به گزارش فرارو به نقل از فیرآبزرور، مدتها پیش یک جوان ترک تبار پرشهامت بود که خارج از سیاست ترکیه قلمداد میشد. او وارد عرصه حیات عمومی شد و به مقام شهرداری پایتخت کشورش رسید. برخلاف احتمالات و حدس و گمانها او حتی نخست وزیر شد. نه، این داستان بوریس جانسون (که اجدادی ترک دارد) نیست. این داستان «رجب طیب اردوغان» است.
اردوغان عاشق فوتبال به عنوان یک سیاستمدار اسلام گرای در حال ظهور هواداران زیادی را به سوی خود جلب کرد و توانست به تهدیدی علیه نخبگان فاسد علاقمند به مشروب الکلی ویسکی اسکاچ در ترکیه تبدیل شود. او حتی برای مدتی از سیاست منع شد. با این وجود، اردوغان با صدای بلند بازگشت و برخلاف جانسون که اخیرا از نخست وزیری خلع شد به عنوان مرد قدرتمند ملت خود ظاهر شده است.
حتی منتقدان او نیز میپذیرند که اردوغان ناماش را در تاریخ ترکیه ثبت کرده است. او از زمان «مصطفی کمال آتاترک» ژنرالی که دولت مدرن ترکیه را بر روی شعلههای در حال مرگ امپراتوری عثمانی ایجاد کرد مهمترین رهبر کشور است. آتاترک کشور را با فرمان و لگد به سوی سکولاریسم و اروپا هل داد. در سرزمینی که جهان اسلام سلطان را خلیفه میدانست آتاترک خلافت را ملغی اعلام کرد.
علیرغم تمام تلاشهای هولناک آتاترک بخش کثیری از جمعیت ترکیه مذهبیتر از آن بودند که بخواهند مانند اروپا سکولار شوند. نخبگان استانبول هوای آزادیبخش اروپا را استشمام کردند، اما به مرور زمان ارتباطشان را با مردم خود از دست دادند. ارتش سکولار توانست از طریق کودتاهای نظامی «احزاب مسلمان و کردهای شورشی» را تحت کنترل خود نگه در آورد. در سال ۱۹۹۷ میلادی ارتش یک نخست وزیر اسلامگرا را مجبور به استعفا کرد. سپس اردوغان شهردار جوان استانبول بود.
برای کوتاه کردن یک داستان طولانی، جزر و مد اسلام گرایان نمیتواند توسط سد نظامی مهار شود. در نهایت، اردوغان اسلام گرایان را به قدرت رساند. او بالهای ارتش را برید نزدیکی با کردهای سرکش را آغاز کرد و اسلامگرایی را به اصل جدید هدایت کننده کشور چه در داخل و چه در خارج از کشور تبدیل کرد. کمالیسم بیرون رفت و اردوغانیسم وارد شد. در روزهای اولیه زمامداری اردوغان این به معنای نزدیک شدن به اروپا برای جلوگیری از یک کودتای نظامی دیگر و مدیریت نسبتا صحیح اقتصاد بود.
در حالی که جنگ بین روسیه و اوکراین در جریان است دوران اولیه اردوغان عمری سپری شده قلمداد میشود. در ماه ژوئن، برخی از تحلیلگران نرخ تورم ترکیه را ۱۶۰ درصد تخمین زدند که بیش از دو برابر برآورد رسمی ۷۹ درصد است. این کشور هم چنین با بحران ارزی مواجه است. در سال ۲۰۲۱ میلادی، لیر ترکیه در برابر دلار ۴۴ درصد کاهش یافت. امروز در سال ۲۰۲۲ میلادی لیر در حال سقوط آزاد است کسری حساب جاری (واردات منهای صادرات) در حال افزایش و کسری بودجه (هزینهها منهای درآمد) به بالاترین حد خود رسیده است.
میلیونها کارگر، جوان و مستمری بگیر ترک به زیر خط فقر سقوط کردهاند، خطی که برای یک خانواده چهار نفره ۱۲۰۰ دلار در ماه تعیین شده است. در حالی که بسیاری از دردهای اقتصادی با توجه به رکود اقتصادی جهانی اجتناب ناپذیر بود برخی دردهای ترکیه خود تحمیلی و به دلیل سیاستهای اردوغان بوده اند. اردوغان با اصرار سرسختانه بر کاهش نرخ بهره در زمان افزایش تورم یک گل به خودی تماشایی به ثمر رساند.
اقتصاد ترکیه از مدتها پیش از اردوغان با چالش همراه بود. ترکیه با داشتن یک ارتش بزرگ بیش از حد برای دفاع هزینه کرد. آن کشور مدت هاست که به بدهیهای دلاری متکی بوده و باعث شده تا ترکیه به شدت در معرض شوکهای خارجی قرار گیرد. ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو و یک کشور خط مقدم در برابر اتحاد جماهیر شوروی سابق به طور منظم توسط ایالات متحده و نهادهایی مانند صندوق بین المللی پول (IMF) کمک مالی دریافت کرده است. مانند پاکستان، ترکیه نیز رانت ژئوپولیتیکی را از غرب دریافت کرد و کمکهای مالی در این مسیر برابر بود. تنها در سال گذشته، صندوق بین المللی پول ۶.۳ میلیارد دلار به ترکیه کمک کرد.
اردوغان تفنگ روی سر رهبران اروپایی میگذارد تا از آنان پول نقد دریافت کند. در سال ۲۰۱۶ میلادی کمیسیون اروپا بیش از ۶.۶ میلیارد دلار (۶ میلیارد یورو) برای ترکیه به منظور میزبانی از پناهجویان و رها نکردن آنان به سوی مرزهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا تخصیص داد. اردوغان مانند یک تاجر خوب بازار به نوعی از سقوط اقتصاد ترکیه جلوگیری کرده، زیرا ایالات متحده، اتحادیه اروپا، صندوق بین المللی پول و ناتو به دلایلی به ترکیه نیاز دارند. موضوع شکست خوردن بسیار مهم است.
حتی رانت ژئوپولیتیک و باج خواهی سیاسی هم محدودیتهایی دارد. این اقدامات مقادیر نامحدود پول نقد یا طلا را برای ترکیه به ارمغان نمیآورند. هنگامی که تورم افزایش مییابد، بانکهای مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهند تا مردم پول خود را به جای صرف کردن برای خرید کالا و خدمات یا دارایی در بانک نگه دارند. تورم یکی از ویژگیهای ثابت اقتصاد ترکیه است. در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی قیمتها افزایش یافت. سپس بانک مرکزی نرخ سود را افزایش داد و آن را تحت کنترل درآورد.
با این وجود، اردوغان از بانک مرکزی خود میخواهد که نرخ بهره را پایین نگه دارد. برخی از حامیان اصلی او مدت هاست که تاجران کوچکی بودهاند که از نرخهای بهره بالا ناراضی هستند. اقتصاددانان ترک به طور خصوصی به من گفتند که اردوغان فکر میکند افزایش نرخ بهره میتواند چرخ اقتصاد را به خطر بیاندازد. مانند بسیاری از سیاستمدارانی که خواهان رشد اقتصادی هستند، اردوغان نیز میخواهد برای رسیدن به آن پول چاپ کند. به هر حال، او همان کاری را میکند که فدرال رزرو و بانک مرکزی اروپا هنگام چاپ پول از طریق سیاست تسهیل کمّی انجام دادند.
بانکهای مرکزی ایالات متحده و اروپا از آن زمان در مواجهه با افزایش تورم مسیر خود را معکوس کرده اند. اردوغان قلعه را نگه داشته و بانک مرکزی خود را تحت فشار قرار داده است تا به جای آن نرخ بهره را کاهش دهد. این بدان معناست که در اقتصاد ترکیه بیش از حد لازم پول تزریق میشود. با افزایش قیمت نفت، مواد غذایی و کالاها به دلیل جنگ روسیه و اوکراین، «اردونومیک» (اقتصاد اردوغانی) قیمتها را حتی بیشتر افزایش داده است.
ترکها در تلاش هستند تا هرچه سریعتر از شر لیر خلاص شوند. آنان دلار، املاک (قیمتها ۱۸۲ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است) اتومبیل، لوازم الکترونیکی و سایر کالاهای مصرفی، و حتی داراییهای پرخطر مانند سهام و ارزهای دیجیتال را خریداری میکنند. ممکن است ترکیه هنوز سریلانکا نباشد، اما اردونومیک باعث فروپاشی اقتصاد آن شده است.
در چند سال اخیر اردوغان در عمل تبدیل به یک «سلطان» شده است. او اقامتگاه روستایی آتاترک را تخریب کرد و سپس یک قصر کاملا سفید با هزار اتاق در مساحتی ۵۰ هکتاری در مزرعه جنگلی آتاترک را ساخت. ایاصوفیه دیگر یک موزه نیست بلکه یک مسجد است. ترکیه سکولار کمالیست مرده است. منتقدان در عمل به نوعی اخته شده اند. علاوه بر این، اردوغان توانسته خود را به عنوان یک رهبر کلیدی جهان اسلام نشان دهد و محبوبیت زیادی را در نقاطی مانند فلسطین و پاکستان به دست آورد. اخیرا او حتی نام ترکیه را به Türkiye تغییر داده است.
اردوغان در ۱۹ سال ریاست جمهوری خود دستاوردهای زیادی داشته است. او ماهیت دولت و سرنوشت ترکیه را تغییر داده است. با این وجود، او به طور فزایندهای آسیبپذیر است. ترکیه ممکن است هنوز سریلانکا نباشد، اما در آشفتگی به سر میبرد. انتخابات و انقلابات به قیمت نان بستگی دارند. «اردونومیک» آن را به آتش کشیده است. در لحظهای نه چندان دور جمعیت عظیمی ممکن است علیه سلطان رجب بسیج شوند.