عضو فقهای شورای نگهبان گفت: بیحجابی، منکر است و نهی از منکر هم یک واجب است و باید در این عرصه نیز همانند همه منکرات از شیوههای قرآنی استفاده کرد.
به گزارش ایلنا، سیداحمد خاتمی عضو فقهای شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران طی سخنانی در جمع عزاداران حسینی (ع) با بیان اینکه مسئله حجاب و عفاف که از آن در فقه با عنوان سِتر و از نقطه مقابل آن، به تَبَرج یاد شده، از ضروریات دین است، گفت: بیحجابی، منکر است و نهی از منکر هم یک واجب است و باید در این عرصه نیز همانند همه منکرات، از شیوههای قرآنی مانند قول لیّن یعنی نرم، قول حُسن یعنی زیبا، قول سدید یعنی محکم و استدلالی استفاده کرد.
وی افزود: منطق حضرت امام صادق (ع) این است که برای مقابله با این منکر همانند منکرات دیگر، هم باید کار فرهنگی شود و هم کار اجرایی که همان اعمال قانون است. امام صادق علیه السلام فرمودند: ما جَعَلَ اللّه ُ بَسطَ اللِّسانِ و کَفَّ الیَدِ، و لکِن جَعَلَهُما یُبسَطانِ مَعا و یُکَفّانِ مَعا یعنی خداوند زبان را بسته و دست را گشاده قرار نداده، بلکه آنها را چنان آفریده که با هم باز میشوند و با هم بسته میگردند. این یعنی باید هم کار فرهنگی باشد و هم کار اجرایی.
احمد خاتمی گفت: اینجانب در خطبه گذشته که در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۱ ایراد شد در یادداشت خود که همه خطبهها را قبل از ایراد مینویسم، این جمله را ندیدم که اکثر بی حجابها از خانوادههای دزدها هستند و در تلویزیون هم ندیدم، لذا به این باور رسیدم که آن را نگفتم و آن را در خطبه این هفته ۷ مرداد ۱۴۰۱ ابراز کردم، ولی بعد از نماز برخی نمازگزاران محترم جمعه گفتند که در خطبه قبل گفتهاید، بنابراین تردیدی ندارم که این جمله سبق لسان و ناخواسته بوده است. از خداوند میخواهم که دلهای همه ما را به نور ایمان منور کرده و ما را در صراط بندگی خود استوار فرماید
به احترام سن تان میپذیریم
بابا اصلا" حرف خودش هم یادش نیست و مثل کبک سرش رو زیر برف برده و فکر میکنه یه تکذیب میکنه و مردم هم موظف هستن بپذیرن
در واقع خودش هم نظر خودش رو قبول نداره و این حرف ها فقط برای مردم هست ، از این حرفا زیاد زدن واسه همین هست که چون به خلوت می روند آن کار دیگر میکنند
مکن سرگشته آن دل را
که دست آموزِ غم کردی .
به زیر پای هجرانش ،
لگدکوب ِ ستم کردی !!
قلم بر بیدلان گفتی ،
نخواهم راند و هم راندی .
جفا بر عاشقان گفتی ،
نخواهم کرد و هم کردی .
بدم گفتی و خرسندم ،
عفاک الله نکو گفتی !!
سگم خواندی و خشنودم ،
جزاک الله کرم کردی !!
چه لطف است این که فرمودی !؟
مگر سبق اللسان بودت !؟
چه حرف است این که آوردی !؟
مگر سهو القلم کردی !؟
عنایت با من اولیتر ،
که تأدیب ِ جفا دیدم .
گل افشان بر سرِ من کن ،
که خارم در قدم کردی !!!
آیا اینان واقعا به روز حساب ایمان دارند؟
آدم باوجود اینها شک میکنه که اصلا روز حسابی باشه...
جدا چی گفت این آقا؟؟ سفسطه گری هم حدی داره والا