صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۶۱۳۰۹
در دهه ۶۰ مخاطبان صدا و سیما بسیار فراگیر بود و اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران مخاطبان این شبکه بودند. اما متاسفانه برخی برخورد‌های سیاسی و جناحی با موضوعات اساسی جامعه باعث رویگردانی مردم از این رسانه و پیوستن به رسانه‌های خارجی شده است.
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۱ - ۲۵ تير ۱۴۰۱

روزنامه اعتماد با محمدهاشمی رئیس اسبق رسانه ملی، در باره این روز‌های صداوسیما مصاحبه کرده است.

بخش‌هایی از مصاحبه را می‌خوانید:

موضوع حذف نام وریا از یکی از برنامه‌های صدا و سیما سر و صدای زیادی به راه انداخته و باعث انتقادات فراوانی شده. شما عملکرد صدا و سیما طی سال‌ها و دهه‌های اخیر را چطور ارزیابی می‌کنید؟

شرایط امروز در حوزه رسانه‌ای با سال‌های پس از پیروزی انقلاب تفاوت‌های بسیاری کرده است. امروز ظهور ماهواره‌ها، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی تفاوت‌های بنیادینی را ایجاد کرده است. در سال‌های اول انقلاب تنها دو کانال محدود رسانه‌ای وجود داشتند که در ساعات معدودی برنامه پخش می‌کردند. از سوی دیگر کشور در شرایط جنگی قرار داشت و جنگ اولویت نخست کشور در آن دوران بود.

امروز، اما صدا و سیما ده‌ها کانال تلویزیونی و صد‌ها شبکه رادیویی دارد. این شبکه‌ها به‌طور متناوب و ۲۴ساعته در حال پخش برنامه هستند و محتوا ارایه می‌کنند؛ بنابراین دست صدا و سیما هم از نظر بودجه، هم از نظر نیروی انسانی و هم از نظر فضای عمومی جامعه بازتر است.

اما اگر بخواهیم عملکرد این رسانه را از منظر تحلیلی بررسی کنیم، باید اطلاع کاملی از برنامه‌های شبکه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی داشته باشیم تا بتوانیم عادلانه درباره عملکرد این رسانه قضاوت داشته باشیم. در حال حاضر صدا و سیما به طور تخصصی شبکه‌های مختلف دارد. مثلا شبکه ویژه‌ای برای قرآن، سلامت، اقتصاد، ورزش و… وجود دارد.

بیشتر انتقادات، مرتبط با مسائل سیاسی است. به نظر می‌رسد، صدا و سیما به آینه‌ای برای منعکس کردن مطالبات یک طیف خاص تبدیل شده است. همین رویکرد باعث اعتراض مردم، فعالان سیاسی و کارشناسان نیز شده است.

در دهه ۶۰ مخاطبان صدا و سیما بسیار فراگیر بود و اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران مخاطبان این شبکه بودند. در بسیاری از موارد در زمان پخش برخی سریال‌ها یا برنامه‌های سیاسی یا فرهنگی، خیابان‌های شهر‌های مختلف خلوت می‌شدند و ۹۰ درصد مردم برنامه‌ها را تماشا می‌کردند. این میزان مخاطب یک ظرفیت ارزنده بود که در تمام طول سال‌های گذشته باید از آن حفاظت می‌شد. اما متاسفانه برخی برخورد‌های سیاسی و جناحی با موضوعات اساسی جامعه باعث رویگردانی مردم از این رسانه و پیوستن به رسانه‌های خارجی شده است.

اما مدیران صدا و سیما در برخی موارد از آمار‌های ۸۰ درصدی و ۹۰ درصدی بیننده صحبت می‌کنند. شما این آمار‌ها را قبول می‌کنید؟

واقعیت‌های میدانی جامعه با این آمار‌ها تفاوت دارد. ممکن است زمان پخش یک برنامه خاص مثل مسابقه فوتبال، سریال یا برنامه‌ای خاص، صداوسیما توجه مردم را جلب بکند، اما اینکه مردم به این رسانه اعتماد کنند و تماشای آن را در سبد فرهنگی خود قرار بدهند، بعید می‌دانم امروز این طور باشد. وقتی مخاطب احساس کند، تصویری از مطالبات و ارزش‌هایش در صدا و سیما بازتاب پیدا نکرده و نمی‌کند، طبیعی است که ارتباط خود را با رسانه قطع می‌کند.

در سال‌های ابتدایی انقلاب مطالبات امام (ره) از صدا و سیما چه بود؟

از ابتدای انقلاب، رویکرد اصلی بر این بود که صدا و سیما از ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب سخن بگوید و از حقوق ملت دفاع کند. توصیه‌های امام (ره) هم همواره این بود که صدا و سیما واقعیت‌ها را منعکس کند. البته همان طور که گفتم در آن زمان، جنگ اولویت بود. خاطرم هست امام در خصوص پخش خبر‌ها دیدگاه‌های جالبی داشتند؛ ایشان می‌گفتند اینکه من با فلان فرد دیدار کرده‌ام به خودی خود برای مردم هیچ اهمیتی ندارد. باید ببینید این دیدار یا هر رخدادی برای سرنوشت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مردم چه آورده‌ای دارد. باید زیر پوست خبر مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد. امروز بیشتر انتقادات از صدا و سیما را گروه‌های سیاسی دارند.

این گروه‌ها از صدا و سیما انتقاد می‌کنند که چرا فقط به یک جناح خاص توجه دارد و تریبون در اختیار سایر گروه‌های فعال در عرصه سیاسی قرار نمی‌دهد. در آن زمان امام (ره) تذکار می‌دادند که ضرورت ندارد مدام اخبار من یا چهره‌های رده اول کشور در صدا و سیما پخش شود و خواستار پیگیری مطالبات و خواسته‌های مردم بودند.

در آن دوران تا چه اندازه مقامات در روند تولید و پخش برنامه‌ها دخالت داشتند؟

ما از مقامات توصیه و راهنمایی و ارشاد می‌گرفتیم، اما محتوای کلی برنامه‌ها توسط مدیران رسانه، تولید و پخش می‌شدند. یکی از تفاوت‌های امروز با دوران دهه ۶۰ و ۷۰ آن است که بسیاری از جهت‌گیری‌ها از سوی مقامات به صدا و سیما منتقل می‌شود. یعنی مدیران رسانه مجری راهبرد‌هایی هستند که توسط سایر مقامات ترسیم می‌شود. در خصوص اخبار سیاسی و داخلی، گفت‌وگوها، مناظره‌ها و… این جهت‌گیری‌ها کاملا مشهود است.

مشکل همین جاست؛ طیف‌های مختلف سیاسی و مردم ردپای خواسته‌های خود را در رسانه ملی مطالبات خود را در برنامه‌ها نمی‌بینند، ادامه این روند چه تبعاتی دارد؟

همان طور که گفتم در دهه ابتدایی انقلاب، تلاش بر این بود که صدا و سیما به دنبال ارزش‌ها و آرمان‌های کشور و منافع ملی باشد. امام مدام هشدار می‌دادند که صرف انتشار خبر دیدار من یا احمدآقا یا هر چهره سیاسی دیگری برای مردم فایده‌ای ندارد. بلکه زیرپوست اخبار و تبعات مرتبط با آن است که برای مردم اهمیت دارد. به صدا و سیما توصیه می‌کردند که به دنبال منافع مردم، اسلام و آرمان‌های انقلاب باشند. به جز این توصیه‌های کلی هرگز امام دخالتی در انتشار خبر خاصی نداشتند. امروز، اما خبر‌ها پخش می‌شوند به خاطر خود خبر.

به خاطر مسائل سیاسی و جناحی و… امام تلاش می‌کردند تعادل در پخش برنامه‌ها لحاظ شود و همه گروه‌های معتقد به قانون اساسی و انقلاب، امکان طرح دیدگاه‌هایشان را داشته باشند. توجه کنید در آن زمان جنگ همه‌جانبه‌ای در کشور جریان داشت؛ اما امروز جنگی هم وجود ندارد.

هرچند شاید جنگ نرم وجود داشته باشد، اما مقابله با این نوع جنگ نیازمند رویکرد‌های تخصصی و کارشناسی است که امروز در صدا و سیما ردپای آن مشاهده نمی‌شود. ناگهان فردی بدون هیچ سابقه رسانه‌ای به عنوان مدیر یک شبکه مهم منصوب می‌شود، بدون اینکه کسی به این پرسش پاسخ بدهد که چرا این فرد در راس این شبکه نشسته است.

همین مدیران، باعث خروج افراد متخصص و کسانی که مردم به آن‌ها علاقه دارند از صدا و سیما شده‌اند. چهره‌هایی، چون فردوسی‌پور، سروش صحت و… به همین دلیل از دایره صدا و سیما خارج شده‌اند.

با این رفتار‌ها طبیعی است که مردم نگاه خود را به شبکه‌های بیرونی می‌دوزند و مخاطبان صدا و سیما کم می‌شود. در همه جای دنیا به دنبال تربیت نیرو‌هایی هستند که توجه افکار عمومی را به خود جلب کنند، اما در ایران نسبت به این ظرفیت‌ها بی‌توجهی می‌شود. این هم به دلیل تفوق همان نگاه جناحی و سیاسی است.

اخیرا توسط مجلس یازدهم اختیار صدور مجوز برنامه‌های اینترنتی و شبکه نمایش خانگی از وزارت ارشاد به صدا و سیما (ساترا) سپرده شده است. این نوع تصمیم‌سازی‌ها را چطور می‌بینید؟

در حالی که صدا و سیما در وظایف اصلی و بنیادین خود خوب عمل نکرده، افزایش دایره مسوولیت‌ها و اختیارات این سازمان منطقی نیست. شبکه نمایش خانگی ظرفیتی بود که می‌توانست بخشی از مخاطبان ایرانی را که ارتباط مناسبی با برنامه‌های صدا و سیما نداشتند را به خود جلب کند.

اما به جای تقویت این ساختار، باز هم اختیار صدور مجوز برنامه‌های اینترنتی و شبکه نمایش‌های خانگی به صدا و سیما و شورای مرتبط با آن سپرده شد تا این بخش را هم به سرنوشت کانال‌های تلویزیونی و رادیویی دچار کنند. این تصمیم به نظرم باعث رویگردانی مخاطبان از شبکه نمایش خانگی خواهد شد چرا که رویکرد‌های سیاسی و جناحی موجود در صدا و سیما به این حوزه منتقل می‌شود.

امام چند توصیه به مدیران صدا و سیما داشتند که مهم‌ترین آن، این بود که صدا و سیما به یک دانشگاه عمومی بدل شود. باید دید صدا و سیمای امروز چه نسبتی با آرمان‌های اصلی انقلاب در حوزه‌هایی، چون استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی دارد. همچنین امام تاکید داشتند، رادیو و تلویزیون باید مستقل باشند و همه‌گونه انتقاد را با کمال بی‌طرفی منتشر کنند.

ارسال نظرات