صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

متولدین سال‌های ۷۳ تا ۸۹ شمسی را متولدین نسل Z نام‌گذاری می‌کنند. این نسل در بدو تولد با ابزارهای دیجیتال آشنا می‌شوند و یاد می‌گیرند که کارهای خود را با آن‌ها انجام دهند. به این نسل، نسل اینترنت، نسل نت، بومی‌های دیجیتال یا دیجیتال‌های مادرزادی نیز می گویند. آنها در کودکی با اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به عنوان جزئی از زندگی خود آشنا می‌شوند. آنها تصوری از دنیای قبل از تکنولوژی ندارند.
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۵ - ۲۰ شهريور ۱۴۰۱

فرارو- مهدی نقی‌پور؛ این روزها پدرها و مادرها دغدغه‌های زیادی در مورد استفاده نوجوانان از دیوایس‌های الکترونیک مثل موبایل و تبلت و میزان استفاده از آن دارند. کرونا و آموزش مجازی نوجوانان را بیش از پیش در معرض استفاده مداوم از موبایل، تبلت، کامپیوتر و ... قرار داد و این اتفاق باعث ایجاد عادات جدیدی در این نسل شد.

در این مقاله سعی داریم ضمن بازتعریف این نسل، به مصرف رسانه‌ای و میزان آن بپردازیم و به دغدغه‌های جاری در جامعه ایرانی پاسخ دهیم.

آشنایی با نسل z

 قبل از هر چیز باید نوجوانان را از نظر نسلی تعریف کنیم. نامگذاری نسل‌ها ابتدا در امریکا انجام شد، کشورهای دیگر نیز به تدریج دسته‌بندی‌های جامعه‌شناسی و جمعیت شناختی را انجام دادند. در ایران هم مواردی چون دهه نودی‌ها یا دهه‌شصتی‌ها را تا کنون شنیده‌اید.

متولدین سال‌های ۷۳ تا ۸۹ شمسی را متولدین نسل Z نام‌گذاری می‌کنند. این نسل در بدو تولد با ابزارهای دیجیتال آشنا می‌شوند و یاد می‌گیرند که کارهای خود را با آن‌ها انجام دهند. به این نسل، نسل اینترنت، نسل نت، بومی‌های دیجیتال یا دیجیتال‌های مادرزادی نیز می گویند. آنها در کودکی با اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به عنوان جزئی از زندگی خود آشنا می‌شوند. آنها تصوری از دنیای قبل از تکنولوژی ندارند.

مطالعات مختلفی به ویژه در سال‌های اخیر در ارتباط با این نسل انجام شده که منجر به شناخت بیشتر آنها و بیان برخی ویژگی‌های شخصی و اجتماعی‌شان شده است که به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم:

نسل Z بر خلاف نسل‌های قبل از خود ( بیبی‌بومرها، نسل X و نسل Y) که مصرف کننده ایدئولوژی، موقعیت و تجربه‌های پیشینیان بوده‌اند، جستجوگر حقیقت در ابعاد شخصی و اجتماعی هستند.

آنها هویتشان را در قالب کلیشه‌ها تعریف نمی‌کنند، بلکه با امتحان روش‌های مختلف، به هویت شخصی خودشان دست می‌یازند. آنها را می‌توان «کاشفان هویت» نامید.

گروه دوستان برای این نسل، چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی، تفاوتی با یکدیگر ندارند. برای این نسل، سوابق اقتصادی و تحصیلات، جای خود را به انگیزه‌ها و منافع می‌دهد. آنها ارتباطات گسترده‌ای را تجربه می‌کنند.

از نظر این نسل، تغییر، نتیجه گفتگو است. آنها ضمن حفظ ارزش‌های فردی خود، می‌توانند با گروه‌های مخالف خود و گروه‌های مختلف مذهبی، گفتگو و تعامل کنند. بیان نظرات فردی برایشان با ارزش است.

حجم وسیع اطلات دریافتی، این نسل را به نسبت نسل‌های قبل از خود، به نسلی تحلیل‌گر و واقع‌بین تبدیل کرده است. آنها یادگیری آنلاین را ترجیح می‌دهند و می‌خواهند بر مسائل پیرامونشان کنترل داشته باشند. آنها کمتر ایده‌آل‌گرا هستند و در سعی می‌کنند کارهای پاره‌وقت یا فریلنس را تجربه کنند.

آنها قدرت توجه و تمرکز کمتر و بیان ضعیف‌تری به نسبت نسل‌های قبل از خود دارند. لذا به نسبت نسل‌های قبل، نمرات کمتری هم می‌گیرند.

تمایل کمتری به مشروبات الکلی دارند اما مواد مخدر و مصرف محرک‌ها بینشان بیشتر است.

حال که با نسلی مواجه هستیم که دائماً در حال استفاده و مصرف رسانه‌های گوناگون است، این رسانه‌ها بر زندگی فردی و اجتماعی این نسل و درک، نگرش، باورها و رفتارهای آنها تأثیر می‌گذارند. ارزش‌های این نسل با نسل‌های گذشته متفاوت است.

وقتی یک ارزش به هنجار تبدیل شد، یعنی وقتی اکثریت یک جامعه یک پدیده را باارزش تلقی نمودند، آن پدیده به ارزش اجتماعی یا «ارزش هنجار شده» تبدیل می شود. عدم پذیرش درونی و عدم رعایت آن توبیخ‌های درونی و غیر رسمی از جانب بقیه اعضاء جامعه در پی دارد.

خانواده‌ها در برخورد با نوجوانان باید به «ارزش‌های هنجار شده» این نسل توجه کنند. نمی‌توان آنها را نادیده گرفت چرا که ریشه و منشأ درون نسلی دارند. در برابر این نسل، تهدید و توبیخ لزوما نه راهگشاست و نه راه چاره.

تشابه‌ها، تمایزها، تجربه‌های مشترک، ارزش‌ها و نگرش‌های مشترک باعث ایجاد «روابط بین نسلی» می‌شود. اگر دو نسل در درک یکدیگر به شکست برسند، با استناد به فرهنگ آکسفورد، ما با «شکاف نسلی» مواجه هستیم. فرزندان در مقایسه با افراد پیر و میانسال با وجود اینکه در یک فضای فرهنگی زندگی می کنند، اطلاعات، گرایش‌ها و رفتارهای متفاوت دارند.

اگر «شکاف نسلی» منجر به فاصله کامل و بریدگی میان دو نسل شود، با «گسست» یا «انقاطع نسلی» مواجه می‌شویم.

تقی آزاد ارمکی، محقق و جامعه شناس ایرانی در مورد پدیده «گسست نسلی» می‌گوید:  

«فرض اصلی در گسست نسلی، بی‌نيازی نسل‌ها نسبت به يكديگر و استقلال كامل از يكديگر است. در رويكرد «گسست»، رابطه نسل‌ها با يكديگر برمبنای احساس بی‌نيازی واستقلال كامل است كه در عمل، منجر به فاصله گرفتن از يكديگر می‌شود و به مرزبندی و جدايی كامل از هم می‌انجامد. در نتيجه، پديده «انقطاع نسل‌ها» شكل می‌گيرد.»

مفهوم دیگری که با آن مواجه هستیم، «توافق نسلی» است.  «توافق نسلی» در صوری پيش می‌آيد كه نسل‌ها بر اساس بستر واحد فرهنگی و وحدت رويه، صورت‌های عملی يكسان داشته و توافق اجتماعی و فرهنگی شكل گرفته باشد.

آنتونی گیدنز، جامعه شناس انگلیسی معتقد است: «هویت انسان معاصر خصلت «بازاندیشانه یا بازتابی» دارد. بازتابندگی هویت به معنای سیال بودن هویت و تغییر آن در نتیجه شرایط فرهنگی و اجتماعی، ظهور دانش‌ها، دانستنی‌ها و به‌خصوص فناوری‌های ارتباطی و رسانه‌ای جدید است.»

تا اینجا متوجه شدیم با چه نسلی مواجهیم. چه باورها و نگرش‌هایی دارند و تکنولوژی جزئی از زندگی آنهاست. مرز حساسی در برخورد با نوجوانان وجود دارد که می تواند از «توافق نسلی» تا «گسست نسلی» را شامل شود.

استفاده بیش از حد از شبکه‌های اجتماعی می‌تواند منجر به اعتیاد رسانه‌ای در افراد شود و بقیه اجزاء زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. مانند فردی که به خوردن دائمی و مصرف مواد غذایی اعتیاد دارد و عدم رعایت رژیم غذایی مناسب می‌تواند باعث مشکلاتی برای سلامتی این فرد گردد؛ در هر نوع اعتیاد دیگری هم باید زمینه‌های این اعتیاد شناسایی شده و راهکارهایی برای جلوگیری از لطفه به سلامت جسمی و روحی فرد در نظر گرفته شود.

تعامل با رسانه‌های اجتماعی می‌تواند باعث ایجاد پاسخ دوپامین در مغز شود، مشابه واکنشی که در اثر مصرف مواد مخدر یا الکل ایجاد می‌شود. این پاسخ می تواند باعث شود که شما بیشتر بخواهید و احساس اعتیاد کنید.

رژیم مصرف رسانه‌ای برای نوجوانان باید مبتنی بر درک متقابل این نسل و نیازهای آنان و اصلاح الگوی مصرف باشد.

حال به راهکارهایی برای رژیم مصرف رسانه‌ای اشاره می‌کنیم:

استفاده از رسانه‌های اجتماعی را به ۳۰ دقیقه در روز محدود کنید

در سال ۲۰۱۸، افراد دارای دسترسی به اینترنت در سراسر جهان به طور متوسط ​​هر روز ۱۴۴ دقیقه را در رسانه های اجتماعی سپری می کردند. با این حال تحقیقات نشان می دهد که محدود کردن استفاده از رسانه های اجتماعی به ۳۰ دقیقه در روز برای سلامت روان مناسب است.

استفاده کنترل شده بهتر از حذف کامل است

پرهیز اغلب برای درمان اعتیاد به مواد مخدر یا الکل توصیه می شود، اما برای اعتیاد به رسانه های اجتماعی، نتیجه روانی ایده آل، استفاده کنترل شده از اینترنت است. ضروری نیست که رسانه‌های اجتماعی را به طور کامل کنار بگذارید، اما مهم است که استراتژی هایی برای تعیین محدودیت ها داشته باشید.

به پاکسازی رسانه‌های اجتماعی بپردازید

خودتان را به چالش بکشید تا زمان خاصی را بدون بررسی رسانه‌های اجتماعی، چه برای چند ساعت یا یک هفته کامل، طی کنید. یک مطالعه در سال ۲۰۱۹ نشان داد که برخی از دانش‌آموزانی که پنج روز را بدون رسانه‌های اجتماعی سپری کردند، «احساس آرامش» را تجربه کردند، اگرچه برخی دیگر با ترس از دست دادن مواجه بودند.

برنامه‌ها را حذف کنید یا اعلان‌ها را از رسانه‌های اجتماعی غیرفعال کنید

اکثر مردم به صورت ناخودآگاه وارد شبکه‌های اجتماعی می‌شوند، بنابراین با خاموش کردن اعلان‌ها، مانع کوچکی بر سر راه خود قرار دهید. اگر هر بار که تلفن خود را برمی دارید نماد یا هشدار رسانه اجتماعی را نمی بینید، احتمال اینکه زمان خود را در آنجا بگذرانید کمتر است.

محدودیت ها را تعیین کنید و به آنها پایبند باشید

 اکثر تلفن‌ها و تبلت‌ها به شما امکان می‌دهند زمانی را که صرف برنامه‌های خاص کرده‌اید، ببینید. برای زمان صرف شده در رسانه های اجتماعی محدودیتی تعیین کنید و به آن پایبند باشید یا از برنامه‌ای استفاده کنید که پس از رسیدن به حد مجاز، رسانه‌های اجتماعی را مسدود می‌‍کند. برای نوجوانان، آکادمی اطفال آمریکا همچنین توصیه می‌کند که استفاده از رسانه‌های اجتماعی، در فعالیت‌هایی مانند وعده‌های غذایی خانوادگی، ورزش، یا ساعت خاموشی شبانه تداخل نداشته باشد.

زمانی را به سرگرمی ها یا فعالیت ها اختصاص دهید

یک سرگرمی یا فعالیت جدید می تواند به کاهش تمایل شما برای ورود به رسانه های اجتماعی کمک کند. ایده اصلی در اینجا این است که اوقات فراغت خود را با چیزهایی پر کنید که از آنها لذت می‌برید و برای شما مفید هستند. طبیعتاً زمان کمتری برای حضور در رسانه‌های اجتماعی و زمان بیشتری برای حضور در زندگی خواهید داشت، و امیدوارم حتی به‌جای استفاده از صفحه نمایش، حضوری معاشرت کنید.

مسئولیت پذیری مهمتر از پرهیز است

نها چاوداری، روانپزشک کودکان و نوجوانان در بیمارستان عمومی ماساچوست و دانشکده پزشکی هاروارد می گوید: «انجام سم‌زدایی دیجیتال - یا خودداری کامل از رسانه های اجتماعی برای مدت معینی - می تواند برای برخی افراد موثر باشد، اما برای دیگران نه.»

او می‌گوید: «برای برخی، ممکن است چرخه‌ای که شروع به سمی شدن کرده یا اثرات منفی داشته باشد، بشکند. برای دیگران، توقف کامل ممکن است منجر به اشتیاق به استفاده از آن و عدم توانایی در حفظ وقفه شود، یا ممکن است کسی را از دسترسی به بخش‌های مفید رسانه‌های اجتماعی، مانند راهی برای حفظ ارتباط و دستیابی به پشتیبانی، باز دارد.»

به جای تکیه بر یک سم زدایی کامل، چاوداری توصیه می کند که محدودیت هایی تعیین کنید و برخی از دوستان و خانواده خود را به پیوستن به خود تشویق کنید.

او می‌گوید: «مسئولیت‌پذیری نقش مهمی در تلاش برای ایجاد هر تغییری دارد. «شاید با یکی از دوستانتان تصمیم بگیرید که می خواهید استفاده را کاهش دهید، یا اهداف خود را به اعضای خانواده خود بگویید تا آنها بتوانند با شما در مورد آن صحبت کنند. این فرایند به تنهایی می تواند دشوار باشد.»

در موارد شدید، فردی که نگران اعتیاد به رسانه‌های اجتماعی است، باید به دنبال کمک حرفه‌ای از یک درمانگر یا متخصص سلامت روان باشد.


منابع :

وبسایت مکنزی mckinsey
وبسایت ایسنایدر insider
کتاب تلویزیون های ماهواره ای و ارزش های اجتماعی: دکتر منصورساعی / احمد ساعی

ارسال نظرات
ناشناس
۲۲:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
دولت داره با کاهش روزافزون کیفیت اینترنت و پهنای باند خارجی به مرور این اعتیاد را برطرف میکند نیازی به کار بقیه نیست
ناشناس
۲۱:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
متاسفانه سواد برخی والدین نسل زد هم تعریفی نداره و صحبت از نگرانی های اینچنینی رو به حساب اینکه میخواد فیلترینگ اعمال بشه و یا حتی گرون شدن اینترنت میزارن و فکر میکنند خیلی زرنگ هستند. متاسفانه علت عمده اش فرهنگ ضعیف ناشی از عدم مطالعه و آگاهی است.