محسن مهدیان مدیرعامل روزنامه همشهری وابسته به شهرداری تهران در واکنش به ماجرای به کما رفتن مهسا امینی نوشت: به کما رفتن خانوم مهسا امینی حقیقتا دردناک است. همه دعاگوییم. اما تلختر از این کسالت، جهالت است.از اوباش جماعت که انتظار نیست. اراذلی که زنجیر پاره کردند کارانه سختی کار میگیرند. از اصلاح طلب جماعت هم همچنین. اینها نسل اکبر پونز هستند. حالا نرخ تغییر کرده و رنگ روز گرفتند.
اما ماندم از جماعت انقلابی همیشه در صحنه که فکر میکنند لگد به ناجا و نظام نزنند از بقیه جا میمانند. الان مقصر این ماجرا کیست؟ اسلام که گفت حجاب؟ یا نظام که حکم اسلام را قانون کرد؟ یا ناجا که قانون را اجرا میکند؟ یا چی؟ با کدام حجت رسیدید که طرف زیر ضرب و شتم بوده؟
فرق شما با جریان جاهل و جاعل که اخبارش را از کف توییتر میگیرد چیست؟ الان هرکس در مسیر رسیدگی به خطایش دچار عارضه شد مقصر نظام است؟ ناجاست؟ باور بفرمایید لگد زدن به نظام صله ندارد.
ای موجود، با همه قساوت شرعی ساخته ات دعا نمی کنم که سر اولادت چنین بلایی بیاید، آیا از به وحشت انداختن ،از ایجاد اضطراب و نگرانی عمیق یک انسان آن هم یک دختر جوان که هنوز در رویای نوجوانی است خجالت نمی کشید، به خدا سوگند که خداوند و روز جزایی هم هست . ای تفاله های آدمیت .
چگونه مرگ مغزی شد سوالی داریم از مراجع عالیقدر پزشکی قانونی کشور که ایا استرس داشتن این دختر نگون بخت برای مرگ مغزی کافی بود؟!((ماموران گشت ارشاد «مهسا امینی» را در بزرگراه شهید حقانی همراه با بردارش که در محل حاضر بوده بازداشت میکنند. ماموران به به برادرش «کیارش» میگویند، مهسا را برای یک ساعت کلاس توجیهی و آموزشی به پلیس امنیت اخلاقی در خیابان وزرا میبرند، ))دلیل استرس شدید این مرحومه قطعا در این مکانی بوده که ترسیده و این واقعه شوم رخ داده درسته خیلیها اب را در این مورد گل آلود میکنند این را هم درک میکنیم ولی کاش مقامات امنیتی کشور که میدونم خیلی فعال و رصد میکنند کلاس توجیهی و آموزشی هم برای دیگر کسانی که سلسله مراتب قطعا واجبتر از گرفتن این قبیل دختران است رعایت میشد.
خداوندا به ما رحم کن
روزی ملت لگد مالت میکنن
اگر در حرف هایتان میگفتید بهتر است آموزش افراد ناجا بیشتر شود ، بهتر بود.
البته با فحش های که هر روز میشنوند ، اعصاب فولادی میخواهد.
حالا فهمیدم اره میشه
این دختر اگر دختر تو بود خواهر تو بود فامیل تو بود آیا باز هم این اراجیف رو می گفتی؟ یا اگر سر سوزنی رحم و عطوفت در دلت بود باز هم حاضر بودی این چرندیات رو بگی!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من اشک میریزم
این عین خیالش نیست
دختر خودش
خواهر خودش
نمیفهمه
اگه تو هر قضیه ای اون چاه مستراح رو باز نکنی و گند و کصافت باطنتو نریزی رو داریه می میری یا از لال بودن سقط میشی؟
لطفا خفه خون بگیر و چاک اون دهن گشادتو ببند تا روزی که نوبتت برسه و علاجتو خود مردم بذارن تو دهنت.
آنچه حداقل لیاقتش بود و ادب اجازه می داد گفتی
چه فرقی بین تفکر تو و تفکر یزید و ابن مرجانه و شمر و عمر سعد وجود دارد؟
فیلم های محل بازداشت را پخش کنید و شفاف سازی کتید
نظرت در مورد بچه های مدیران که خارج از کشورند و فساد مدیران هم حتما اینه که برای خودی ها مشکلی نیست.
شرممان باد زپشمینه آلوده خویش
باز اکبر پونز شرف داره به اکبر قاتل. سفسطه و مغالطه تنها ابزار شماست. در ضمن شما که داعیه وااسلاما داری بد نیست نگاهی به نهج البلاغه بیندازی، "انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال"
... روم اسلحه کشید ... بهم گفت زانو بزن رو زمین ... زانومو خم کردم یه ۳۶۰ درجه رفتم تو قوزکش ... قوزکم قوزکشو شکوند با مغز افتاد زمین ... اسلحه خودشو گذاشتم رو شقیقه ش ... همکارش یه تیر هوایی در کرد بعد نشونه رفت طرفم ... بهش گفتم یه نعشکش خبر کن یا این کُدو بگو تو فلان فرکانسِ بیسیم ... ترسیده بود ... کُدو اعلام کرد اومدن جمعشون کردن تو گونی ... الان کشیده م کنار رفتم دنبال کارای دیگه ، ولی فکر کنم تو یکی باید جمع شی ... مث اون افسره که تو میدون رسالتِ تهران درجه شو کندم گذاشتم کف دسش یا اون پاجیروى گشتِ امنیت اخلاقی ... داشتم میرفتم دانشگاه تو میدون ونک ... یه پاجیرو ویراژ میداد ... با سرعت میرفت ميزد به اين و اون ... اول فکر کردم پاتروله ... میزد به این و اون ماشین ... کیف و کتابو ول کردم دوئيدم دنبالِ پاجیروئه ... جونم درومد تا پریدم رو سقف با دستم فرمونو گرفتن ماشینو زدم به کناره خیابون میرداماد ... فیلماش هست برو ببین ... سه نفر بودن خلع سلاح شدن ... خودمم جرواجر و خونین ... دو نفرشون دژبانِ همین اداره خیابون وزرا بودن که بهشون میگی پلیس امنیت اخلاقی ...سه تا کلت و دوتا ام پی فایو داشتن یابو ورشون داشته بود مث الان تو ... یابو ورشون داشته بود دوتا تودهنی لازم داشتن یه چن روز بستری !!!!!! ... تو کامنت سانسور شده م نوشتم برادرخواهرای کمیته انقلاب اسلامی بیکار شدن بعدِ ادغام کمیته با اداره آگاهی و شهربانی و ژاندارمری و پلیس راه و راهنمایی رانندگی ... رفتن دوتا اداره درست کردن ... اداره اماکن و اداره کل مبارزه با مفاسد اجتماعی ... ... دومى تو خيابون وزرا بود كه شده پلیسِ امنیت اخلاقی ... تا مدتها درجه نداشتن یه شبه شدن سروان و سرگرد و سرهنگ و سردار ... یه مدت بعد قالیباف و احمدی مقدم از نیروهوایی سپاه و آتاشگی ایران تو سوریه رفتن تو ناجا یه شبه شدن پلیس ... الانم که سپاهیا و کمیته ایا پلیسو کردن فراجا مردمو سوارِ ون ميكنن ميبرن بهشت ... اينم كه الان وسطِ راهِ بهشته ... تکلیفشم که روشن نمیکنی ... بنده خدا تو کُماس .. به هوش بیاد برگرده تو جهنمِ شما یا مستقیم بره بهشت بشه حورالعین !؟ ... از آذرى جهرمى ام كه كارِ شماهارو با کندنِ خلخال از پای دخترِ یهودی مقایسه كرده بود پرسیدم ... الان تو چه انتظاری داری !!!؟؟
مراقب خودت باش تو سرمایه ملی هستی متعلق به همه
خجالت داره
یک مشت طالبانی شده اند همه کاره
آبروی اسلام را بردید. خود امام زمان جوابتون رو بده