حسین شریعتمداری با بیان این که اگرچه با شهید همت و شهید حمید باکری نبوده، اما آن دو را بهتر از همسرانشان می‌شناسد، به انتقاد از همسران این دو شهید پرداخته است. هم‌چنین سردبیر روزنامه رسالت با انتقاد از نامه نگاری فاطمه امیرانی با فرمانده سپاه گفته است از آن نامه متاثر شده است. اینک این دو همسر شهید زیر فشار انتقادات سیاسی قرار دارند.
؛ فاطمه چهل امیرانی و ژیلا بدیهیان اینک زیر سیل انتقادات قرار دارند. محمدکاظم انبارلویی در سرمقاله امروز روزنامه رسالت با اشاره به وصیت‌نامه شهید حمید باکری نوشت: « چندی پیش نامه همسر شهید حمید باکری به فرمانده سپاه را دیدم واقعا متاسف و متاثر شدم که چرا با این همه واقعیت‌های روشن و شفاف، علی‌رغم وصیت شهید باکری وی همچنان از اهل فتنه و سران آن حمایت می‌کند».
انبارلویی ادامه می‌دهد: «مصاحبه او با سایت ضد انقلابی روز آنلاین و روزنامه نگار فراری آن (فرشته قاضی) مرا متاسف‌تر کرد و از آن بالاتر اصرار وی برای ملاقات با سران فتنه و رفتن به سمت تولید پیام برای رسانه‌های رسوای دشمنان واقعی ملت، هر انسان دردمند و علاقه‌مند به خانواده شهدا را متاثر می‌کند».
این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که طی چند روز گذشته اتفاقات متعددی پیرامون خانواده این دو شهید، به ویژه خانواده شهید باکری افتاده است. در چهارم مهرماه خبری منتشر شد که بر اساس آن از ملاقات مردم با خانواده شهید باکری جلوگیری به عمل آمده است. فاطمه امیرانی در واکنش به این اتفاق گفته بود: «آیا حق این است که مردم در هفته دفاع مقدس تنها بروند مسئولین را ببینند و دیدن خانواده شهدا در این هفته جرم است؟ حمید میزبان است، امروز میزبان خانواده‌های رزمندگان و ایثارگران است».
اگرچه کنش‌های سیاسی همسران شهید باکری و همت طی سال‌های پس از جنگ تنها محدود به حمایت‌های انتخاباتی نظیر حمایت از کاندیداتوری محسن رضایی در انتخابات مجلس ششم و کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال 80 بود، اما در میانه دوم سال 87 و پس از معرفی صادق محصولی برای تصدی وزارت کشور، همسر شهید باکری مبادرت به نامه‌نگاری با نمایندگان آذربایجان در مجلس کرد و از آنان خواست تا از رای اعتماد به محصولی خودداری کنند.
وی در نامه خود نوشته بود: «حمید در تمامی درگیری‌ها از جمله مساله بانه و سنندج و مهاباد حضوری فعال داشت و فرمانده عملیات سپاه بود تا اینکه از طرف عده ای محدود متهم به منحرف بودن شد، عده‌ای از افرادی که این اتهامات را وارد می‌کردند، هم اکنون در دولت نهم در مصدر امور هستند، از جمله جناب آقای صادق محصولی که بعد به سمت فرماندار ارومیه و مسوول منطقه 5 سپاه منصوب شدند. با جوسازی و ایراد اتهامات این قبیل افراد شهید حمید بعد از بازگشت از جبهه آبادان در اسفندماه سال 59 مجبور به استعفا شد».
وی افزوده بود: «آقای محصولی وقتی مسوولیت سپاه منطقه 5 را عهده دار شدند حکم عزل آقا مهدی را از فرماندهی لشگر عاشورا صادر کردند. حمید می گفت حتی کمک های مردمی را به لشگر عاشورا نمی فرستادند صرفاً به دلیل اینکه باکری ها آنجا هستند». با این حال مجلس وقعی به این خواسته‌ها ننهاد و احتمالاً همین گلایه‌ها سبب شد تا وی در ایام انتخابات به همراه ژیلا بدیهیان، همسر شهید محمدابراهیم همت که ارتباطی بسیار نزدیک با خانواده باکری دارد، برای سخنرانی در حمایت از میرحسین موسوی به شهرهای مختلف سفر کند.
به همین دلیل در ایام پس از انتخابات مجتبی ذوالنوری، از روحانیون عضو سپاه در یک سخنرانی گفت: «اگر همسر شهید مهدی باکری به طرفداری از کاندیدایی فریاد بلند می‌کند، چرا می‌گوید، همسر شهید مهدی باکری و چرا نمی‌گوید، همسر دوم علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات هستم و یا همسر شهید حمید باکری که همین ادعا را دارد، نمی‌گوید، اکنون زن یک معلم گیلانی هستم، چرا از اسم شهدا برای مقاصد خود سوءاستفاده می‌کنید».
این مسئله با واکنش شدید امیرانی مواجه شد، وی مجدداً اقدام به انتشار نامه کرد و نوشت: «تا شش ماه قبل من خانم باکری بودم. تا آنکه آن خاطراتی که نباید گفته می‌شد را نیز گفتم و مقبول نیفتاد، و من را نیز به دایره غیرخودی‌ها فرستادند، الهی شکر که خوب زندگی کرده‌ام و جرم دیگری برایم پیدا نکرده‌اند. آنچه آقای ذوالنوری مرا به آن متهم می‌کند یک عمل شرعی است که البته من موفق به انجامش نشده ام».
این مسئله باعث شد تا عرت‌الله ضرغامی، رئیس سازمان صدا و سیما در حمایت از همسر شهید باکری بنویسد: «اینک چه شده که درد و داغ شما را و ناله‌تان را به آسمان برده‌اند و چنان به خشم‌تان آورده‌اند که به درد می‌نویسید «من همسر شهید باکری هستم.» مگر آفتاب، مگر آب، مگر آبرو باید از خود بگوید؟ آن‌گونه که همت را و حمید و متوسلیان را می‌شناسم اینان را یادم نمی‌آید. کجای جنگ و چه وقت جنگ بوده‌اند. این صداهای مبهم چیست که تا این هنگام عمر به گوشم نرسیده‌اند، من که در غروب فاو می‌خواندم: عصر عاشورا زینب کبری می‌دهد ما را درس جانبازی».
طی سال گذشته گاه و بی‌گاه نیز انتقاداتی از سوی همسران یا فرزندان شهید باکری و شهید همت منتشر می‌شد. گفت‌گوی مهدی همت با روزنامه اعتماد و مسائل مطرح‌شده از سوی همسر شهید همت در مراسم سالگرد شهید حمید باکری از این جنس مسائل بودند. تا این که چند روز پیش سایت جهان نوشت: « چند روز پیش اعضای این خانواده قصد داشتند با موسوی دیدار کنند که شرایط آنروز برای این دیدار به دلایل امنیتی مناسب نبود و همین موضوع نیز به آنها تذکر داده شد».
ظاهرا پس از این اتفاق میان نیروهای امنیتی و خانواده این دو شهید درگیری پیش می‌آید و به ادعای سایت جهان فرزند شهید همت به گوش یکی از این افراد سیلی می‌زند. پس از آن پدر و مادر شهید همت طی بیانیه‌ای اعلام کردند: «مدتی است که سران فتنه از نام شهید بزرگوار «حاج ابراهیم همت» که از بی‌بصیرتی یکی از اعضای خانواده سببی این شهید است، در محافل غیرقانونی خود بهره می‌گیرند. گفتار شهید «محمدابراهیم همت» بارها از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است و تفکر ولایت‌مدارانه وی برای تمام امت حزب‌الله روشن و آشکار است».
مدیرمسئول روزنامه کیهان نیز در سرمقاله این روزنامه از آنچه وی «خون‌فروشی» می‌نامید گلایه کرد و نوشت: «وقتی همسران شهید همت و باکری به حمایت از فتنه برمی‌خیزند و برای ابراز ارادت، سر بر آستان سران فتنه می‌سایند، بدیهی است که نه فقط پا بر خون به ناحق ریخته آن دو شهید بزرگوار نهاده اند بلکه با تاسف باید گفت خون پاک همسران شهید خود را برای «فروش»! به دشمنان خدا و قاتلان همت و باکری عرضه کرده اند!».
شریعتمداری در پایان یادداشت خود نوشته بود: «نگارنده اگرچه لیاقت همراهی با آن دو شهید بزرگوار را نداشته است ولی بر این باور است که آنان را بهتر از همسرانشان می‌شناسد و با مشاهده برخی از «نباید»ها دیدگان آن دو شهید را می بیند که با نگرانی و شاید ملامت به او می نگرند و زبان حال به ملامت گشوده اند که چرا زبان به کام و قلم به نیام کشیده ای؟! مگر ما را نمی شناسی؟ و یا، مگر همسران ما، خواهران تو نیستند؟»