به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، در سه دهه فعالیت من در سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا چین هرگز به عنوان یک تهدید بزرگ قلمداد نشد. اگر شبها بیخواب میشدیم به دلیل چالشهای فوری تری مانند توسعه طلبی شوروی و تروریسم فراملی بود.
توقف خروج چین از دوران پر هرج و مرج "مائوتسه تونگ" و انزوای بین المللی آن کشور پس از سرکوب تظاهرات دموکراسی خواهانه توسط سربازان چینی در میدان تیان آن من در سال ۱۹۸۹ میلادی آن کشور را تبدیل به وضعیتی مانند یک جزیره دورافتاده و منزوی کرده بود.
امروزه تصویری متفاوت وجود دارد. چین نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک جهانی را به دست آورده که امکان انجام عملیات مخفی را برای آن کشور فراهم میسازد عملیاتی که فراتر از جمع آوری اطلاعات سنتی است در مقیاس بزرگ تری صورت میگیرد و سازمانهای امنیتی غربی را تهدید میکند.
روسای اطلاعاتی ایالات متحده و بریتانیا در کنفرانس خبری مشترک بی سابقهای در ماه ژوئیه نگرانیهای فزایندهای را درباره این موضوع ابراز داشتند و از تلاش "نفس گیر" چین برای سرقت فناوری و اطلاعات اقتصادی گفتند و در این باره هشدار دادند که این اقدامات میتواند سیاست خارجی دو کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
به گفته آنان عملیات مخفیانه چین به سرعت در حال افزایش است و تعداد تحقیقات سرویس اطلاعات داخلی بریتانیا در مورد فعالیت مشکوک چینی از سال ۲۰۱۸ میلادی افزایشی هفت برابری داشته است.
فرهنگ حزب کمونیست چین همیشه ماهیت پنهانی داشته است. با این وجود، از آنجایی که این حزب از زمانی که "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین یک دهه پیش قدرت را در دست گرفت به نیروی مسلط در چین تبدیل شده این امر در نهادهای دولتی چین به اصطلاح دچار متاستاز شده و در همه ارگانها جریان یافته است.
چین را میتوان به بهترین نحو به عنوان یک کشور اطلاعاتی توصیف کرد. حزب کمونیست چین کسب و کار به دست آوردن و حفاظت از اسرار را به مثابه تعهد و وظیفه کل اعضای ملت چین قلمداد میکند تا جایی که به شهروندان برای شناسایی جاسوسان احتمالی پاداش داده میشود و حتی به دانش آموزان در مدرسه میآموزد که تهدیدات را تشخیص دهند.
غرب نمیتواند با آتش از طریق آتش مبارزه کند. بسیج دولت، جامعه و سیستمهای اقتصادی و دانشگاهی حول رقابت با دشمنان خارجی به روشی که چین انجام میدهد خیانت به ارزشهای غربی خواهد بود. با این وجود، رهبران دموکراسیها باید تغییراتی که در چین رخ داده را درک کرده و اطمینان حاصل کنند که رویکرد نسبت به پکن واقع گرایانه خواهد بود.
آخرین تهدید اطلاعاتی دولتی با وسعت مشابه توسط شوروی مطرح شد. با این وجود، اتحاد جماهیر شوروی منزوی و فقیر شده بود. از سوی دیگر، اقتصاد موفق چین موتور کلیدی رشد جهانی است و بهطور چشمگیری وسعت و دامنه فعالیتهای پکن را گسترش میدهد.
سازمانهای اطلاعاتی چین که ۳۰ سال پیش به سختی در صحنه جهانی قابل مشاهده بودند اکنون قدرتمند شده و دارای منابع خوبی هستند. آنان در بهره برداری از آسیب پذیریهای جوامع باز و وابستگی فزاینده به اقتصاد چین برای جمع آوری حجم وسیعی از اطلاعات و دادهها مهارت دارند.
بسیاری از این موارد در حوزه سایبری رخ میدهند مانند هک سال ۲۰۱۵ میلادی دفتر مدیریت پرسنل ایالات متحده که در آن دادههای حساس میلیونها کارمند فدرال به سرقت رفت. عوامل اطلاعاتی چین هم چنین در شرکتهای دولتی، سازمانهای رسانهای دولتی و سفارتخانهها و کنسولگریها حضور دارند.
کنسولگری چین در هیوستن تگزاس در سال ۲۰۲۰ میلادی توسط دولت ترامپ تعطیل شد، زیرا به عنوان یک مرکز ملی برای جمع آوری اطلاعات با فناوری پیشرفته عمل میکرد.
با این وجود، عملیات مخفیانه چین به اینجا ختم نمیشود. قانون اطلاعات چین که در سال ۲۰۱۷ میلادی تصویب شد شهروندان آن کشور را ملزم به کمک به سازمانهای اطلاعاتی ساخته بود. این قانون به سادگی وضعیتی را رسمیت بخشید که پیشتر عادی بود. چالش گستردهتر چین ناشی از سازمانها و بازیگرانی است که درگیر فعالیتهایی هستند که ممکن است با مفاهیم عادی جاسوسی مطابقت نداشته باشد.
بخش اعظم این کار توسط "گروه کاری جبهه متحد" سازماندهی میشود یک سازمان حزبی که به دنبال جذب اعضای مناسب جوامع دیاسپورای چینی (چینیهای مقیم خارج از سرزمین اصلی چین) است و دامنه آن در زمان زمامداری شی گسترش یافته است. هم چنین، چین تلاش میکند تا شهروندان غربی را جذب کند.
در سال جاری در پروندهای فاش شد که یک سیاستمدار بریتانیایی بخش قابل توجهی از بودجه دفترش را از یک وکیل چینی تبار دریافت کرده بود و آن وکیل از این طریق به تشکیلات سیاسی بریتانیا دسترسی پیدا کرده بود. یکی از رویکردهای چینی این است که صبورانه روابطی با سیاستمدارانی در سطح شهر یا جامعه ایجاد کند که ظرفیت بالقوه دستیابی به مقامهای بالاتر را از خود نشان میدهند.
این شیوهای است که با عنوان "تسخیر نخبگان" شناخته میشود که که در آن به شخصیتهای با نفوذ شرکتهای غربی یا نهادهای دولتی در ازای حمایت از سیاستهایی که با منافع چینیها منطبق است فرصتهای سودآور یا فرصتهای تجاری ارائه میشود.
برای چین این کاری برای بقاست. پکن باید به فناوری و هوش تجاری دست یابد تا بتواند رشد اقتصادی خود را حفظ کند تا از بی ثباتی اجتماعی در داخل چین جلوگیری شود. شی بر نیاز به استفاده از ابزارهای "نامتقارن" برای رسیدن به غرب از نظر فناوری تاکید کرده است.
چین ممکن است در حال حاضر در بازی جلوتر باشد با این وجود، ابزارهایی وجود دارند که آژانسهای اطلاعاتی و امنیتی غربی میتوانند از آن استفاده کنند از جمله ارائه مهارتهای زبانی لازم به کارکنان و آگاهی از چین و عملکرد حزب کمونیست آن کشور.
لیبرال دموکراسیها نمیتوانند تنها دفاع کنند. رهبران سیاسی باید از سرمایه گذاری بیشتر در قابلیتهای جمعآوری اطلاعات تهاجمی و برنامههای اطلاع رسانیای حمایت کنند که کسب و کارها، سازمانهای سیاسی و سایر اهداف بالقوه را در مورد آسیبپذیریهای شان مورد آموزش میدهند. هم چنین، به سیستمهایی برای ارزیابی پیامدهای امنیت ملی مربوط به فعالیتهای تجاری عادی توسط شرکتهای چینی یا نهادهای غیر چینی که به عنوان جبههای برای پکن عمل میکنند نیاز است.
قوانین جدید و موثرتر که با پویاییهای در حال تغییر هماهنگ باشند امری حیاتی محسوب میشود. بریتانیا گامی در مسیر درست برمی دارد. به نظر میرسد این کشور لایحهای را برای امنیت ملی وضع خواهد کرد که تعریف جاسوسی را گسترش میدهد و اقداماتی را برای ایجاد "محیط عملیاتی چالش برانگیزتر" برای کسانی که به عنوان عوامل منافع خارجی عمل میکنند اتخاذ کند. استرالیا قانون مشابهی را در سال ۲۰۱۸ میلادی برای مهار نفوذ سیاسی مخفی خارجی پس از بروز نگرانی در مورد فعالیت چین وضع کرد.
مقابله با پکن، به ویژه در کشورهایی با جمعیت قابل توجه چینی تبار اقدامی دشوار است نمونهای از ان برنامه پلیس فدرال (اف بی آی) برای جلوگیری از سرقت اطلاعات اقتصادی و علمی از دانشگاههای ایالات متحده بود که توسط دولت ترامپ در برنامه موسوم به ابتکار عمل چین آغاز شد. این برنامه تاثیر وحشتناکی بر دانشمندان و مهندسان چینی تبار در امریکا داشت که احساس میکردند به ناحق قربانی شده اند. این برنامه در سال جاری لغو شد.
کشورهای غربی نباید از انجام اقدامات جسورانه هراس داشته باشند. اقداماتی مانند اخراج دسته جمعی افسران اطلاعاتی شوروی توسط بریتانیا در سال ۱۹۷۱ میلادی پس از موجی از فعالیتهای جاسوسی به ندرت بر روابط گستردهتر تاثیر میگذارد.
هم چنین، نباید در مورد تاثیر جاسوسی اغراق کرد. اتحاد جماهیر شوروی در جنگ سرد نه به دلیل عملیات اطلاعاتی خود (که اتفاق در آن خوب عمل کرده بود) بلکه به دلیل شکست آرمانهای حکومتی اش متحمل شکست شد.
همین امر ممکن است در مورد چین نیز صادق باشد. سیاستگذاران و سرویسهای اطلاعاتی غربی باید نوآوری و سازگاری داشته باشند. با این وجود، آنان باید اطمینان حاصل کنند که در استراتژیهایی که به کار میگیرند آرمانهای آزادی، صراحت و قانونمندی را که بزرگترین تهدید برای دولت و حزب کمونیست چین است لحاظ میشوند.