صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۶۳۸۶۸
قمار زندگی در دنیای مجازی
قمارباز بودن یا اعتیاد به قمار داشتن باتوجه به خسارت‌های زیادی که از نظر مالی و روحی به فرد وارد می‌کند باعث صدمات جبران‌ناپذیری خواهد شد و در واقع باید گفت، اعتیاد به قمار همان تاثیرات و صدماتی را به فرد خواهد رساند که اعتیاد به مواد مخدر می‌تواند او را نابود کند.
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۴ - ۰۵ مرداد ۱۴۰۱

«فکر می‌کردم می‌توانم از راه شرط‌بندی پول زیادی به دست بیاورم و برای خانواده‌ام فرد مفیدی باشم ولی هر چه بیشتر به «قمار» ادامه دادم، متوجه شدم که بیشتر در مرداب فرو رفته‌ام و دیگر نه راه پس داشتم و نه پیش، هر باری که پولی از جایی به دستم می‌رسید با اشتیاق بیشتر نسبت به دفعات گذشته شرط‌بندی می‌کردم تا اینکه در دام یک تیم کلاهبرداری گیر افتادم و همه دار و ندار خانواده‌ام از دست رفت. حالا دیگر قمار نمی‌کنم و مدتی است حس بهتری به زندگی دارم، اما بی‌شک تجربیات تلخ و سختی‌هایی که در طول این سال‌ها تجربه کردم مرا از پای در خواهد آورد و هرگز نمی‌توانم آن استرس‌های ویرانگر را فراموش کنم. شاید بتوانی هروئین را ترک کنی ولی اینکه بخواهی قمار را کنار بگذاری تقریبا نشدنی است.»

به گزارش اعتماد، این گفته‌های «حسن»، شهروندی حدودا ۵۰ ساله‌ای است که دارایی‌های خود و برادرش را در راه قمار از دست داده است و حالا هر دو نفرشان که پیش از این زندگی باکیفیتی را تجربه می‌کردند، مجبورند برای تامین هزینه‌ها با نیسان‌شان کار کنند.

او در میانسالی و پس از سال‌ها شرط‌بندی با حس سرخوردگی، پایین بودن اعتماد به نفس، طرد شدن از خانواده، دوستان، جامعه و ... اکنون تصمیم گرفته به زندگی خود سروسامانی بدهد.

اگر بخواهید شرط‌بندی را تجربه کنید و شانس خودتان را برای برنده شدن و جایزه گرفتن امتحان کنید دیگر لازم نیست به دنبال قمارخانه یا دکه‌هایی باشید که در آن شرط‌بندی می‌کنند، این روز‌ها تنها کافی است دقایقی در اینترنت وقت صرف کنید تا سایت‌های شرط‌بندی یا آنچه اکنون آن را «قمار آنلاین» می‌نامیم پیش ِ روی شما باز شود، اما توجه داشته باشید که این نمی‌تواند برای شما تجربه خوبی باشد، چون تحقیقات نشان می‌دهد اولین قمار می‌تواند مانند اولین سیگار، فرد را تا انتهای نابودی در اعتیاد پیش ببرد.

اعتیاد به قمار آسیب پرخطری محسوب می‌شود ولی در ایران برای جلوگیری از افزایش تعداد علاقه‌مندان به «قمارآنلاین» هیچ برنامه‌ریزی مشخصی وجود ندارد و تنها با نقشه‌های پلیسی قصد مقابله با این آسیب پرخطر را داریم.

قمارباز بودن یا اعتیاد به قمار داشتن باتوجه به خسارت‌های زیادی که از نظر مالی و روحی به فرد وارد می‌کند باعث صدمات جبران‌ناپذیری خواهد شد و در واقع باید گفت، اعتیاد به قمار همان تاثیرات و صدماتی را به فرد خواهد رساند که اعتیاد به مواد مخدر می‌تواند او را نابود کند.

در گزارش پیش‌رو خبرنگار ما سعی دارد تا روایت‌های جدیدی از آنچه ما اعتیاد به قمار می‌خوانیم را به مخاطبان ارایه بدهد.

اعتیاد به قمار رهایم نمی‌کند

کامیار، فردی ۳۵ ساله است که پیش از این با اعتیادی که به قمار داشت فرصت‌های بسیاری را در زندگی از دست داده که حالا موجب بی‌هویتی او شده است البته او توانسته طی سال‌های اخیر از شدت قمار خود کم کند و معتقد است ازدواجش از جمله عواملی بود که باعث شد تا حدودی از قمار عقب‌نشینی کند.

او در مورد وضعیتی که در طول سال‌های اعتیادش به قمار تجربه کرده است به خبرنگار اعتماد می‌گوید: «اولین‌بار که فهمیدم قمار واقعی چیست در منزل یکی از همکلاسی‌هایم بود. گِرد هم دور یک میز نشسته بودیم و با ورق، ۲۱ بازی می‌کردیم، بازی همین‌طور ادامه داشت تا رفته رفته متوجه شدیم اسکناس‌های ۵۰ تومانی و سکه‌های ۲۵ تومانی روی میز پر شده است.

این روال را به صورت منظم ادامه دادم و کم‌کم جمع‌ها و افرادی که با آن‌ها می‌نشستم، تغییر کردند. در آن روز‌ها نمی‌دانستم که وارد چه راه پرخطری شده‌ام، چون لذت پیروزی در بازی‌هایی که می‌توانستم به نوعی در آن شرط‌بندی کنم، رهایم نمی‌کرد.

سن و سالی نداشتم و اگر می‌خواستم با بزرگ‌تر‌ها بازی کنم حداقلش این بود که باید پاکت سیگارم را روی میز می‎گذاشتم تا نشان دهم بچه نیستم و دل و جگر قمار کردن را دارم. گاهی وقت‌ها برای قمار به محلات دیگر هم می‌رفتم، وقتی با طرف مقابلم دست می‌دادم با کف دستم، زِبری پوستش را حس می‌کردم و این یعنی سخت است بتوانم از این قمارخانه سالم بیرون بروم. ارتباط بچه‌ها با آدم بزرگ‌ها آن هم در فضای قمارخانه توضیح مناسبی ندارد!

چند جوان ۱۷، ۱۸ ساله لابه‌لای مردان و زنان مست و نشئه می‌نشستیم تا مثلا از آن‌ها ریزه‌کاری قمار را یاد بگیریم. بار‌ها تا دم مرگ رفتم، بار‌ها نزدیک بود به من تجاوز کنند و ... مردم این حرف‌هایم را درک نمی‌کنند، چون حتما باید به قمارخانه رفته باشی تا بدانی از چه لجن‌زاری صحبت می‌کنم. به سوال شما برگردم، باید به این موضوع اشاره کنم که حس پیروزی بسیار زودگذر و موقتی است، فردا ممکن است ده‌ها برابر چیزی که امشب برنده شده‌ای را ببازی و آن وقت است که می‌فهمی از راه قمار نمی‌توانی زندگی کنی. رفته‌رفته وارد دایره وسیع قمار شدم و هر بار روی بازی جدیدی تمرکز می‌کردم تا اینکه در اوایل دهه هشتاد وارد دانشگاه شدم.

این موضوع را هم باید بگویم که از بچگی همیشه نسبت به آلات قمار علاقه خاصی داشتم و همواره به دنبال بازی‌های جدید بودم. آن روز اولی که فهمیدم می‌توانم خودم را به عنوان یک «قمارباز» مطرح معرفی کنم در خوابگاه دانشجویی بود. بساط بازی پوکر به راه بود و چند شب برایم برگ‌های خوبی می‌آمد و با تشویق بچه‌ها جوگیر شدم و اعلام کردم که می‌خواهم به قمارخانه بروم و بازی کنم. بازی پوکر را عمویم به من یاد داده بود تا سرگرمم کند ولی نمی‌دانست در آینده این آموزش‌ها، مسیر زندگی مرا به سمت پرتگاه خواهد برد.»

او با اشاره به روز‌های تاریکی که در قمارخانه‌ها زندگی می‌کرد، ادامه می‌دهد: «کم‌کم قمارخانه به خانه اصلیم تبدیل شد و، چون که رفته‌رفته درگیر اعتیاد هم شدم، بعد از آن بهانه ماندنم در قمارخانه دو دلیل پیدا کرد، یک قمار و دوم اعتیاد. با پولی که از قمار به دست آوردم، توانستم یک خانه و یک ماشین بخرم. پول نقدی نداشتم ولی مطمئن بودم که در رفت و آمد پول قمار می‌توانم اقساط را پرداخت کنم.

حالا دیگر در خانه خودم برای آن‌هایی که علاقه به قمار داشتند، میز می‌چیدم و از آن‌ها درصد می‌گرفتم ولی آنچنان درآمدی هم از این راه نداشتم همین که برای مواد پول نمی‌دادم برایم کافی بود. بعد از اینکه تردد به خانه زیاد شد همسایه‌ها با پلیس تماس گرفتند. نیمه‌های شب در وضعیت نشئگی بودم که متوجه شدم یکی از دختر‌ها درب را باز کرد و ماموران وارد خانه شدند. به جرم دایر کردن محل قمار چند ماهی را در زندان بودم ولی بعد از دخالت‌های خانواده و وکیلم توانستم آزاد شوم.

وقتی از زندان بیرون آمدم نه ماشین داشتم و نه جایی برای ماندن، به خانه والدینم هم نمی‌توانستم بروم. آواره این میدان و آن میدان شدم. شخصیتم خرد شده بود و وقتی به پشت سرم نگاه می‌کردم فقط شکست می‌دیدم ولی بعد از چند ماه آوارگی تصمیم گرفتم اعتیاد به مواد مخدر را کنار بگذارم، تصمیمم جدی بود نمی‌خواستم دیگر زندان رفتن را تجربه کنم به همین دلیل تا امروز که با شما صحبت می‌کنم پا به هیچ قمارخانه‌‍‌ای نگذاشتم. با این حال عطش قمار مرا رها نمی‌کرد که تصمیم گرفتم «قمار آنلاین» را تجربه کنم.»

کامیار در مورد چگونگی گرایشـش به قمار آنلاین اضافه می‌کند: «قمار یا هر گیمی که در فضای مجازی شرایط شرط‌بندی دارد، نمی‌تواند آنچنانکه باید مزه قمار دستی را برایت تداعی کند. فقط می‌توانی بگویی مشغول بازی هستم. این واقعیت وجود دارد که شما هیچ وقت نمی‌توانی به برگ‌هایی که برنامه برایت رو می‌کند اعتماد داشته باشی. خلاصه شروع کردم به قمار آنلاین و ساعت‌ها پشت میز مجازی قمار می‌نشستم و بازی می‌کردم ولی پول زیادی در کیف پولم جمع نمی‌کردم و برنامه‌ریزیم این بود که هر شب حسابم را تخلیه کنم.

توجه داشته باشید که هر چه شما در بازی حرفه‌ای‌تر باشی به دنبال سایت‌های معتبرتر می‌روی. به عنوان مثال باید بگویم که من هرگز در سایت‌های شرط‌بندی که به دست شاخ‌های موسیقی و اینستاگرام گردانده می‎شود ریالی هزینه نمی‌کنم، چون می‌دانم سیستم کاملا کلاهبرداری است. متاسفانه دیده‌ام که خیلی‌ها ۵۰ میلیون و ۲۰۰ میلیون در سایت‌های شرط‌بندی که منتسب به «تتلو» بود، هزینه کرده‌اند و همه زندگی خودشان را باخته‌اند.»

کامیار در پاسخ به این سوال که چگونه مبالغی که در قمار آنلاین به‌‎دست می‌آورد را وارد حساب ایرانی خود می‌کند، می‌گوید: «یکی از دلایلی که من به سمت قمار آنلاین آمدم، این بود که می‌توانم هر لحظه که خواستم بازی را متوقف کنم و بروم به باقی کارم برسم و بعد از تاهلم به همسرم قول دادم که قمار را ترک کنم حالا هم به آن شکل قمار نمی‌کنم که بخواهم پولی از این راه کسب کنم.

آن روز‌هایی که به صورت حرفه‌ای کار می‌کردم بعضی شب‌ها تا یکی، دو میلیون هم درآمد داشتم. بیشتر سراغ کسانی می‌رفتم که ضعیف‌تر هستند و به راحتی می‌توانستم آن‌ها را ببرم. یک حساب بین‌المللی دارم که هنوز هم با همان حساب بازی می‌کنم. اگر می‌خواهی پولت را وارد حساب ایرانی بکنی، باید دنبال کسانی باشی که با دریافت درصدی از کل مبلغ، پول‌ها را بسیار قانونی به حساب ایرانی شما واریز می‌کنند ولی اینکه چطوری را نمی‌دانم. حالا هم می‌شنوم که دوستان به راحتی پول‌های خارجی خود را به «ارز دیجیتال» تبدیل می‌کنند و آن هم خیلی راحت‌تر به تومان تبدیل می‌شود.»

شرط‌بندی بخشی از هویت من است

منصور، یکی از گردانندگان هزاران سایت پیش‌بینی فوتبال در ایران است و با توجه به اینکه قمار در این زمینه غیرقانونی محسوب می‌شود ولی با رضایتی که از کار و درآمد خود دارد، معتقد است تا وقتی متقاضی برای شرط‌بندی در فوتبال وجود دارد آن‌ها هم فعالیت خودشان را ادامه می‌دهند.

این گرداننده سایت قمارآنلاین در نظر دارد باتوجه به استقبال مشتری‌ها به فکر گسترش فعالیت خود با ارایه بازی‌های بیشتر برای شرط‌بندی باشد، او در حالی که از امانتداری پول مشتری‌ها حرف می‌زند به خبرنگار ما می‌گوید: «از زمانی که به یاد دارم همه اطرافیانم روی مسابقات فوتبال با یکدیگر شرط‌بندی می‌کردند و من هم، چون زیاد در کوچه و بازار بودم ناخودآگاه وارد این حوزه شدم و رفته‌رفته نه از نظر درآمد بلکه از نظر بدشانسی در پیش‌بینی‌ها به «منصور کم‌شانس» مشهور شدم. اگر بخواهی در مورد درآمدت در حوزه قمار تحقیقی انجام بدهی می‌بینی که در انتهای کار نه برنده محسوب می‌شوی و نه بازنده و هربار که پول درشتی برنده می‌شوی اشتیاقت برای بازی بعدی بیشتر می‌شود، در واقع این روش ما برای جلب مشتری جدید است. رفته‌رفته برای اینکه بتوانی به این موضوع اشراف داشته باشی به متخصص فوتبال تبدیل می‌شوی و می‌دانی که باید روی برد چه تیمی شرط ببندی یا حس می‌کنی که چه تیمی در هفته آینده بازی را واگذار خواهد کرد.

اینقدر در این مورد خرافات وجود دارد که به نظرم باید گزارش دیگری بنویسید. نه‌تن‌ها من بلکه هرکس که به نوعی قمار می‌کند، می‌داند که چگونه شما را قانع کند که کار اشتباهی مرتکب نشده است. این در مورد کسانی که به صورت حرفه‌ای قمار می‌کنند، صدق می‌کند. با اینکه من می‌دانم پولی که بابت پوشک فرزندم می‌پردازم از راه قمار است ولی به نوعی سعی می‌کنم خودم را قانع کنم.»

او در مورد اینکه چگونه تصمیم به تاسیس سایت شرط‌بندی گرفته است، ادامه می‌دهد: «نزدیک به شش، هفت سال پیش بود که یک شب درگیری شدیدی بین دوستانم و گرداننده یکی از سایت‌های شرط‌بندی در گرفت.

او می‌گفت به دلیل اینکه شما در ماه گذشته مبلغ بردتان زیاد بوده باید درصد بیشتری ازتان بگیرم ولی ما این موضوع را قبول نمی‌کردیم. شدت جراحت تا حدی بود که چند روز نتوانستیم از خانه خارج شویم. بعد از جلسه‌ای که در مورد وضعیت آینده خودمان گذاشتیم تصمیم بر این شد یک سایت شرط‌بندی با مدیریت خودمان تاسیس کنیم.

بعد از آن بود که با گذشت زمان توانستیم اعتماد مشتری‌ها را جلب کنیم. درست است که چندین سایت ما با دستور قضایی مسدود شد ولی هر بار که پلیس فتا رد ما را می‌زند یک سایت جدیدی معرفی می‌کنیم تا مشتری‌های‌مان را از دست ندهیم، همین‌طور به صورت قارچی سایت در نوبت داریم و از این نظر مشکلی وجود ندارد.

مشتری‌ها برای شرکت در پیش‌بینی‌ها ابتدا باید به میزانی که می‌خواهند کیف پول خود را شارژ کنند و بعد از آن اجازه شرط‌بندی دارند. البته در مورد برخی مشتری‌ها که به نوعی سرمایه‌گذار سیستم ما هستند، تخفیف‌هایی در نظر می‌گیریم به‌طوری که سایر مشتری‌ها بویی از آن نمی‌برند. در برخی مواقع بحث‌هایی در مورد پرداخت‌های مالی به وجود می‌آید که ما سعی می‌کنیم به این موضوع دامن زده نشود.

مشتری‌های ما از همه قشر هستند و با هر رقمی وارد شرط‌بندی می‌شوند تا شانس خود را امتحان کنند. در مورد برداشت پول مشکلی وجود ندارد و به راحتی می‌توانید آن را برداشت کنید ولی همیشه باید مبلغی در کیف پول خود داشته باشید. به عنوان مثال اگر کل مبلغ کیف پول شما به ۳ میلیون تومان می‌رسد می‌توانید ۲ میلیون و هفتصد و ... برداشت کنی و ما سعی کردیم تا جایی که امکان دارد در این مورد با شفافیت کار کنیم.»

منصور در پاسخ به این سوال که چه می‌کنید تا پلیس نمی‌تواند رد گردش مالی شما را بزند، می‌گوید: «به نظرم پلیس رفته‌رفته برای این موضوع برنامه‌ریزی‌های خاصی دارد. از ابتدای شروع به کار می‌دانستیم که گردش بالای یک حساب می‌تواند برای ما دردسرساز بشود به همین دلیل هر کسی یکی از کارت‌های بانکی خود را برای کار گذاشت. هر چه مشتری‌ها بیشتر می‌شدند برنامه‌ریزی ما برای پخش کردن پول‌ها هم حساس‌تر می‌شد. کار به جایی رسید که نه‌تن‌ها از کارت‌های اعضای خانواده استفاده می‌شد، بلکه حالا با تعدادی کارت اجاره‌ای کار می‌کنیم و بر اساس گردش حساب نفر به او پول می‌دهیم.

مثلا اگر با یکی از کارت‌ها ۵۰ میلیون تومان گردش حساب داشت به صاحب کارت ۶ تا ۷ میلیون پرداخت می‌کنیم با این روش فعلا که مشکلی برای ما پیش نیامده است و سعی می‌کنیم از خلأ‌های موجود بهترین استفاده را بکنیم. شاید به نوعی کار ما غیرقانونی به نظر بیاید ولی در واقع ما امانتدار پول مردم هستیم و باید به آن‌ها پاسخگو باشیم ولی برخی سایت‌ها هیچ تعهدی به پول‌هایی که به حساب‌شان می‌آید، ندارند و این خیلی موضوع ناگواری است.

همه این موضوعات به تبلیغات سایت‌های شرط‌بندی باز می‌گردد که موجب فریب مردم می‌شود. ما هیچ وقت نخواستیم که با تبلیغات مشتری جلب کنیم، زیرا ریسک کار خیلی بالا می‌رود. هستند دوستانی که در فضای مجازی برای جذب مشتری فعالیت می‌کنند و کانال‌های معروفی دارند ولی در ادامه می‌بینیم که به سرعت توسط پلیس ردیابی می‌شوند. هرچه با هیجان بیشتری به دنبال مشتری باشند زودتر دستگیر می‌شوند شاید باور نکنید ولی با اینکه گروه ما خیلی معروف است ولی حتی یک پیامک هم از پلیس دریافت نکرده‎‌ایم ولی بسیاری را دیده‌ام که سال‌ها در زندان هستند.

باید این موضوع را هم بگویم که در صنف ما با آدم‌های کلاهبردار زیادی روبه‌رو می‌شوید ولی هستند عده‌ای که با خوش‌حسابی سال‌هاست در حال فعالیت در زمینه قمار آنلاین هستند.

ما در سایت خودمان تنها روی فوتبال شرط‌بندی نمی‌کنیم بلکه بازی‌های آنلاین دیگر مانند تخته، پاسور و ... هم داریم ولی، چون گردش حساب آنچنانی ندارد زیاد مهم نیست، اما نفراتی را داریم که روزانه حدود یک میلیون تومان هم از همین بازی‌های پیش پا افتاده درآمد دارند.

ما در تمام ماه‌های سال کار نمی‌کنیم و فقط در مواقعی که فوتبال‌های اروپایی به اوج خود می‌رسند سرمان شلوغ می‌شود به همین دلیل شاید در آینده بازی‌های قمار آنلاین را افزایش دادیم و وضعیتی را فراهم کردیم که افراد بتوانند در تمام طول سال با پول بیشتری وارد بازی بشوند البته همین حالا هم پشت دست مبالغی بدون اطلاع ما در این بازی‌ها رد و بدل می‌شود.»

آرزوی پول‌دار شدن مرا به سمت قمار برد

«حسن»، شهروندی حدودا ۵۰ ساله است که در راه قمار آنلاین همه زندگی خود و برادرش بر باد رفته است و پولی که سال‌ها از راه قمار به دست آورده بود را تقدیم سایت‌های شرط‌بندی کرد. او در حالی که اتفاقات اخیر افسرده و سرخوده‌اش کرده است در مورد روایت زندگی‌اش می‌گوید: «جام قهرمانان باشگاه‌های اروپا در سال ۲۰۰۸ بود که برای اولین‌بار من و برادرم تصمیم گرفتیم که روی «بارسلونا» در روند رسیدن به قهرمانی اروپا، تنها برای سرگرمی شرط‌بندی کنیم. یک سایت خارجی بود که توسط یکی از دوستان‌مان به ما معرفی شد. آن سال درآمد خوبی داشتم و تیم هم خیلی شگفت‌انگیز نتیجه می‌گرفت.

با گذشت زمان اتفاقات زیادی برای من و برادرم که به نوعی شریک یکدیگر هستیم، رخ داد. هیچ وقت نتوانستیم شغل خودمان را معرفی کنیم و زندگی مشخصی داشته باشیم. ادامه دادن راه‌های اشتباه، اعتماد اشتباهی و ... این موارد را می‌توانی در تمام سال‌های زندگی من پخش کنی تا ببینی وضعیت مردی که همه زندگی خود را شرط‌بندی کرده چگونه است. ابتدا برای اینکه بتوانیم برای قمار پول داشته باشیم، تصمیم گرفتیم کنار خیابان میوه‌فروشی کنیم. پدرم چند مغازه کوچک دارد ولی هیچ وقت حمایتی از ما نکرد که بتوانیم در زندگی مسیر درستی را در پیش بگیریم و همیشه با سرکوب کردن در مورد ما صحبت می‌کرد.

همیشه می‌خواستیم ماشین مدل بالا سوار شویم و در شمال شهر خانه داشته باشیم و آخر هفته‌ها برای خوشگذرانی به شمال برویم. البته بگویم که چند سالی به این شکل زندگی کردیم ولی آن روزها، چون شرط‌بندی‌ها سنگین بود استرس باور نکردنی را تجربه کردیم. توپ گرد است و زمین صاف، هر اتفاقی می‌تواند رخ دهد که نابودت کند.»

او در مورد اینکه چگونه در دام تیم‌های کلاهبرداری افتاده است، ادامه می‌دهد: «در میان همه دوستانی که در این زمینه کار می‌کردیم با چند شخصیت جدید آشنا شدیم که مدعی بودند در اسپانیا مدیریت یک سایت شرط‌بندی را بر عهده داشتند و حالا به ایران آمده‌اند.

«سرخیو» را از طریق تبلیغات سایتش در تلگرام شناختیم و با همکارانش آشنا شدیم و البته این آشنایی باعث شد نگاه ما به اطرافیان و قمار کاملا تغییر کند. در سال‌های اخیر برای اینکه بگوییم در صنف مشخص مشغول به کار هستیم کم‌کم شروع به خرید و فروش ماشین کردیم، چون برادرم تصمیم داشت ازدواج کند و نمی‌توانستیم به خانواده همسرش بگوییم که شغل ما قماربازی است.

اینکه همیشه چند سند ماشین در اختیار داشتیم دست ما را برای ریسک کردن باز می‌گذاشت و همین باعث شد که ما بتوانیم تا حدودی درآمد خوبی داشته باشیم ولی بعد از اتفاقاتی که برای ما رخ داد، فهمیدیم در دام یک تیم کلاهبرداری گیر کرده‌ایم و همه زندگی‌مان به باد رفت.

وقتی آن‌هایی که مدعی بودند از اسپانیا آمده‌اند، فهمیدند که روی دور برد افتاده‌ایم شروع به نزدیک شدن به ما کردند و با مهمانی‌های آنچنانی که تعداد مهمانان ویژه‌ای هم داشت کم‌کم اعتماد ما را به خود جلب کردند.

همیشه در قمار بعد از اینکه روی دور برد قرار می‌گیری هر لحظه امکان دارد شرایط تغییر کند و باخت‌هایت شروع شود و دقیقا برعکس این موضوع هم وجود دارد. هیچ وقت نمی‌توانی تناسبی در بین این دو به دست بیاوری و ناخواسته درگیر خرافات می‌شوی. در چند بازی نتایج خیلی بدی کسب کردیم و قسمتی از سرمایه خودمان را از دست دادیم. سرخیو، نفر اصلی سایت ما را با یک رمال آشنا کرد تا با کمک آن بتوانیم کمبود‌ها را جبران کنیم.»

حسن در مورد اینکه از سِحر و جادو برای برنده شدن در قمار چه استفاده‌هایی کرده است، ادامه می‌دهد: «بعد از آنکه با این رمال آشنا شدیم در چند بازی درآمد خوبی به دست آوردیم و همین باعث شد که همه چیز را از چشم او ببینیم ولی بعد متوجه شدیم که همه این اتفاقات از پیش برنامه‌ریزی شده بود. رمال ما را مجبور می‌کرد کار‌های عجیبی انجام دهیم. از خریدن «ناموس کفتار» گرفته تا اینکه باید «ادرار سگ» را روی عکس مهاجم تیمی که می‌خواهیم برنده بازی باشد، بریزیم.

بعد از چند ماه که نتایجی به دست آمده تقریبا درخشان بود. او به ما پیشنهاد داد برای اینکه سایت قمار بالا بیاید و مشتری جذب کنند در آنجا سرمایه‌گذاری کنیم، چون فقط ۲۰۰ میلیون پول نقد داشتیم سند ۲ ماشین به ارزش یک میلیارد تومان را وسط گذاشتیم و همچنین بابت باقی مبلغ ۸۰۰ میلیون تومان هم سفته دادیم.

شب فینال جام قهرمانان اروپای سال گذشته همه چیزمان از دست رفت. ما روی باخت «رئال مادرید» شرط بسته بودیم که آن هم زد و قهرمان شد و ما ماندیم و میلیون‌ها تومان بدهی. فکر می‌کردیم سرخیو باز هم راهی برای خروج از این وضعیت نشان‌مان می‌دهد ولی وقتی با او تماس گرفتیم، گفت هم ماشین‌ها را باید به ما بدهید و هم ۸۰۰ میلیون تومان را به حسابم واریز کنید در غیر این صورت از راه قانونی اقدام خواهد کرد.

ما تصمیم گرفتیم برویم و شکایت کنیم ولی یک وکیل به ما گفت، چون قمار به خودی خود غیرقانونی است هیچ چیزی را نمی‌توانیم ثابت کنیم. سرخیو بعد از چند هفته ماشین‌ها را توقیف کرد و سفته‌هایی که به او داده بودیم را هم به اجرا گذاشت. کاری از دست ما بر نمی‌آمد و باید همه زندگی‌مان را می‌دادیم. هر چه در راه قمار به دست آمده بود یک‌شبه نابود شد.

حتی مجبور شدیم طلا‌های همسر برادرم را هم بفروشیم و کلی هم قرض بگیریم تا مبلغی را به او بپردازیم و مبلغ باقیمانده را با همکاری قاضی دادگاه قسط‌بندی کردیم و حالا ماهانه باید ۴ میلیون به حساب سرخیو واریز کنیم. از آن شب تا حالا دیگر قمار نکردیم. با برادرم تصمیم گرفتیم که یک نیسان بخریم و حالا از راه رانندگی با نیسان زندگی را می‌چرخانیم تا ببینیم در آینده چه پیش خواهد آمد.»

حسن: هیچ وقت نتوانستیم شغل خودمان را معرفی کنیم و زندگی مشخصی داشته باشیم. ادامه دادن راه‌های اشتباه، اعتماد اشتباهی و ... این موارد را می‌توانی در تمام سال‌های زندگی من پخش کنی تا ببینی وضعیت مردی که همه زندگی خود را شرط‌بندی کرده چگونه است. ابتدا برای اینکه بتوانیم برای قمار پول داشته باشیم، تصمیم گرفتیم کنار خیابان میوه‌فروشی کنیم. پدرم چند مغازه کوچک دارد ولی هیچ وقت حمایتی از ما نکرد که بتوانیم در زندگی مسیر درستی را در پیش بگیریم و همیشه با سرکوب کردن در مورد ما صحبت می‌کرد.

در آن روز‌ها نمی‌دانستم که وارد چه راه پرخطری شده‌ام، چون لذت پیروزی در بازی‌هایی که می‌توانستم به نوعی در آن شرط‌بندی کنم، رهایم نمی‌کرد. سن و سالی نداشتم و اگر می‌خواستم با بزرگ‌تر‌ها بازی کنم حداقلش این بود که باید پاکت سیگارم را روی میز می‎گذاشتم تا نشان دهم بچه نیستم و دل و جگر قمار کردن را دارم.

گاهی وقت‌ها برای قمار به محلات دیگر هم می‌رفتم، وقتی با طرف مقابلم دست می‌دادم با کف دستم، زِبری پوستش را حس می‌کردم و این یعنی سخت است بتوانم از این قمارخانه سالم بیرون بروم.

ارسال نظرات