صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۷۲۲۵۱
گفتگو با زندانی محکوم به مرگ و دارنده رتبه ۴۲۲ کنکور ارشد
مهراد گفت: فکر نمی‌کنم آن‌ها چیزی از قبولی من بدانند. البته آن‌ها برای قصاص آمده بودند، ولی در میانه راه طبق گفته پدر مقتول، انگار حسی به دلش الهام می‌شود و وسط راه برمی‌گردد و می‌گوید می‌خواهم مهلت دهم. ۳ ماه مهلت داده و تنها شرطشان پرداخت دیه بود که آن هم برای خودشان نمی‌خواهند و می‌خواهند صرف امور خیریه کنند. هنوز مهلت سه ماهه اولیای دم تمام نشده بود که دیه فراهم شد و هفته گذشته اولیای دم برگه رضایت خود را امضا کردند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۴ - ۱۲ شهريور ۱۴۰۱

مهندس عمران که در کنکور ارشد امسال شرکت کرده و با رتبه‌ای خوب در دانشگاه خواجه نصیر تهران پذیرفته شده را شاید بتوان متفاوت‌ترین داوطلب کنکور امسال دانست، مرد جوانی که ۲۴ ساعت پس از برگزاری کنکور نامش برای اجرای حکم قصاص خوانده شد و در زندان رجایی شهر به سوئیت رفت.

به گزارش ایران، وقتی گوشی تلفن همراهم را برداشتم صدایی از آن سوی خط گفت: «این تماس از زندان رجایی شهر گرفته شده است.» لحظه‌ای بعد صدای مرد جوانی را شنیدم که خودش را معرفی کرد و گفت: من مهرداد... هستم همان زندانی محکوم به مرگ که در دانشگاه قبول شده است.

بلافاصله او را شناختم می‌دانستم چرا در زندان است حدود دو سال قبل به اتهام قتل همکار همسرش دستگیر شد و به زندان افتاد و خیلی زود حکم قصاصش به درخواست اولیای دم صادر شد. اما انگار خدا با او بود چرا که معجزه‌ای رخ داد و خانواده مقتول به دلشان افتاد تا او را به خاطر رضای خدا و آرامش روح پسرشان ببخشند.

انگار همه چیز دست به دست هم داده بود تا این پسر شهرستانی روی خوش زندگی را ببیند چرا که چند روز بعد از این رضایت زندگی بخش خبر نتایج کنکور هم اعلام شد و او نام خودش را در فهرست پذیرفته شدگان یکی از دانشگاه‌های مطرح کشور دید.

حالا دیگر از روز‌های سیاه ناامیدی و انتظار برای مرگ خبری نیست و مرد جوان به امید آینده‌ای روشن به زندگی فکر می‌کند. «وقتی حکم قصاصم صادر شد با خودم گفتم یا باید روزهایم را به بطالت با خوردن قرص و خوابیدن بگذرانم تا روز اجرای حکم برسد یا به خدا توکل کنم و امیدم را از دست ندهم. گفتم اگر قرار باشد قصاص شوم بهتر است در این فرصت زندگی کنم. البته همسرم هم مشوق خوبی بود و مدام با من تماس می‌گرفت و مرا تشویق می‌کرد و به من امید می‌داد.

هدفم این بود که تلاش کرده باشم و به نتیجه‌اش فکر نمی‌کردم، به مرگ فکر نمی‌کردم. در زندان دور تختم پرده کشیده بودم و تا ساعت ۳ صبح درس می‌خواندم. روز جمعه‌ای که کنکور ارشد را دادم فردا صبحش به قرنطینه رفتم تا برای اجرای حکم قصاص آماده شوم. به من می‌گفتند تو فردا می‌خواهی بروی قرنطینه برای اجرا، آن وقت کنکور ارشد می‌دهی، اما من گوش نمی‌کردم و تلاشم برایم مهم‌تر از سرنوشت بود.»

روز‌های قرنطینه را چطور گذراندید؟

سخت بود، اینکه بدانی قرار است حکمت اجرا شود قابل توصیف نیست. اما من قرآن و نماز می‌خواندم و همین مسأله سختی آن لحظات را برایم کم کرده بود.

چه شد که تصمیم گرفتی در آن شرایط درس بخوانی؟

من عاشق درس بودم. در دوران نوجوانی سر زمین کشاورزی کار می‌کردم و درس می‌خواندم. در جوانی و حتی زمانی که سرباز بودم به خاطر اینکه اوضاع مالی خانواده‌ام خوب نبود در کنار درس خواندن سر کار هم می‌رفتم و کمک خرج خانواده‌ام بودم. من در خانواده‌ای بزرگ شدم که ۶ فرزند دارند و اوضاعی مالی شان اصلاً خوب نبود. من برای قبولی در کنکور لیسانس فقط ۴۰ روز درس خواندم و در رشته عمران قبول شدم، اما همیشه دلم می‌خواست ادامه تحصیل بدهم و زمانی که به زندان افتادم و با آن وضعیت مواجه شدم تصمیم گرفتم که باز هم درس بخوانم.

چطور از شما امتحان گرفتند؟

مسئول امور فرهنگی زندان به سازمان سنجش اطلاع داد که داوطلبانی برای کنکور دارند. روز کنکور یک نماینده از سازمان سنجش به زندان آمد و همزمان با داوطلبان دیگر کنکور دادیم. در آن روز من بودم که رشته عمران سازه را می‌خواستم و دو نفر دیگر که دانشگاه پیام نور شرکت کردند.

در این سال‌ها فکر می‌کردی خانواده مقتول رضایت بدهند؟

به خانواده اولیای دم حق می‌دادم که بخواهند مرا قصاص کنند. من همکار همسرم را به خاطر سوء‌تفاهم و ناخواسته به قتل رسانده بودم. اوایل ناامیدی بر من غلبه کرده بود تا اینکه خوابی دیدم. من به خاطر اتفاقاتی که افتاده بود دیگر نماز نمی‌خواندم و بعد از دیدن خواب دوباره نماز خواندم، این‌بار حتی روزه‌های ۵ ماهه و ۳ ماهه نیز گرفتم. خواب دیدم در دادگاه هستم و همه از من سؤال می‌پرسند. گیج بودم و نمی‌دانستم چکار کنم که شروع به خواندن آیت الکرسی کردم. از خواب که بیدار شدم در حال خواندن مابقی آیت الکرسی بودم. همان موقع قرآن را باز کردم و سوره‌ای آمد که مفهومش این بود که وقتی خدا پشتیبان باشد به تو آسیب نمی‌رسد. بعد از آن حالم خوب شد و به زندگی برگشتم. البته خانواده‌ام بخصوص همسرم خیلی برای گرفتن رضایت تلاش کردند.

واکنش اولیای دم در رابطه با قبولی شما آن هم با رتبه ۴۲۲ در کنکور چه بود؟

فکر نمی‌کنم آن‌ها چیزی از قبولی من بدانند. البته آن‌ها برای قصاص آمده بودند، ولی در میانه راه طبق گفته پدر مقتول، انگار حسی به دلش الهام می‌شود و وسط راه برمی‌گردد و می‌گوید می‌خواهم مهلت دهم. ۳ ماه مهلت داده و تنها شرطشان پرداخت دیه بود که آن هم برای خودشان نمی‌خواهند و می‌خواهند صرف امور خیریه کنند. هنوز مهلت سه ماهه اولیای دم تمام نشده بود که دیه فراهم شد و هفته گذشته اولیای دم برگه رضایت خود را امضا کردند.

شما تقریباً همزمان دو خبر خوب شنیدید نجات از کابوس مرگ و قبولی در دانشگاه. چه حسی داشتید؟

صدای خنده مهرداد در گوشی تلفن می‌پیچد و می‌گوید معجزه بود. معجزه. به خاطر مادر و پدرم که این همه زجر کشیدند، به خاطر همسرم و به خاطر اینکه آن‌ها آرام گرفتند خیلی خوشحال شدم. نمی‌دانم من اسمش را می‌گذارم خوشحالی، شاید اسم دیگری داشته باشد. بعد هم خبر دوم دانشگاه که واقعاً حالم را خوب کرد.

کسی که سابقه کیفری دارد می‌تواند دانشگاه برود؟

زمانی که برای دانشگاه ثبت‌نام می‌کنیم هیچ مدرکی در رابطه با سوء پیشینه گرفته نمی‌شود. از سویی این امکان را فراهم کردند تا با درس خواندن شرایط فکری و روحی زندانیان تغییر کند پس مانعی نباید وجود داشته باشد. قرار است بزودی از جنبه عمومی جرم محاکمه شوم. منتظر حکمی هستم که قضات برایم صادر می‌کنند، امیدوارم خدا اینجا هم به کمکم بیاید، من سعی کردم در مدت حبس توبه کنم، امیدوارم شرایط مجازاتم به گونه‌ای باشد که بتوانم به دانشگاه بروم. زمانی که به خاطر قتل به زندان رفتم فکر کردم آخر خطم، اما با معجزاتی که در زندگی‌ام رخ داد متوجه شدم که خداوند همیشه هست و کمکم می‌کند.

و حرف آخر؟

انسان باید در هر لحظه‌ای امید داشته باشد و تلاش کند حتی اگر در یک قدمی مرگ باشد. در زندان که بودم با خودم نذر کردم که بعد از آزادی با همسرم مستقیم به پابوس امام رضا (ع) بروم.

گفتگو با همسر مرد زندانی

همسر مهرداد، در تمام این روز‌های سخت همراه او بوده و او را تشویق کرده تا دست به کاری بزند که انگشت‌شمار است، زن جوان در این باره می‌گوید: وقتی این حادثه رخ داد و شوهرم به زندان افتاد شرایط خیلی بدی داشت، اما در نهایت موفق شد به بخش فرهنگیان برود. وقتی از ماجرای ادامه تحصیلش گفت خیلی خوشحالم شدم و هر بار که به دیدنش می‌رفتم لیستی از کتاب‌هایی را که سفارش داده بود برایش می‌بردم. ۷۰ کتاب برای او بردم تا اینکه به خواسته‌اش رسید.

او ادامه می‌دهد: جمعه کنکور داد و شنبه با من تماس گرفت و گفت می‌خواهد برود برای معرق کاری، اما چند ساعت بعد دوست مهرداد زنگ زد و گفت او را به قرنطینه برده‌اند. دنیا روی سرم خراب شد، از همان لحظه تلاش را برای گرفتن رضایت شروع کردیم، اما هر جا می‌رفتیم می‌گفتند اولیای دم باید رضایت دهند از دست ما کاری برنمی آید. به سراغ خانواده مقتول رفتیم، اما آن‌ها قصاص می‌خواستند تا اینکه نمی‌دانم چه شد که تصمیم پدر و مادر مقتول عوض شد و ما را شرمنده کردند. البته یکی از اقوامشان هم ظاهراً خواب مقتول را دیده بود که به آن‌ها گفته بود به پدر و مادرم بگویید مهرداد را ببخشند.

شرط اولیای دم دیه بود، اما ما توانایی پرداخت را نداشتیم. تمام این پول را خیرین کمک کردند و حتی کسبه و اهالی محل زندگی پدر مهرداد هر کدام مبلغی را پرداخت کرده بودند تا بالاخره دیه درخواستی اولیای دم جور شد و آن‌ها رضایت دادند. الان خیلی خوشحالم، چون هم خبر رضایت خانواده مقتول را من به مهرداد دادم، هم خبر قبولی دانشگاهش را و به همه مردم می‌گویم که از لطف خداوند ناامید نشوند چرا که همان طور که در زندگی ما معجزه‌اش را نشان داد در زندگی همه مردم این اتفاق می‌تواند رخ دهد.

برچسب ها: محکوم به اعدام
ارسال نظرات
ناشناس
۰۷:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۳
چرا نظر م را نگذاشتید
ناشناس
۱۹:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
این معجزات چرا قبل از اینکه این اتفاقات رخ نده پیش نمی‌آید نمیشد خواب ببینه تو زندگی انسان باشد و خانواده ای را بیچاره نکند تا آنها هم الان خوشحال به زندگی شان ادامه‌ دهند. همیشه برای انسانیت بهانه پیدا میکنند
عمران
۱۸:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
۴۲۲ قبول نمیشه دوستانی که ارشد امتحان دادن میدونن این رتبه اشتباهه مگر ۴۲
فرارو دقیقا بررسی کن
ناشناس
۱۸:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
خدایا یار ویاور همه جوانان باش وهمه را از نماز گزاران قراربده آمین یا رب العالمین !
....
۱۷:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
جوان مردم رابخاطر سوتفاهم کشته وروانه قبرستان کرده!! حالا ارشد،قبول شده ومیخاد زندگی کنه!! آن جوان بیگناه وآرزوهایش چی؟؟؟؟
ناشناس
۱۶:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
راحت آدم کشته حالا میخواد ارشد بگیره بعدم phd و الی آخر و گور بابای مقتول و خانواده ش!!
ناشناس
۱۵:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
خوبه
توی جامعه ما قاتل مظلوم و خانواده مقتول ظالم میشن چرا رضایت نمیدن مگه مرده زنده میشه
و... وهمین باعث شده که بعد از جرم اولین اقدام دضایت از اولیای دم میشه و رسانه ای کردن و بعد هم رضایت گرفتن
تاسف انگیزه
ناشناس
۱۴:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
الا بذکرالله تطمئن القلوب .
ناشناس
۱۴:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
چرا خدا باید با یه قاتل باشه؟
ناشناس
۱۷:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
بترس از روزی که زندگی تو رو هم در یک امتحان سخت قرار بده.بین قاتلهای جانی که با آدم کشتن تفریح میکنن و کسانی که در یک لحظه به دنبال خشم یا حادثه قاتل شدن تفاوت زیادی هست.حالا که خداوند به ایشون نظر کرده درست نیست بنده خدا همچین قضاوتهایی بکنه
ناشناس
۱۹:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
برای این که هر انسانی در یک‌موقعیت خاص میتونه دچار خطا بشه ..فراموش نکنید خداوند الرحمن الراحمین هست و بنده ای که واقعا توبه کنه درون قلبش ممکنه بسیار پاک تر از من و شما باشه ..خداوند می داند و ما نمی دانیم
ایرانی
۰۰:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۳
در قران کریم عذاب دردناکی برای قاتل ذکر شده است و خشم اللهی دامان قاتل را فرا گرفته است.
ایرانی
۰۰:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۳
چون خداست. اگر مثل من و تو انسان بود به کسی رحم نمی کرد.
ناشناس
۰۰:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۳
خدا با همه هست، خصوصا توبه کارها.
ناشناس
۰۸:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۳
چرا باید همیشه اظهار فضل کنیم حتی درمورد کار خدا؟؟؟
چی و چکاره هستیم؟؟؟
از صاحبان خون آتشی تر؟؟؟
مارا چه میشود؟؟؟
ناشناس
۰۹:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۳
چون غفاره یعنی بسیار بخشنده چون توابه بسیار توبه پذیره حتی تصور آن برای ماها خیلی مشکله
ناشناس
۱۴:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
سعی کن از این به بعد انسان باشی نه صرفا نماز خوان و روزه دار
ناشناس
۱۹:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
علت انزجار شما از نماز خونها چی هست ..شاید طرف بسیاز از من و شما آدم تر باشه!!
هامون
۱۲:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
نمی شد معجزه ای هم رخ میداد اون بنده خدا کشته نشه؟
ناشناس
۱۴:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
این وسط فقط مقتول ضرر کرد. اینها که خوش و خرم به سراغ زندگی شان می روند.
ناشناس
۱۱:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
رتبه 400 واسه کنکور ارشد عجیبه؟؟؟ فکر کنم با کنکور سراسری اشتباه گرفتی، چون این رتبه خیلی معمولیه
ناشناس
۱۲:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
تو اگه میتونی تو این شرایط وحشتناک درس بخون و چنین تبه ای بیار. اگر تونستی مردی
ناشناس
۱۴:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
اشتباهی مثبت دادم. در واقع ناشناس ۱۲:۳۶ بسیار درست اشاره فرمودید
حمید
۱۴:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
شما اگر با هوش باشید و برگه سفید بدهید حدود همین رتبه را خواهید آورد.
ناشناس
۱۵:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
حميد آقا برگه سفيد بدي رتبه 5 رقمي به بالا مياري نه رتبه زير 500. لطفا در مورد چيزي كه نمي داني نظر نده.
ناشناس
۱۸:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
ببین چه کرده وزادت علوم با ظرفیت ها. من با رتبه 160 (رتبه فقط براهی همین رشته مثلا عمران است) هیچ جا سراسری قبول نشدم چو پانزده سال پیش فقط شش دانشگاه کل ایران ارشد رشته من را داشت و هر کدام 6 نفر می گرفت. این برادر اگر با رتبه 420 تهران قبول شده معنایش این است که هر کدام از دانشگاه های سراسری الان حداقل 80 نفر ورودی فوق لیسانس می گیرند.
ناشناس
۱۱:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
تمام زندانیخای محکوم به اعدام و حبس ابد نماز خوان، روره گیر و انسان نما نیشن و بیرون از زندان همان شخص پلید و آدمکش میشن و روز از نو روزی از نو.
ناشناس
۱۲:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
همه مثل هم نیستن
ناشناس
۱۳:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
خوب شد شما اولیای دم نبودی
ناشناس
۱۱:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
مبارک باشه این خوشحالی
ناشناس
۱۰:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
الحمدلله
امين ميرزائى
۱۰:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
يادش بخير .. دوتا دوست و همکلاسِ خيلى باهوش داشتم که باهم دعوا كردن به هم گفتن وایسا دمِ در ... الان یکیشون تو ناسا تو برنامه فضایی آرتمیسه ، اون یکی ام سینه قبر !!!!!!!!
ناشناس
۱۹:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
خدایا این امین میرزایی چقدر بامزه و شیرینه !
کاش یه خورده از شیرینیت رو بدی به قیمت دولتی بفروشت تو فروشگاه رفاه
ناشناس
۱۰:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
اون ننه مرده ای که زدی کشتی چی پس؟ زندگی نداشت؟
ناشناس
۱۳:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
بس کنید چقدر کینه توزید شما..حتی خداوند هم بعد از آبه قصاص توصیه به عفو میکنه..حالا پاکستان و افغانستان و عراق که اینقدر انتقام و کشتار میکنن از دید شما خوب هست؟خوب برین همونجا که پشت سر هم آدم میکشن و انتقام میگیرن
ناشناس
۱۰:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
مقتول که بود؟ علت قتل چه بود؟ چطور مرتکب قتل شد؟ خبرنگار اهمیتی به جان از دست رفته نداده