظارت می شود که هیچ کس در هیچ رده نمی تواند از حضور در مجالس ملی و شورای شهر و شهرداری کیسه مالی و اقتدار و وجهه برای اهداف بعدی دیگر و البته شخصی بدوزد.
اگر اینها واقعا خدمتگزار ملت باشند که به حتم خدمات ارایه شده اشان در دوران صدرات و اقتدار سنجش و در صورت عدم رضایت نه تنها گواهی رضایت و شایستگی انتهای دوره خدمت ، صادر شده بلکه اخراج و برکناری متصور در هر سطح خدمتگزاری هیجان و بحرانی ایجاد خواهد کرد.تعارفات را کنار بگذاریم هیچکس و هیچ نهاد نمی بایست قدرت بی حد و حصر و بی چون و چرا و نگران سنجش داشته باشد. بودجه ریزی پویا و دینامیک بسیار حساس به نحوه خلق و جریان ثروتهای ملی و منابع مالی ورودی به خزائن کشور و خلق مدوام تروت و اقتدار ملی و نظارت دقیق و آشکار منابع هزینه شدن حتی برای گزارشات عمومی به مردم و نظارت واقعی نهادهای برخاسته و تشکیل شده از رای و خواست ملت و نه ابر قدرت های محلی و ملی و نیز ابر ثروتمندان و امکان طرح هر پرسشگری فاقد توهین و نفرت پراکنی بود ملک و ملت به لبه پرتگاه ژرفی که بر لبه آن ایستاده ایم نمی ایستاد.
انحصار دریافت نظرات نخبگان و فرهیختگان ملک و ملت را بشکنید.
نظام پیشنهادات دائمی در موضوعات اصلی بنا کنید و هر کس در هر سطح اختیار و اقتدار و توانمندی را از پرسشگری مداوم معاف نکنید.
رهایی و آزادگی ملک و ملت در گرو اینهاست نه بازی های سیاسی و ملت سر کار گذاشتن های مکرر نیروهلی سه گانه موجود ...
ناشناس
۰۹:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
جالبه یه عده مداوم ترس از تجزیه دارند، و نگران اینن که دژمن از این شرایط استفاده کنه، خوب چرا یک رفراندوم برگزار نمیکنید.
قرار نیست 80 درصد مردم به خاطر ترس از تجزیه طوری زندگی کنند که دلشون نمیخاد ما قبل از هر چیز یک انسانیم
ناشناس
۰۹:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مردم ایران بخصوص جوان های ایرانی شجاع ترین ها تو جهان هستند اگه جرات داری پاشو بیا وسط خیابونای تهران باتوم بخور گاز اشک آور جلو پات بزنند انوقت نطق کن
ناشناس
۰۸:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
بالاترین مقام هر حکومت باید با رای مستقیم مردم و برای مدت محدود انتخاب گردد . این یعنی دمکراسی
خبر خوان
۰۷:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
بدبختی بعضی از مردم ما همینه دیگه وقتی که رفتارشون رو می بینی درک می کنی بین جهان سوم و جهان پیشرو را . در تئوری انقلاب های جهان آمده که در یک مملکت نباید دوبار انقلاب شکل بگیره باید اصلاحالت صورت بگیره چرا درک ندارید این نویسنده دقیقا درست می گه . اگه با برنامه ریزی اصلاحات شکل نگیره اعتراض تبدیل به شورش می شه این شورش ها رو که می بینید اصلا معلوم نیست لیدرشون کیه . اصلا چی می خوان . خواسته هاشون چیه . خدا به داد مردم برسه اگه اینا حاکم بشن انوقت باید گفت قدر عافیت را آنکه داند به بلایی گرفتار شود
ناشناس
۰۱:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
دولت اصلاح طلب به درد خودش هم نخورد! 8 سال روحانی رییس جمهور بود و اجازه نداشت شکستن حصر رو مطرح بکنه! اجازه نداشت با آمریکا رابطه بزنه! سوپاپ اطمینان برای نفس کشیدن سیستم! همین!
ناشناس
۰۰:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
این یارو تو باغ نیست با این چرت و پرتها در دهه هفتاد می توانستید مردم را بفریبید اما امروز مردم دیگر از این حرفها گذشتند
رضا
۱۰:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
شماهم جای ایشان بودید و تجربه ایشان را داشتید بهتر از این نمیتونستی نظر بدی
ناشناس
۲۳:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
شما با اصلاحاتت هنوز مجوز پخش ربنای شجریان رو نتونستی بگیری. کدام اصلاحات ؟ کدام کشک؟ سیستمی که صلب و اصلاح ناپذیر است به اصلاح طلب هم نیازی ندارد
ناشناس
۰۹:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
پس اگه وجود داری برو تو خیابون مملکت رو درست کن
همینقدر بی منطق و بی عرضه
ناشناس
۲۲:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
و حتما این اصلاحات هم باید به دست دوم خردادی ها باشد !!! عجب‌رویی دارین ! دارید با خون مردم ، جوانان و انقلابیون کاسبی راه میندازین!؟
جامعه شناس دیروز
۲۱:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
کار این حکومت از اصلاحات گذشته است. به نظر من آخرین راه فرار از فروپاشی برگزاری یک رفراندوم آزاد در کشور برای شیوه حکومت مورد تأیید مردم است و سپس انتقال آرام قدرت. با این شیب که مملکت حرکت می کند جز فروپاشی و سوریه دوم شدن را انتظاری نیست
ناشناس
۰۶:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
دقیقا حکومت داره راه لیبی و سوریه رو میره، چه به لحلظ تنوع جغرافیای قومیتی در ایران و چه به لحاظ اعتقادی؛ در ایران چند دستگی وحشتناکی هست و به شخصه میبینم و میترسم از ۲۰ سال جنگ داخلی گریز ناپذیر؛ با نصحیت و ترس این موضوع هم به دل مردم انداختن هیچی درست نمیشه الی اصلاح حاکمان و تفکرات احمقانه .
واقعیت کف جامعه است
ناشناس
۰۹:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
برگزاری رفراندوم خوبیش اینه مردم حق اظهار نظر دارند و یکپارچگی جامعه هم حفظ میشه.قرار هم نیست درگیری اتفاق بیافته و یا خدای نکرده کسی هم با هر نظری که دارد از دوطرف آسیب بببینه.
حسین
۲۱:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
خدا عمه ات را بیامرزد
مردم حالشون از هم اصلاح طلب و هم اصولگرا بهم میخوره
اگر قرار بر اصلاحات بود ۴۳ سال وقت داشتید
مجید
۲۰:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
آقای زید آبادی
اونایی که نمیفهمن که هیچ
اونایی که مغزشون شستشو داده شده اونا هم هیچ
شما چرا خودتو به نفهمی زدی . مردم راهی جز مطالبه خیابانی براشون نمونده
ناشناس
۲۰:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
تو خوبی؟بابا رو رو برم هنوز داری از اصلاحات فک می‌زنی؟!!!ولمون کن جون مادرت
حمید
۲۲:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
منظور زید آبادی افساداته ظاهراً خخخخ
ناشناس
۲۲:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
رفت زندان باز حالیش نشد این نظام دشکن اصلاح است
ناشناس
۲۲:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
ماذا فازهم واقعا؟؟؟
ناشناس
۱۹:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
این حرف مال ۱۵ سال پیش بود. جمع کنید دیگه
ناشناس
۱۸:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
یادتون هست گفتیم به حرف های دلسوزانه سید مصطفی تاجزاده عمل کنید. گرفتید انداختیدش انفرادی
ناشناس
۱۸:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
اصلاح قانون اساسی به منظور تحقق حق تعیین سرنوشت مردم توسط خودشان حکم تزریق اکسیژن به بدن مریض رو به موت دارد. فردا دیر هست به خود بیایید. خودتان می دانید چقدر اوضاع وخیم شده
ناشناس
۱۸:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
اولین قدم برای ازگشت آرامش به کشور برگزاری انتخابات آزاد و تعیین رییس جمهور اکثریت و منتخبان واقعی مردم برای مجلس جهت اصلاح قانون اساسی هست.
ناشناس
۱۸:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
غرور و‌تکبر و خودخواهی و خود حق بینی کشور را به باتلاق کشاند. مردم هم پشم
ناشناس
۱۸:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
بهترین راه برای بازگشت آرامش برگذاری رفراندوم زیر نظر سازمان ملل هیت. این طوری یا اقتدار حاکمیت بیشتر می شود یا قدرت مسالمت آمیز به اکثریت می رسد.
ناشناس
۲۰:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
الان آمریکا منشور حقوق بشر رو به رفراندم گذاشته؟
حق وتوی ۵ کشور به رفراندوم گذاشته شده؟
قرار گرفتن سازمان ملل در خاک آمریکا رو به رفراندم گذاشتن؟
لطفا کمی تفکر
ناشناس
۲۱:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
۲۰۳۰ کار غلط رو با کار غلط جواب نمیدن
ناشناس
۲۲:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
ناشناس۲۰:۱۳ (به احتمال زیاد: سایبری ترسیده)
اگر نمیدونی بدون: اگر مردم آمریکا بخوان درباره هر چیزی که اراده کنند رفراندوم برگزار خواهد شد، بعدش چرا همش خودتون رو با آمریکا مقایسه میکنید؟ از چه نظر در قد و قواره آمریکا هستید که هی خودتون رو با آمریکا مقایسه می کنید؟
ناشناس
۱۸:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
به ولله قسم زورگویی و‌ حق خوری آخر عاقبت ندارد. اکثر مردم می خواهند خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند. کسانی که خودشان را بر مردم تحمیل کردند کنار بروند.
ناشناس
۱۸:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
برای اثبات آزادی بیان لطفا یک گزارش از راهپیمایی های ایرانی‌های سراسر دنیا کار کنید. ممنون
علی
۱۸:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
بله، کاملا درست است؛ اصلاحات ضروری است، ولی نه اصلاحاتی که اصلاح طلبان اسمی در طول ۲۵ سال گذشته از آن دم زده اند! نه خودشان فهمیدند چه می گویند ‌و نه دیگران …
اصلاحات باید هم تعریف نظری و هم الگوی عملی داشته باشد؛ رفرم ‌و‌ اصلاح باید بخشی زاینده از «نظم حاکم» باشد نه اپوزیسیون باشند و همزمان طالب قدرت! پاردوکس ها میزبان انگل ها، توطئه ها و میکروب ها هستند. اصلاحات باید حداقل سه محور شاخص را معلوم و شفاف سازی کند؛ ۱- چه چیزی را می خواهید اصلاح کنید؟ ۲- بر اساس چه ارزش هائی می خواهید اصلاحات را عملیاتی سازید؟ ۳- با چه ابزار و روش هائی می خواهید اصلاحات را پیش ببرید؟ در غیر اینصورت، چیزی جز رخنه انگلیس و عوامل آن از اصلاحات بی در و پیکر بجا نخواهد ماند، و نه جامعه و نه حکومت تن به چنین نجاستی نخواهند داد ….
بلندگو((
۱۹:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
پاسح 1-مثل تمام دنیا میخواهیم جکومتی بر اساس نظر شهروندان با اجترام به کتاب الهی داشته باشیم نه حاکیت روحانیت یا هر قشر خاص دیگه.
پاسخ 2-ارزش های فرهنگی جامعه که از نظرهای مردمان چکیده شده باشد.
پاسخ3-با رفراندم و تمرکز قوای تصمیم گبری صحیح از طریق نخبگان دانشگاه ها و تجربیات وکلای خبره آزاد.
والسلام علی من التبع...
ناشناس
۲۰:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
معلوم هست اصلاح قانون اساسی
ناشناس
۱۸:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
شما فکر می کنید کار به اصلاحات برسه این خشمی که من از مردم دیدم غیرقابل تصوره
ناشناس
۱۷:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
من فکر نمی کنم کار به اصلاحات برسد. یعنی وضع وخیمنر از آن چیزی است که بتوان با اصلاحات جمعش کرد.
ناشناس
۱۷:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
وقتی بدیهی ترین حق که همان حق انتخاب و تعیین سرنوشت را پایمال کردند و می کنند صحبت از اصلاحات سرابی بیش نیست.
ناشناس
۱۷:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
هر یلایی سر کشور آمده از غرور و‌تکبر و‌خود حق پنداری مطلق هست. کشور مثل فرد مریضی بدخیمی شده که هرچقدر جلو می رویم دیگر اصلاحات یا درمان سطحی جواب نمی دهد. شاید الان با اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی به نفع مردم وضعیت ترمیم شود اما همین نسخه ممکن است یک سال دیگر جواب ندهد.
بینام
۱۷:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
اگه تاریخ قاجار را بخوانید بسیار مشابهات با حال و روز اکنون‌کشور را در می یابید.
ناشناس
۰۹:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
هنوز دویست ساله دنبال حکومت قانون هستیم که در گذشته اسمش مشروطه بود متاسفانه هنوز نتونستیم بدست بیاریم
سعید
۱۷:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
خیلی وقت داشتید که اصلاح کنید ولی نکردید اگر میخواستید انجام میدادید
حبیب
۱۷:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
زیدآبادی راحت حرفش را نمی‌زند..
در حقیقت اداره و اراده سیاسی حاکم بر کشور در قبضه طیف تندور افراطیست که برای تمام اعمال و رفتار های خودش حجت شرعی هم در می آورد.
این طیف فاقد سواد سیاسی یا حتا کلاسیک و متشکل از عده ای جاه طلب متظاهر است که آجازه تبیین هیچ راه حل مصلحانه ای را نیز نمی دهند.
فهم و درک اندک آنها از مسائل کشور و جهان و منطقه توام با شعارزدگی و لیچارسازی است. دروغ و پرده پوشی و ریا هم بسیار وجود دارد بین آنها.. بیفزایید به برخورداری از منایع ثروت و قدرت بی حد و حساب بدون‌پاسخگو بودن..
تا جایی که می‌شود حدس زد حیات و ممات جمهوری اسلامی به حیات و ممات همان قشر تندرو بستگی پیدا کرده و هر تغییر در شیوه حکمرانی باعث پاشیده شدن اساس کشور می‌شود.
از سویی مردم اکثریت نیز بین خود و دستگاه حاکمه هیچ سنخیتی نمی بیند و اساسن به هیچ چیز اعتمادی ندارند.
کار کشور و نظام در این انحصار سخت به مشکل حاد برخورده و هیچ عقل سلیمی در درون نظام وجود ندارد که متفاوت بیندیشد و یا جرات طرح ندارد یا با منافعش تصاد دارد.
مردم اما اگر شد اینبار و اگر نشد بار دیگر خود را در مقابل نیروی قهریه خواهند انداخت تا بلعخره خشتی از خرند بیفتد و به این اوضاع خاتمه دهد.
متاسفانه خیلی از آنها با خود می‌گویند مملکت در دست عده ای ست که خیری برای مردم و کشور ندارند و
اگر روزی کشور از دست این قشر آزاد و به دست کور سپرده شود بهتر از این اداره خواهد شد.
ناشناس
۲۰:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
امثال نبویان و پناهیان و‌ احمد خاتمی و علم الهدی
ناشناس
۱۷:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
فقط فراندوم
ناشناس
۱۷:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
ایران تغییر می‌کند هیچ تجزیه ای هم نخواهد بود، نیروهای منسجم، دانا و مردمی هم برای دولت آینده آماده و در حال شکل گیری است.
ناشناس
۰۹:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
ما اینهمه نیروی توانمند داریم
وحید
۱۶:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
احسنت و درود بر آقای زید آبادی
مردم ایران باید بدانند در شرایط حاضر که زیر ساختهای انقلاب و آلترناتیوهای رهبری برای انقلاب وجود ندارد ، براندازی هیچ نتیجه ای جز هرج و مرج و از بین رفتن ایران عزیز نخواهد داشت. تصور کنید که اگر حکومت مرکزی و مقتدری در کار نباشد، قطعا مملکت ما از جهات مختلف مورد تهاجم پیاده نظام بی نام و نشان دشمنان مانند داعش، تجزیه طلبان کرد و بلوچ و ترک آن هم به دستور و حمایت پشت پرده قدرتهای بزرگ قرار خواهد گرفت تا بدون آنکه لازم باشد به کسی پاسخ دهند، به همه مقاصد خودشان از جمله چپاول منابع نفتی کشورمان برسند. خارج نشینانی که فکر میکنند آمریکا پس از سرنگونی حکومت را به آنان تقدیم میکند ، بی شک از کودن ترین افراد هستند که فاقد هر گونه درک و شعور سیاسی هستند. قرار نیست کسی بیاید که دست نشانده آمریکا باشد تا پاسخگوی اعمالشان آمریکا باشد. هر ج و مرج و عدم ثبات بهترین شرایط برای تسویه حسابها و نسل کشیها و از همه بدتر مناسبترین شرایط برای غارت منابع نفتی کشور بدون سر و صدا است. یادمان نرود اینقدر حرفهای تند ضد عربی و ضد وهابیت زده ایم که کشورهای مرتجع و ثروتمند منطقه برای 40 سال عقده گشایی، بی شک مردم ایران را هم مورد نسل کشی عربی عجمی و هم مورد نسل کشی شیعی آن هم به دست عمال و مزدوران وهابی و داعشی قرار خواهند داد بی آنکه لازم باشد دست خود را به این فجایع آغشته کنند و در محافل به اصطلاح حقوق بشری پاسخگو باشند. مگر در این چند سال اخیر کشوری یا حکومتی بابت جنایات داعش دست ساخته آمریکا که عمدتا از نیروهای وهابی عرب و پاکستانی و ... تشکیل شده اند مورد مواخذه سازمانهای به اصطلاح حقوق بشری قرار گرفت ؟!!!
یادمان باشد که در 100 سال اخیر همواره در تحولات اساسی مملکت خارجیها نقش اصلی را داشته اند: آمدن رضا شاه، رفتن رضا شاه، آمدن محمدرضا شاه، کودتای 1332 بر علیه مصدق، انقلاب 57 و رفتن شاه و اکنون با توجه به تحولات جهانی و ضرورت حذف ایران از موازنه قدرت شرق در مقابل غرب ، تغییر حاکمیت در ایران به یک سیاست راهبردی برای غرب تبدیل شده.
حال در این شرایط کم هزینه ترین کار تغییر حکومت به دست خود مردم است. مردمی که البته به خاطر هزاران مشکل عدیده ای که حاکمیت برای آنان ایجاد کرده حق فریاد زدن و اعتراض را دارند، اما باید هوشیار باشند که پس از براندازی و ویران کردن حاکمیت کنونی چه بدست خواهند آورد.
به هوش باشیم تا مبادا یکبار دیگر مانند انقلاب 57 گول بی بی سی و رادیوهای بیگانه را بخوریم و بر سر خود بلایی به مراتب بدتر از آنچه اکنون بر سرمان آمده بیاوریم.
التماس تفکر
ناشناس
۰۹:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
آقا وحید،نیروی انتظامی و بقیه نیروها کارشون اینه که از مرزها مراقبت کنه و از کشور ولی بصورتیکه مردم حق اعتراض داشته باشند و خودشون با رای گیری نوع سیستم مورد نظرشون رو انتخاب میکنند که بهترین شکل حکومت ،حکومت قانون هست یعنی داشتن مجلسی که نماینده واقعی مردم باشه و رییس جمهوری که با انتخاب مردم باشه و هر چهار سال هم عوض بشه.یعنی اگر به خواست مردم احترام گذاشته بشه دلیلی بر سوء استفاده دشمن خارجی یا آشوب نمی مونه.
ناشناس
۱۶:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
بقای کشور هیچ ربطی به بقای حکومت نداره
ناشناس
۱۶:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
راه سوم اصلاحات این است که گروههای مخالفی که با نظام عناد ندارند در انتخابات مشارکت داد. نه صرفا اصلاح طلبهای نان به نرخ روز خور.
ناشناس
۲۱:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
خب اینکه شد همون
تعیین معاند و غیر معاند با کیه؟
دوباره میشه همین
ناشناس
۱۵:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
در همه جای دنیا مثل آدم اعتراض میکنن
نه مثل ایران که وحشی گری میکنن
ناشناس
۱۶:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
والله هیچ جای دنیا آخه کسی جلوی آدم رو نمیگیره که چرا موهات بیرونه..
مهدی
۱۷:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
تو هیچ کجای دنیا پلیس و نیروهای خودسر خودشان نمیان تو جمع اعتراض کنندگان تا تظاهرات را به آشوب بکشانند و بعدش با یک گروه اقلیت همیشه در صحنه و تشییع جنازه چند تا شهید یوم ا... راه بندازند علیه تظاهر کنندگان
الان تو فرانسه اعتراضات هست
آیا پلیس میاد دو روز بعدش با اسکورت یک عده دیگه از مردم را به خیابانها بیاره علیه مردم تظاهرکننده؟
به جهاد تبیینی ها بگو قاطی تظاهر کنندگان نشوند و آشوب نکنند
ناشناس
۰۹:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
تو هیچ جای دنیا باتوم بدست که کتک میزنه نقش مظلوم رو بازی نمیکنه
ناشناس
۱۰:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
خفه شو وحشی خودتی و خانواده ات چماغدار ساندیس خور فرارو غیرت نداری اگه منتشر نکنی! توهین به مردم رو خوب منتشر میکنی
نعیم موافق
۱۴:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
کاشکی حاکمیت برای یکبار هم که شده به صحبتهای جناب دکتر زید آبادی گوش میکرد
درود بر شرفتان دکتر جان
ناشناس
۰۶:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
زیدآبادی و امثال او اگر بگویند ماست سفید است اصولگراهای قدرت طلب قبول نمی کنند. هیچموقع هم تن به انتخابات آزاد نمی دهند. چون خوب می دانند پایگاه مردمی آنها همون 15 الی 20 درصد است. آن هم در نسل جدید کم می شود.
ناشناس
۱۴:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
این نظام بخاطر تکبر وغرور غیر قابل اصلاح ست.خودتودن رو خسته نکنید
ناشناس
۱۷:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
تکبر نه
لذتی که از ثروت و قدرت میبرند را حاضر نیستند از دست بدهند
ناشناس
۱۴:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
اصلاحات خخخ شما حرفای خودتو بخون ته همش به بن بست میرسه. چون حاکمیت هر راهی مردم رفتن و هر راهی که حتی خودش جلوی پای مردم گذاشته رو نقض کرده. جایی که نیاز داشته مردم رو آورده نیازش که برطرف شده با تیپا بدرقه کرده. راهی نیست برادر. شماها کشور رو با نابودی کشوندید. اگر هر اتفاقی حتی تجزیه رخ بده مقصر شمایید نه مردم. مردم چه خاکی به سرشون بریزن وقتی همه راها بستست؟
نگار
۱۴:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
شما چرا همش با همفکرهای خودتان مصاحبه میکنید!
مهدی
۲۲:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
خجالت بکش
هر روز نصف خبرهای داغش هم از کیهان هست که!!!
فرارو شده کیهان ۲ و میره رو اعصاب خوانندگانش
شیدا
۱۴:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
ایشون با ااین نظرات خودشون رو کارشناس میدونه؟ اول باید ایرانی شناس باشی بعد ... مردم خطوط قرمزی دارند که شاید کمرنگ بشه ولی بی رنگ نمیشه ...
ناشناس
۰۹:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
خطوط قرمز مثل چی؟
یک هموطن
۱۴:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
یک زمانی خاتمی می گفت بیایید کاری کنیم مخالف به منتقد و منتقد به موافق تبدیل شود ولی متاسفانه یک عده ای در این بیست سال گذشته کاری کردند که موافق به منتقد و منتقد به مخالف تبدیل شده است و هر چه در این مسیر جلوتر برویم و تعداد مخالفان نظام بیشتر شود امکان اصلاح کمتر خواهد شد
تصمیم گیران اصلی نظام قبل از آنکه دیر شود باید صدای اعتراض مردم را بشنوند و برای پاسخگویی به خواسته های مردم اقدامی کنند
ناشناس
۱۶:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
همان جیره بگیران نظام هم کلی شان مخالفند. ..
ناشناس
۱۳:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
اصلاحات به این معنی که نظارت شورای نگهبان برچیده شود هرگز اتفاق نمی افتاد مگر وقتی که دیر شده باشد و صدای انقلاب یا هرج مرج بلند شده باشد
عماد
۱۳:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
سلام
نوع گفتار ايشان و سوالات شخص سوال كننده دقيقا" مانند رفتار و كردار افرادي مثل رضا پهلوي و ساير براندازان است و دنبال دوختن كلاه نمدي خود از اين جنبش هستند. جالب است كه يگانه چاره اين مملكت را حركت به سوي خط مشي نوعي از اصلاح طلبي مي دانند كه بر اساس تفكرات خود آنها تشكيل يافته است. متاسفانه تاريخ اين مملكت پر است از ديكتاتورهاي بالذاتي مثل شاهان و حكمرانان و فرهيختگاني مانند دوست عزيزمان جناب آقاي زيد آبادي كه اگر اندكي در تفكرات خودشان غور كنند صورتي از تفكرات ديكتاتورمابانه را در آن به عينه مي بينند.باعث تاسف است كه اين وطن از بخش فرهيختگي نيز شانس نياورده و در طول تاريخ اتفاقا" از اين بخش بيشترين آسيب ها را ديده است. لازم به ذكر است با خط مشي كه از وب سايت شما سراغ دارم انتظار ندارم كه نقطه نظرم را درج نمائيد.
ناشناس
۰۹:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
اول آقا عمادعزیز، دیکتاتوری رو معنی کن که مشخص بشه واقعا چه گروهی بمعنای واقعی دیکتاتور هستند و چه شرایطی باید داشته باشند
ناشناس
۱۳:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
باز ... به هونگ گیر کرده سوپاپ اطمینانشون رو ول کردن نطق کنه
ناشناس
۱۳:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
جواب بعضی از سوالات خیلی بی ربط بود بخصوص این سوال "چرا در ایران تجمعات اعتراضی به یک تابو بدل شده است و اینقدر نسبت به آن نگرانی وجود دارد؟"
نگرانی حاکمیت از برپایی تجمعات اعتراضی به خاطر این است که خود را در جایگاه الوهیت و خداگونه بودن می دانند و فکر میکنن اگر اعتراض و توهینی به آنها بشود نعوذ بالله خدا را مورد حمله قرار داده اند.
ناشناس
۱۳:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
در خصوص چشم انداز تیره و تار بعد از نظام حاکم این صحبت کلا اشتباه است. عراق فعلی درگیر بقول دوستان اردوکشی خیابانی اوضاع بهتری از ما خواهد داشت، سه سال صبر کنید و ببینید
ناشناس
۱۳:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
عالی بود ولی نظام متاسفانه تن به اصلاحات بنیادی نمی دهد چون اکثر افراد درون این سیستم ضریب هوشی شان از متوسط مردم کمتر هست.
ناشناس
۲۱:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
دقیقا مشکل اساسی اکثر مسوولین، پایین بودن ضریب هوشی اوناست وگرنه کار به اینجا نمی‌رسید
ناشناس
۱۳:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
جناب آقای زید آبادی کمیت منطق شما لنگ می زند؛ چرا دروازه جهنم؟ مگر این همه نیروی نظامی که بار آنها به گرده ملت است به چه درد می خورند؟ کافی است اعلام بی طرفی کرده به پادگانها و مرزها برگردند و به وظیفه واقعی خود که حفاظت از میهنمان است بپردازند، هیچ عنصر داخلی یا خارجی نیز نخواهد توانست کوچکترین حرکتی کند؛ ملت هم تکلیف حکومت را تعیین خواهند کرد
ممد خوابالو
۲۰:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
یعنی واقعا تو فک میکنی این اختاپوس نظامی اقتصادی فرهنگی بیخیال این همه قدرت میشه و می‌ره تو پادگان تا تو تکلیف حکومت رو مشخص کنی؟!
ساده ای؟!
ناشناس
۱۳:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
جناب زید آبادی:
استاندار قزوین فرموده اند(نقل به مضمون): حال که اغتشاشات جمع شده، زین پس خودمان را برای فتنه های بعدی آماده کنیم.
این سخن به صراحت از عدم تغییر در رویکردها پرده برمی دارد. لذا وضعیت به سمت وخامت خواهد رفت و نوشتن و گفتن دلسوزان بی اثر است.
ناشناس
۱۳:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
حکومت تک حزبی حاضر به تغییر قانون اساسی و تشکیل کشوری چند حزبی با تاکیید بر ازادیهای فردی انسانی نمیشود
حمید
۱۳:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
آن سبو بشکست وآن پیمانه ریخت!!
ناشناس
۱۳:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
متاسفانه مسئولین خواب تر از انند که بموقع اصلاحات انجام دهند !
ناشناس
۱۳:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
اینقدر تو سر اصلاحات میزنید که آخر راهی جز آشوب باقی نمی مونه، خداییش واقع بین باشید مردم از این همه بی احترامی و اختلاس و گرونی .... خسته شدن.. جان مادرتان به فکر مردم باشید قبل از اینکه دیر بشه
ناشناس
۱۳:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
مصاحبه خیلی خوبی بود. ای کاش گوشی برای شنیدن بود، دیگه خیلی داره دیر میشه و هنوز تریبون دست فحاش ترین و تندروترین افراد مثل عباسی ها و رائفی پورها و شریعتمداری هاست که بیش تر و بدتر تو این آتیش میدمن.
امين ميرزائى
۱۳:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
اميدوارم سانسور نشم ... با آزادياى اجتماعى قبلِ انقلاب به رغمِ بسته بودن فضای سیاسی کار ندارم,... من اون زمان بچه بودم و بالطبع نمیتونم بازیگوشیای اون زمانِ خودمو به همه ملت تعمیم بدم ... ولی سه سالِ اول انقلاب یه چیزِ ديگه بود ... از ده تا سیزدهسالگیم ... از سالِ ۵۷ تا ۶۰ ... میرفتم دم در دانشگاه تهران ... هرکی یه بساطی پهن کرده بود رفته بود بالا منبر ... از کمونیست بیخدا تا حزب اللهی دوآتیشه توشون بودن ... دخترپسراى خوشتيپ وایساده بودن باهم بحث میکردن ... میرفتم بینشون کتابا و نوارای موسیقی و فیلمای جورواجور میگرفتم ... همه ام شاد بودن ... پیرمرد پیرزنای عصا به دست و بچه ها همه جمع بودیم تو صف روزنامه ... درباره همه چی بحث میشد ... سال ۵۷ ... رقصیدنِ همکلاسام با دمبک زدن من رو پیتای نفت ... سر صف نفت بودیم و از ته دل میخندیدیم ... حتی سال اول جنگم همین بود ... درسته شوکه شدیم ولی تو پناهگاه که عمومن بالا پشت بوم و وسط خیابونمون بود با گروها و فرقه های مختلف همکلام شدم ... بعدِ سال ۶۰ همه چی تغییر کزد ... بحثای آزاد تلویزیونی که بابک زهرایی و فرخ نگهدار و بهشتی و سروش و مصباح و احسان طبری توش بودن تعطیل شدن ... ار همه ميخواستن يُبس و عبوس باشن ... به منم که جوک میگفتم میگفتن خيلى جلفى ... ميگفتن جوک گفتن حرامه باعث میشه آدم با یه سیخی وایسه دم در جهنم ... تو سپاهم چن تا جریان فکری وجود داشتن ... من از دوازده سالگیم تو سپاه بودم ... چن سال بعدِ ورودم سپاهو تصفیه کردن بهترین دوستامو بیرون انداختن... من سِرتق و پررو بودم موندم ... بعدش هرجا رفتم یه عده میخواستن بگن حق با اوناس بقیه همه کافرن ... الان الحمدلله حاکمیت دسِ مؤمناى خالصه كه به همه جای نظام گند زده ن !!!!!!!!!
ناشناس
۱۶:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
برادر منم به خاطر عقیده کمونیستی و فروش همآن نشریات ازرد تو خونه بردنش وون سپاه دانشی بود زمان سربازی و با شاگرد و خانواده شون عکس انداخته بود عکسی که به خاطر ژست اسلحه شکاری بش داده بودند ورود اسب ازش عکس گرفته بودند روستاها محل خدمتش شد مدرک جرم و روی پرونده زدند....
ناشناس
۱۲:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
حضرات غرق در خودشیفتگی هستند ....تاریخ تکرار خواهد شد ...و متاسفانه همچنان گوش ها کر و چشم ها کور....
ناشناس
۱۲:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
چرا توئیت وحدت بخش وحید امیری را منتشر نمی کنی؟ حتما باید یک مطلب اختلاف برانگیز باشه تا منتشر کنید؟ شما ایرانی هستید؟
ناشناس
۱۲:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
گور بابای اصلاحات و اوصوگرایان
حسین
۲۱:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
این حکومت و انتخابات ازاد؟!!!!
ناشناس
۱۲:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
دقیقا اگر میخواهند اعتراضات ادامه پیدا نکند و دشمنان خدای ناکرده مسلط نشوندباید انتخابات آزاد با حضور همه گروهها برگزار شود عفو عمومی صادر شود به حصر پایان داده شود اجباری در حجاب و دین وجود نداشته باشد.
ناشناس
۱۲:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
چرا این روزنامه ها و سایت ها و صدا و سیما( به جای صدا و سیما بگویید کریه المنظر انکرالاصوات) بجای پیر و پاتل های سوپاپ اطمینان حکومت مثل عبدی و زیدآبادی با خود جون حاضر در تظاهرات هم صحبت نمی شوند تا ببینند دردشان چیست؟چرا همه دوست دارند آقا بالاسر ما باشند و به جای من حرف بزنند؟ هم نظام از هویت ملت به نفع خودش استفاده می کند و هم اینا! مگر ما کر و کور و نابالغ و سفیه و نادانیم؟اگر فرصت اعتراض داشتیم که کارد به استخوان مان برسد و مرگ بر این و اون نمی گفتیم؟
ناشناس
۱۲:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
نقدها را بود آيا كه عياري گيرند
تا همه صومعه داران پي كاري گيرند
محسن
۱۲:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
جناب فکر نمی کنید وقت برای اصلاحات یه پایان رسیده؟؟
ناشناس
۲۱:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
اصلاحاتی صورت نگرفته که بخواهد تمام شود
ناشناس
۱۲:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
البته نه اصلاحاتي كه با اصلاح طلبان بي خاصيت فرصت سوز بن بست ساز زيرسازي شود. آنها رفوزه شدند نزد مردم يتيم ايران.
ناشناس
۰۹:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
قدرت متمرکز هست و از اصلاح طلبان یا هر اسمی دیگه کاری برنمیاد
ناشناس
۱۲:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
استمرار طلبان بیدارند
ناشناس
۱۲:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
نظام از ترس تعداد مخالفين معترض در خيابانها مي ترسد. اگر تعداد كم و قابل كنترل بود و فقط در يكي دو تا شهر بود اجازه مي دادند.
ناشناس
۱۲:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
منظور از فرمول تو این این جمله چیه:
سیستم سیاسی هم مدام تلاش می‌کند شخصیت آن ها (معترضان) را بر اساس فرمول‌های از پیش تعیین شده، محدود کند.
ناشناس
۰۹:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
چارچوب
حمید
۱۲:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
دیگه دیره خیلی دیره چیزی به قبل برنمیگرده
مرتضی
۱۲:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
نتیجه بیش از ۲۰سال اصلاحات چی شد؟؟
جز اینکه حتی عادل فردوسی پور رو هم از مردم گرفتند
ناشناس
۲۱:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
بهتر از عادل پیدا نکردی؟؟؟؟؟
ناشناس
۰۹:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
عادل ديگه كف كف بود. يه شخصيت ورزشى كه كارى به جناحى نداشت
ناشناس
۱۲:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
شما خودت خندت نمی گیره.
ناشناس
۱۷:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
دقیقن همین تو ذهنم گذشت این آدم از بی سر و تهی حرف هاش خنده اش نمیگیره !؟ ولی هنگامی که توجه کنی این آدم ها با این سیستم معنا پیدا می کنند دلیل تحلیل های بی معنی اش را می فهمی
ناشناس
۰۹:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
شاید دلسوز کشور باشه منتهی هنوز فکر میکنه راهی در همین روش هست و میشه جستجو کرد
دلقک
۱۲:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
رفراندوم چاره راهه. فقط و فقط. اصلاحات معنی نداره.
ناشناس
۲۲:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
نه بالای ۷۰ درصد مردم به این سبک حکومتی
ناشناس
۰۹:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
بالای نود درصد
ناشناس
۱۲:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
سود عده ای ازدشمنان داخلی حکومت که وابسته به غرب هستند و کاسبان تحریم هم جزو این عده هستند, در گروه راه اندازی اعتراضات هستش .
ناشناس
۰۹:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
و شما هم سودتون در سرکوب مردم
ناشناس
۱۲:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
اصلاحی در این نظام متصور نمی باشد. چهل و سه سال تلاش برای اصلاح به شکست مطلق و بلکه عقب رفت منجر شده است.
ناشناس
۲۰:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
عقب رفت رو درست اومدی
NASER
۱۱:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
ول کن بابا کی حال و حوصله اصلاحات رو داره.

ما هر چی میگیم کاملا درسته و دیگران تنها می توانند در مورد شیوه اجرای ان نظر دهند
ناشناس
۱۱:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
باز این اصلاحات چی ها پیداشون شد. همانطوری که روحانی قالب کرده اند به ملت حالا باز بوی کباب به مشامشون خورده
ناشناس
۲۲:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
رهبری فرمودند کاش دکتر روحانی یا دکتر حبیبی نامزد ریاست ج می شدند.
خاطرات هاشمی سال ۷۵
ناشناس
۰۸:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
تا قوه قضاییه اصلح نشه و به قانون برنگرده این مملکت درست نمیشه
ناشناس
۱۲:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
دیگه از هردو طیف بیزاریم.کارخرابترازاین حرفهاست
ناشناس
۱۱:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
نمونه اش بازنشستگان تامین اجتماعی که با اعتراض و تظاهرات حقوقشان 38 درصد باضافه 515 هزارتومان اضافه شد و بازنشستگان کشوری چون هیچ اعتراض و تجمعی نکردند به حقوقشان 0 درصد اضافه شد
ناشناس
۰۹:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
بازنشستگان اگر دوباره بیان توی خیابون و برای حقوق غر بزنن قلم پاشونو خورد میکنیم ! ترسوهای بدبخت ! هر چی در این 43 سال میکشیم از طمع شما احمقها برای آب و برق مجانی بود ! دیدین شما رو چطوری به مقام انسانیت رسوند!؟ آخه قبلش که انسان نبودین !
این همه جوونها توی خیابون شعار دادن و اعتراض کردن , خبر مرگتون مردین !؟ در حالت معمولی همش توی خییابون ناله حقوق میزنین , این روزها که نیاز به عر زدن شما بود خفه شدین !؟
ناشناس
۱۳:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۰
09:26 احسنت