صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

فیلم «جوجه‌کشی» (Hatching) تصویری استعاری و تکان‌دهنده از احساسات اهریمنی و نفرت‌ها و حسادت‌هایی است که خانواده‌ها در وجود فرزندانشان پرورش می‌دهند و آن‌ها را به هیولا‌هایی ترسناک تبدیل می‌کنند.
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۷ - ۲۸ شهريور ۱۴۰۱

فرارو- «جوجه‌کشی» اولین فیلم بلند هانا برگولم فیلمساز فنلاندی است؛ یک فیلم ترسناک خوش‌ساخت و تماشایی که پر است از استعاره‌های خلاقانه و هنرمندانه دربارۀ نوجوانی، بلوغ و مشکلات پنهان و عمیق خانوادگی. این از آن فیلم‌هایی است که به معنی واقعی کلمه می‌شود آن‌ها را «ترسناک روانشناختی» نامید، زیرا هیولای ترسناک فیلم دقیقا استعاره و نمادی از هیولا‌هایی است که در درون ذهن ما زندگی می‌کنند.

به گزارش فرارو به نقل از فرادید، داستان فیلم دربارۀ یک خانوادۀ فنلاندی است که ظاهرا همه چیزشان رو به راه است؛ خانۀ خوب، وضع مالی خوب و روابط گرم. مادر خانواده یک وبلاگ را اداره می‌کند و در آن دربارۀ روزمرگی‌های زندگی بی‌نقص و درجه‌یکشان مطلب می‌گذارد. اما همانطور که می‌شود انتظار داشت این فقط ظاهر قضیه است.

ماجرای ترسناک فیلم از جایی شروع می‌شود که تینیا دختر نوجوان خانواده (که شخصیت اصلی فیلم است) یک تخم پرنده را در جنگل اطراف خانه پیدا می‌کند، آن را به اتاق خودش می‌برد و سعی می‌کند گرم نگهش دارد.

هم‌زمان با این ماجرا ما با مشکلات عمیق خانواده آشنا می‌شویم. تینیا با اصرار مادرش به ورزش ژیمناستیک مشغول شده و دائما تحت فشار است که در مسابقات برنده شود و بهترین نفر باشد. فشار عصبی روی تینیا بسیار زیاد است.

از طرف دیگر تینیا متوجه می‌شود که مادرش دارد به پدرش خیانت می‌کند. هر چقدر که فشار‌ها و آشفتگی‌های ذهنی تینیا بیشتر می‌شود، تخم پرنده دائما بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شود. تا اینکه یک شب، بعد از اینکه مادر تینیا به او می‌گوید که عاشق یک مرد دیگر شده، یک جوجۀ بسیار زشت و کریه‌المنظر سر از تخم بیرون می‌آورد؛ چیزی شبیه کلاغ، اما با هوش و رفتاری شبه‌انسانی. این جوجه احساساتش کاملا به تینیا گره خورده و تنها غذایی هم که می‌خورد آن چیزی است که تینیا خورده باشد و بعد بالا آورده باشد!

از اینجا به بعد هر وقت که تینیا نسبت به چیزی یا کسی احساس حسادت یا خشم کند، این جانور به سراغ آن چیز یا شخص می‌رود و به صورتی وحشیانه به او حمله می‌کند. این موجود وقتی بزرگتر می‌شود کم کم مو درمی‌آورد، منقارش می‌افتد و بیشتر و بیشتر شبیه خود تینیا می‌شود.

«جوجه‌کشی» از آغاز تا انتها یک نمادپردازی دقیق و درخشان است؛ هیولای این فیلم نمادی از عقده‌ها، حسادت‌ها و فشار‌های روحی تینیا است که ذره ذره در درون او شکل می‌گیرند، رشد می‌کنند و نهایتا تمام وجود او را فرامی‌گیرند.

شاید به نظر برسد که تینیا دارد این جوجۀ شیطانی را بزرگ می‌کند، اما در واقع این مادر تینیا است که دارد برای شیطان جوجه‌کشی می‌کند. اوست که تخم شیطان (یعنی همۀ احساسات منفی) را در وجود دخترش می‌کارد و آن را پرورش می‌دهد.

بازی‌های فیلم، جلوۀ بصری و موسیقی آن همگی به خوبی در خدمت روند فیلم و هدف اصلی آن قرار گرفته‌اند؛ داستان فیلم علاوه بر نمادپردازانه و عمیق بودن، جذاب و پرکشش هم هست و بیننده را تا لحظۀ آخر با خود همراه نگه می‌دارد. «جوجه‌کشی» بیشتر از اینکه مخاطب را با هیولای کریه و زشتش بترساند، او را از تخم‌های شیطانی که در وجود خودش دارد یا در جود اطرافیانش می‌کارد می‌ترساند.

کارگردان: هانا برگولم (Hanna Bergholm)

بازیگران: سیری سولالینا (Siiri Solalinna)، سوفیا هیکیلا (Sophia Heikkila) و دیگران

امتیاز منتقدان (راتن تومیتوز): %۹۲

امتیاز مخاطبان (راتن تومیتوز): %۶۱

برچسب ها: جوجه کشی
ارسال نظرات