صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

مینی‌سریال «درمانگر» تجربۀ خاص و متفاوتی از حیث داستان‌پردازی و فضاسازی است، اما ضعف بازی‌ها و دیالوگ‌ها سطح سریال را تا حد زیادی تنزل داده‌اند.
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۱ - ۰۳ مرداد ۱۴۰۱
فرارو- علیرضا اسمعیل زاده؛ «درمانگر» سریال متفاوتی است؛ هم از جهت زمان کوتاهش و از هم جهت داستان و فضایی که دارد. این مینی‌سریال پنج قسمتی که هر قسمتش فقط حدود هفت دقیقه طول میکشد، داستانی جنایی و روانشناختی را در فضایی رازآلود دنبال می‌کند. کارگردان این سریال امین حسین پور است که فعالیت کارگردانی‌اش را با ساخت موزیک ویدئو آغاز کرده و پس از آن به سراغ ساخت فیلم کوتاه و مینی‌سریال رفته است.
 
داستان «درمانگر» دربارۀ روانپزشکی به اسم دکتر مسعودی (با بازی بانیپال شومون) است که برای کمک به یکی از بیمارانش به اسم باران (سارا بهرامی) به منزل او می‌رود. باران زن ثروتمندی است که بخش زیادی از ثروتش در دست شوهرش است. او می‌گوید شوهرم قصد دارد مرا به دیوانگی بکشاند تا بتوند بدون پس دادن اموالم مرا طلاق بدهد. حالا او از روانپزشکش می‌خواهد که بدون اینکه شوهرش متوجه شود به او کمک کند.
مهم‌ترین ویژگی مثبت این سریال چرخش‌های داستانی و غافلگیری‌هایی است که در آن اتفاق می‌افتد. در واقع می‌شود گفت اصلی‌ترین هدف سریال ایجاد یک بازی ذهنی یا معمای پیچیده بوده است که در سه چهار قسمت به صورت تدریجی و لایه لایه شکل می‌گیرد و در قسمت پنجم دوباره به صورت لایه لایه برای مخاطب گشوده می‌شود و او را غافلگیر می‌کند. از این جهت می‌شود گفت این سریال با ترکیب موضوعات جنایی و روانشناختی در یک قالب معمایی به نوعی تلاش کرده تا شبیه فیلم‌هایی مثل «شاتر آیلند» یا «دانی دارکو» باشد. نورپردازی و طراحی صحنۀ سریال هم خاص و متفاوت است و می‌شود گفت به ایجاد فضای جنایی و رازآلود کمک کرده است. تصاویر سریال دست‌کم در چند صحنۀ کوتاه تا حدی یادآور فیلم‌هایی مثل «شهر گناه» (۲۰۰۵) یا «شهر تاریک» (۱۹۹۸) هستند.
 
از این ویژگی‌ها معلوم می‌شود که کارگردان این سریال ایده‌آل‌ها و استاندارد‌های بالایی برای کار خودش در نظر گرفته و این به خودی خودش نکتۀ مثبتی است؛ بخصوص که این یک تجربۀ اولیه است و می‌تواند نویدی از یک آیندۀ پخته‌تر و کامل‌تر باشد. اما به هر حال ضعف‌های قابل ملاحظه‌ای در این سریال وجود دارد که سطح آن را به شدت پایین آورده‌اند و باعث شده‌اند که در نهایت اثر ماندگار و قابل ملاحظه‌ای را شاهد نباشیم.
 
واضح‌ترین ضعف سریال در بازی‌های آن است. «درمانگر» تقریبا به طور کامل متکی بر دیالوگ‌هایی است که بین دو شخصیت اصلی در یک فضای بسته رد و بدل می‌شوند؛ بنابراین نقش بازیگران در جلب توجه و همدلی مخاطب بسیار تعیین‌کننده بوده است. اما بازی‌ها کاملا مصنوعی از کار درآمده‌اند و بیشتر شبیه به روخوانی‌ای آماتوری و بدون تمرین از یک نمایشنامه به نظر می‌رسند. لحن یکنواخت و آهسته سخن گفتن بازیگران در تمام طول سریال بیش از آنکه فضا را رازآلود جلوه بدهد، باعث کسالت و ملال مخاطب می‌شود. نه زن بیمار همدلی ما را برمی‌انگیزد و نه روانپزشک می‌تواند در مخاطب همذات‌پنداری ایجاد کند. به همین خاطر چرخش‌های نهایی داستان هم با اینکه «جالب» هستند، اما آنقدر که باید «تاثیرگذار» جلوه نمی‌کنند.
خود داستان هم بدون ضعف و خلل نیست. در قسمت اول زن بیمار می‌گوید مطمئن است که دیوانه نیست و این شوهرش است که برای رسیدن به اهدافش می‌خواهد او را دیوانه کند. خب در این صورت چرا او باید از روانپزشک کمک بخواهد و نه از پلیس یا یکی از نزدیکانش؟ درست است که ما بعدا انگیزه‌های این دو نفر را متوجه می‌شویم، اما به هر حال در همین ابتدا منطق روشنی برای ادامۀ گفتگو‌های آن‌ها به ما داده نمی‌شود.
 
نکتۀ دیگری هم که وجود دارد این است که تمام جذابیت‌های سریال در قسمت پنجم جمع شده‌اند و چهار قسمت دیگر ریتم نسبتا کند و بی‌کششی دارند. یعنی حتی زمان هفت دقیقه‌ای هم برای قسمت‌های اول سریال طولانی به نظر می‌رسد. کاملا این امکان وجود داشت که سریال فقط سه قسمت هفت دقیقه‌ای داشته باشد و یا اصلا به جای سریال در قالب یک فیلم کوتاه حدودا بیست دقیقه‌ای عرضه شود. تنها گفتار جذاب فیلم دیالوگ (یا در واقع مونولوگ) نسبتا طولانی روانپزشک در قسمت آخر است که راز‌های ماجرا را فاش می‌کند؛ اما سایر دیالوگ‌های سریال چندان نافذ نیستند و نکات کلیدی‌ای که بعدا در گره‌گشایی پایانی به کار بیاید در آن‌ها زیاد نیست.
 
«درمانگر» در مجموع از جهت اهدافی که در نظر گرفته و به عنوان یک تجربۀ اولیه، اثری ستودنی و امیدوارکننده است؛ اما هنوز از این تقلید نسبتا ضعیف تا یک ساختار نمایشی اصیل و هنرمندانه فاصلۀ زیادی وجود دارد.
برچسب ها: سریال درمانگر
ارسال نظرات