صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

حالا به ناگاه دراگان از یک‌سو و مسئولان فدراسیون فوتبال ایران از سوی دیگر، به سرشان زده هر‌طور شده کریم باقری را دوباره به تیم ملی برگردانند! واضح است که این بار کریم باقری نه به‌واسطه دانش فنی، بلکه به دلیل کاریزمایی که خود دراگان فاقد آن است، گزینه مربیگری شده. درواقع با توجه به فضای کنونی، توجه به بخش «ناظم»‌بودن کریم بیشتر مدنظر است
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۵ - ۰۲ مرداد ۱۴۰۱

تیم ملی فوتبال ایران روز‌های بسیار حساسی را تجربه می‌کند. درست در روز‌هایی که همه‌چیز روی نیمکت این تیم تبدیل به معما شده و قطعیتی برای بقای دراگان اسکوچیچ روی نیمکت در جام جهانی نیست، هر‌روز اتفاق تازه‌تری رخ می‌دهد به این امید که شاید شرایط بهتر شود. با‌این‌حال سیر اتفاقات رخ‌داده در روز‌های اخیر نشان از آن دارد که مسئولان کنونی فدراسیون فوتبال ایران برای برون‌رفت از بحران کنونی به دنبال یافتن چهره‌ای تازه هستند تا با قربانی‌کردن او، شاید از تقصیر خودشان در این مسیر کاسته شود.

علی دایی و جواد نکونام جزئی از پروژه قربانی‌یابی جدید بودند که مسئولان قصد داشتند با واردکردن آن‌ها به چرخه نیمکت تیم ملی، شرایط را برای سوختن این دو سرمربی رقم بزنند. این دو نفر، در روز‌هایی که فدراسیون تصور می‌کرد می‌تواند بدون هیئت‌رئیسه دراگان را برکنار کند، گزینه هدایت تیم ملی بودند که هرکدام مدعی شدند چنین پیشنهادی را نپذیرفتند. در سوی دیگر، مسئولان فدراسیون که چاره‌ای به غیر از ادامه همکاری با دراگان نداشته‌اند، خبر دادند او قرار است به همکاری‌اش با فوتبال ایران ادامه دهد و قرار است در جام جهانی هم روی نیمکت بنشیند.

هم‌زمان، اما اخباری به گوش می‌رسد که ممکن است عمر مربیگری دراگان در تیم ملی تا اواسط شهریور باشد و از آن زمان به بعد دوباره قرار است رئیس جدید با اعضای هیئت‌رئیسه قانونی برای سرنوشت نیمکت تیم ملی تصمیم‌گیری کنند. در این بازه زمانی، اما پروژه قربانی‌یابی در تیم ملی به پایان نرسیده و حالا تلاش طرفین، دراگان از یک‌سو و مسئولان فدراسیون از سوی دیگر، بر این است که هر‌طور شده دوباره پای کریم باقری را به نیمکت تیم ملی ایران باز کنند.

کریم باقری یکی از بازیکنان ارزشمند فوتبال ایران بود که هم در عرصه باشگاهی و هم ملی افتخارات شایان تأملی به دست آورد. او بعد از پایان دوران بازی‌اش رو به مربیگری آورد و همواره به‌عنوان دستیار در تیم‌های مختلف فعالیت کرده است. او با وجود سابقه زیادی که در عرصه مربیگری دارد، می‌گوید هنوز آمادگی نشستن روی نیمکت تیمی به‌عنوان سرمربی را ندارد. به عبارت دیگر، کریم مرد شماره دو بودن را ترجیح داده است.

از سوی دیگر، کاریزما و شخصیت قابل احترام کریم به‌گونه‌ای است که بسیاری بی‌پروا از او به‌عنوان ناظم تیم حرف می‌زنند. کریم باقری بعضا از برخورد تند و حتی فیزیکی با بازیکنان جوان تیم ابایی ندارد و چندین بار چنین برخورد‌هایی از او به تصویر کشیده شده است. با‌این‌حال، به غیر از این بخش، کریم به‌واسطه حضور در تیم‌های مختلف و همکاری با سرمربیان مطرح، از لحاظ دانش مربیگری هم به درجه قابل قبولی رسیده و بعید است تا چند سال آینده همچنان بخواهد شماره دو باقی بماند.

تا قبل از رسیدن به آن زمان، کریم، اما به غیر از مربیگری باشگاهی، تجربه حضور در تیم ملی را هم به‌عنوان مربی به دست آورده و در کنار دراگان اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی در مرحله انتخابی جام جهانی نشسته است. حضور کریم در تیم ملی مثمرثمر بود؛ چراکه ملی‌پوشان سرشناس ایران نه‌تنها از لحاظ فنی نمایش قابل‌قبولی داشته و سریع‌ترین صعود به جام جهانی را رقم زدند بلکه در آن بازه زمانی کمتر بازیکنی جرئت مخالفت با تصمیمات فنی را داشت و خبری از دو‌دستگی نبود.

کریم باقری در شرایطی به همکاری خود با تیم ملی ایران پایان و خبر داد که دوست دارد تمرکزش روی کار در باشگاه پرسپولیس باشد که به طرز عجیبی درگیر شایعه دریافت دستمزد از فدراسیون فوتبال شد. کریم طبق قراردادی که منعقد کرده بود، به ازای هر بازی صد میلیون تومان دریافتی داشت. در‌نهایت او با پول پاداشی که از فدراسیون فوتبال گرفت، عددی نزدیک به ۲.۵ میلیارد تومان دریافت کرد که در مقایسه با قرارداد این روز‌های فوتبال ایران اصلا رقم درشتی محسوب نمی‌شود. به هر روی تسویه‌حساب‌های شخصی و جناحی در فدراسیون گریبان کریم باقری را هم گرفت تا او از این حیث دل خوشی از فعالیت در تیم ملی نداشته باشد. فدراسیون و شخص دراگان هم بعد از چند‌وقت برای کریم باقری خط‌و‌نشان کشیدند (شاید به‌درستی) که بین تیم ملی و پرسپولیس یکی را انتخاب کند. کریم پرسپولیس را انتخاب کرد و از تیم ملی جدا شد.

پس از آن فعل و انفعالات، انقلابی در تیم ملی رخ داد و حالا بازیکنان تیم ملی در تصمیمی علنی و مشخص، با ایجاد دو‌دستگی، له و علیه دراگان شده‌اند. ستاره‌های سرشناسی مانند مهدی طارمی، علیرضا جهانبخش، سعید عزت‌اللهی و احسان حاج‌صفی اعتقاد دارند دراگان صلاحیت فنی لازم برای هدایت تیم در جام جهانی را ندارد. از سوی دیگر چند بازیکن از‌جمله سردار آزمون و علیرضا بیرانوند از دراگان حمایت کرده و خواسته‌اند او همچنان سرمربی بماند.

بعد از جنجال‌های به‌وجود‌آمده و رسانه‌ای‌شدن بسیاری از اتفاقات از‌جمله رخداد‌هایی که در اردوی قطر اتفاق افتاد، حالا به ناگاه دراگان از یک‌سو و مسئولان فدراسیون فوتبال ایران از سوی دیگر، به سرشان زده هر‌طور شده کریم باقری را دوباره به تیم ملی برگردانند! واضح است که این بار کریم باقری نه به‌واسطه دانش فنی، بلکه به دلیل کاریزمایی که خود دراگان فاقد آن است، گزینه مربیگری شده. درواقع با توجه به فضای کنونی، توجه به بخش «ناظم»‌بودن کریم بیشتر مدنظر است.

حال پرسش این است که در چنین شرایطی آیا کریم باقری باید دوباره به تیم ملی برگردد؟ اگرچه حضور در جام جهانی می‌تواند اتفاق وسوسه‌کننده‌ای برای هر مربی‌ای باشد، ولی به نظر می‌رسد کریم باقری در این بازه زمانی جزئی از پازل قربانی‌یابی فوتبال ایران است. اگر به حضور او در تیم ملی نیاز بود، چرا برایش شرط و شروط گذاشتند و اگر حس می‌کردند بدون کریم باقری هم کار پیش می‌رود، چرا الان برای برگرداندن او اصرار می‌کنند؟ کریم باقری مثل هر انسان بالغ دیگری حق انتخاب دارد، ولی واضح است او برای ایجاد همبستگی (شاید از نوع صوری‌اش) به تیم ملی فراخوانده شده است. درواقع او ابزاری است که پروژه حضور دراگان در تیم ملی بدون خدشه دنبال شود. حالا، اما کریم باقری باید دست به ریسک بزند. او زمانی روی نیمکت تیم ملی بود که هنوز اختلاف‌نظر بازیکنان درباره دراگان علنی نشده بود و فقط داستان توییت مهدی طارمی وجود داشت. در همان ماجرا هم کریم شاکی بود که حرمتش حفظ نشده است. شرایط کنونی کاملا متفاوت است؛ دراگان پایگاهش را نزد نیمی از بازیکنان از دست داده و شاید آن‌هایی که علنا مخالف اسکوچیچ هستند دیگر حتی با حضور کریم باقری هم موافق این مرد کروات نشوند. ضمن اینکه خود کریم هم با پذیرفتن این نقش جدید، به شایعاتی که می‌گویند او بیشتر ناظم است تا مربی دامن می‌زند.

ارسال نظرات