به گزارش فرارو به نقل از امریکن کانزرواتیو، هر فردی در مراسم تشییع جنازه ملکه الیزابت دوم شرکت کرد به جز "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان سعودی. پدر ضعیف اش برای شرکت در آن مراسم دعوت شده بود. مشخص نیست که آیا این دعوت منحصر به پادشاه بوده به استثنای پسر یا پادشاه خود تصمیم گرفت از شرکت در مراسم صرفنظر کند.
این عدم شرکت اهمیت دارد، زیرا مقامهای ارشد سعودی پس از تکه تکه کردن و قتل جمال خاشقجی" روزنامه نگار در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول از بریتانیا بازدید نکرده بودند.
علیرغم بیشترین تلاشهای دولت ترامپ که "مایک پمپئو" وزیر خارجه وقت را مامور افتخاری برای محافظت از محمد بن سلمان کرده بود ولیعهد عربستان سعودی از آن زمان به این سو به تبعید دیپلماتیک رانده شد.
با این وجود، روز یکشنبه در چهارمین سالگرد قتل خاشقجی ولیعهد عربستان سعودی به عنوان قاتلی محترم شناخته شد. به نظر میرسد عربستان سعودی در حال پشت سر گذاشتن جریان پوشش منفی خبری درباره آن کشور است که قتل جمال خاشقجی از سال ۲۰۱۸ به وجود آورده بود.
این پادشاهی بار دیگر به جامعه بین الملل بازگشته است. عربستان سعودی اکنون برای تبادل زندانیان بین اوکراین و روسیه میانجی گری میکند، نشستی را در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد برگار میکند، روز ملی خود را با شکوه و عظمت جشن میگیرد، میزبان صدراعظم آلمان است و درباره تامین انرژی با مقامهای ارشد کاخ سفید بحث و گفتگو میکند.
پادشاهی سعودی اکنون میتواند تمرکز خود را بر روی برنامه جاه طلبانه محمد بن سلمان و اهداف او برای ایجاد بزرگترین صندوق ثروت مستقل جهان و ارتقای جایگاه ریاض از کشوری عضو جی -۲۰ به کشوری عضو جی ۷ در زمره بزگرترین اقتصادهای چهان معطوف کند.
شاید احیای موقعیت ریاض جای تعجب نداشته باشد. حتی سیاستگذاران آمریکایی که با تقدس در مورد حقوق بشر در برابر رهبران جهان سخنرانی میکنند نیز در برابر هدایای متحدان خود قاتل بودن آنان را فراموش میکنند به خصوص اگر آن هدیه نفت باشد.
با این وجود، پادشاهی عربستان سعودی بسیار نفرت انگیز است. این پادشاهی یکی از بدترین و سرکوبگرترین رژیمهای روی سیاره زمین است که توسط خانه آزادی در زمره ده کشور با کمترین میزان آزادی رتبه بندی شده است.
عربستان سعودی در این رتبه بندی هفت امتیاز از ۱۰۰ امتیاز ممکن را کسب کرده است. تنها کشورهایی مانند کره شمالی، اریتره و ترکمنستان در جایگاه بدتری قرار داشته است.
خانه آزادی در گزارش خود افزوده است:"سلطنت مطلقه عربستان سعودی تقریبا تمام حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی را محدود میکند. هیچ مقامی در سطح ملی انتخاب نمیشود. رژیم برای حفظ قدرت به نظارت فراگیر، جرم انگاری مخالفان، توسل به فرقه گرایی و قومیت گرایی و هزینههای عمومی با حمایت درآمدهای نفتی متکی است. زنان و اقلیتهای مذهبی در قانون و در عمل با تبعیض گسترده روبرو هستند. شرایط کار برای نیروی کار بزرگ مهاجران اغلب استثمارگرانه است".
قابل توجه است که دولت بایدن باعث نشده که محمد بن سلمان حتی تظاهر به کاهش رفتار وحشیانه خود در حکمرانی کند. ماه گذشته، دو زن به دلیل فعالیت در توییتر و رسانههای اجتماعی، به شکلی حیرت آور به حبس طولانی مدت محکوم شدند. دادگاهی در عربستان در ماه آگوست یک زن را به اتهام آسیب رساندن به کشور از طریق فعالیت در شبکههای اجتماعی به ۴۵ سال زندان محکوم کرد. هم چنین، محکومیت ۳۴ ساله زندان برای یک زن سعودی دیگر به اتهام انتشار "شایعات" و بازنشر آن از سوی مخالفان صادر شد.
این تنها سعودیها نیستند که از رفتار حکومت آن کشور آسیب میبینند. سرکوبگری وحشیانه پادشاهی سعودی از مرزهای ملی فراتر میرود. دست کم هشتاد و نه آمریکایی یا اعضای خانواده آنان در سال ۲۰۲۱ میلادی در عربستان سعودی بازداشت شده، ناپدید شده و یا تحت ممنوعیت سفر قرار گفته اند.
نهاد "ابتکار عمل آزادی" گزارش داده که عربستان سعودی "کارزار گسترده و سیستماتیک بازداشت، ارعاب، افترا، زندان، شکنجه و تهدید" را به یک "تجربه جهانی" تبدیل کرده است.
ولیعهد سعودی نه تنها سرسخت است بلکه به شکل ظاهری شرور و ظالم میباشد. اگرچه با انتخاب بایدن، ریاض قویترین حامیان آمریکایی اش یعنی پمپئو و جار کوشنر داماد دونالد ترامپ را از دست داد با این وجود، با خرج کردن پول بسیار در واشنگتن از طریق نمایندگان حامی اش تلاش کرده تا این شکاف را پر کند. "
نورم کولمن" سناتور جمهوری خواه از مینه سوتا یکی از اصلیترین نمایندگان حامی عربستان سعودی در امریکا در حال حاضر میباشد. گزارش افشاگرانه سایت "اینترسپت" نشان میدهد که کولمن و چند تن از همکاران شرکت حقوقی اش به طور رسمی به نمایندگان خارجی پادشاهی سعودی تبدیل شده اند.
ایمیلهای جمع آوری پول توسط کولمن و جزئیات قرارداد ۱۷۵۰۰۰ دلاری ماهانه بین عربستان سعودی و شرکت حقوقی هوگان لاولز همگی در پروندههایی هستند که به وزارت دادگستری امریکا ارسال شده اند. طبق اسناد عمومی، این قرارداد بخشی از عملیات لابی گری قوی دولت سعودی است که سال گذشته ۲۱ میلیون دلار برای نفوذ در واشنگتن هزینه کرد.
در این میان، کوشنر نیز ۲ میلیارد دلار از پادشاهی سعودی برای صندوق خصوصی اش دریافت کرده است. روزنامه "فایننشال تیامز" نوشته بود:"صندوق عربستان با سرمایه اش صندوق کوشنر را نجات داد".
متاسفانه پادشاهی سعودی فعالانه در حال تضعیف منافع ایالات متحده است. دو ماه پیش محمد بن سلمان با مشت بدنام خود بایدن را تحقیر کرد. بایدن حمایت خود را از حقوق بشر در جستجوی ذخایر نفت اضافی کنار گذاشت.
با این وجود، او منابع انرژی اندکی از عربستان سعودی دریافت کرد. در واقع، اندکی پس از آن، ریاض با مسکو برای کاهش تولید به عنوان بخشی از سهمیه "اوپک پلاس" هماهنگ شد. روزنامه "فایننشال تایمز" مینویسد:"به نظر میرسد از زمان دیدار ولیعهد مستبد سعودی با بایدن او نه تنها از پوتین دور نشده بلکه به او نزدیکتر شده است".
موضوع تنها مسکو نیست. در ماه آگوست سعودیها از همکاری شان با پکن بازیگر محبوب اقتصادی جدید خود رونمایی کردند:"بزرگترین شرکت صادرکننده نفت جهان شرکت نفت عربستان سعودی (آرامکو) یادداشت تفاهم با شرکت نفت چین (سینوپک) امضا کرده است.
بر اساس بیانیه رسمی آرامکو، این توافق نامه مسیرهای همکاری استراتژیک بین آرامکو و سینوپک را مشخص میکند و از روابط بلند مدت بین دو شرکت و سرمایه گذاریهای مشترک موجود آنان در چین و عربستان سعودی حمایت میکند. همان طور که اقتصاد چین و در نتیجه تقاضا برای نفت هم چنان به رشد خود ادامه میدهد حضور و ایفای نقش پکن در عربستان سعودی نیز ادامه مییابد".
بدتر از همه این موارد آن است که ولیعهد عربستان سعودی به حمله تقریبا هشت ساله خود به یمن کشور همسایه عربستان ادامه میدهد. حمله اولیه او سیاست قدرت خالص بود که با هدف بازگرداندن "عبدربه منصور هادی" رئیس جمهور یمن صورت میگرفت.
با حمایت واشنگتن، سعودیها و اماراتیها مرتکب قتل عام و کشتار جمعی در یمن شدند. حدود ۲۵۰۰۰ حمله هوایی انجام شده که نزدیک به ۲۰۰۰۰ غیرنظامی در جریان آن کشته یا مجروح شده اند. نزدیک به ۴۰۰۰۰۰ یمنی بر اثر بیماری، سوء تغذیه و موارد دیگر به دلیل جنگ جان خود را از دست داده اند.
محمولههای تسلیحاتی آمریکایی به دور از اهرم فشارهای در اختیار ایالات متحده برای مهار بی رحمی سلطنت سعودی به ریاض تحویل داده شد و بدترین شیوههای ریاض را تقویت کرد.
"جردن کوهن" و "جاناتان الیس آلن" از اندیشکده کاتو اشاره کرده بودند که "شواهد نشان میدهند که ایالات متحده در حال تقویت سیاستهای غیرانسانی عربستان سعودی در یمن است. ارتش ایالات متحده به خلبانان سعودی آموزش داد، میلیاردها سلاح به عربستان سعودی تحویل داد و هواپیماها و مهمات سعودی را نگهداری کرد. غیرقابل تصور است که عربستان سعودی بتواند بدون حمایت نظامی ایالات متحده در یمن به همین میزان حقوق بشر را نقض کند".
دوران ریاست جمهوری ترامپ وزارت امور خارجه امریکا هشدار داد که مقامهای آمریکایی ممکن است مرتکب جنایات جنگی شوند، زیرا حملات وحشیانه به غیر نظامیان را با کمکهای خود به سعودیها تسهیل کرده اند.
سیاست ایالات متحده در خاورمیانه یک فاجعه است. طی دو دهه گذشته، واشنگتن تریلیونها دلار برای نابودی کشورهای دیگر از جمله عراق، لیبی، سوریه و یمن هزینه کرده است.
در واقع، در سه مورد اخیر وضعیت به گونهای پیش رفته که این سه کشور اساسا وجود ندارند. جوامع و اقتصادهای شان ویران شده و صدها هزار غیر نظامی کشته شدند. با این وجود، مقامهای ایالات متحده ظاهرا از این موضوع چیزی نیاموخته اند و دائما گذشته را تکرار کرده اند.
دیگر دلیلی جدی برای حضور و درگیر ماندن واشنگتن در خاورمیانه وجود ندارد. بازار نفت متنوع شده و میتواند با پایان دادن به محدودیتهای عرضههای ایران و ونزوئلا گسترش بیش تری پیدا کند. اسرائیل امن است و به یک ابر قدرت منطقهای مسلح به سلاح هستهای تبدیل شده که این روزها بیش از آن که دیگران را آزاد کند میل به سرکوب سایر کشورها دارد.
"دوستان" فرضی عرب سرکوبگر ما (امریکایی ها) اخلالگر هستند و عربستان سعودی حتی بدتر از ایران است. این پادشاهی به همسایگان خود حمله کرده، از شورشیان افراطی حمایت کرده از رژیمهای سرکوبگر حمایت کرده، رهبران خارجی را ربوده و پادشاهیهای دیگر منطقه را تهدید کرده است.
خروج ارتش ایالات متحده از خاورمیانه بازیگران ستیزه جوی محلی را که عادت داشتند واشنگتن دستورالعمل خود را در منطقه اجرا کند مجبور میسازد تا خود به مشکلات شان رسیدگی کنند. حتی سعودیها و ایرانیها نیز اکنون با یکدیگر صحبت میکنند. شاید بالاخره صلح کنند. در هر صورت، وقت آن است که آمریکاییها به خانه بازگردند.