به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، از زمانی که حمله روسیه به اوکراین در فوریه گذشته آغاز شد مقالات بیشماری در مورد تاثیرات مخرب این جنگ بر کشورهای وارد کننده گندم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به ویژه مصر منتشر شده است. با این وجود، به دلیل بیکفایتی رژیم تحت ریاست «عبدالفتاح السیسی» و کوته فکری حامیان بین المللی او وخامت شدید اقتصاد در عمل از سالها پیش آغاز شد. جنگ در اوکراین تنها نقاب از روی چهره آن وضعیت برداشت و واقعیتی خام را آشکار ساخت: مصر تنها چند ماه تا ورشکستگی فاصله دارد و نرخ فقر ۳۰ درصدی به زودی به نرخ غیر قابل تحمل گرسنگی تبدیل خواهد شد.
بسیاری از مخالفان حکومت مصر به این نتیجه رسیدهاند که ما بالاخره به نقطه عطفی رسیدهایم نقطه عطفی که رژیم سیسی به شدت تضعیف شده است. با این وجود، من کاملا ناامید شدهام، زیرا به نظر میرسد اکنون برای نجات مصر از هرج و مرج و بیثباتی دیر شده است.
چند نامه به هیئت مدیره صندوق بین المللی پول ارسال شد تا به آنان در مورد بدهی فزاینده و سوء استفاده از بودجه برای پروژههای بیهوده و فساد هشدار دهد؟ رهبران اروپا و ایالات متحده چند بار گزارشهای نگران کنندهای در مورد وضعیت واقعی اقتصاد و خطرات مرتبط با آن از نظر ناآرامی اجتماعی، تروریسم و مهاجرت غیرقانونی دریافت کردند؟
هر هشداری با سکوت یا تحقیر مواجه میشد. سه سال پیش، من در «فارین پالیسی» هشدار دادم که اقتصاد مصر در حال رونق نیست بلکه در حال فروپاشی است. عدهای دیگر در رد نظرم در مقالههایی من را متهم کردند که به دلیل نفرت از رژیم دچار کوربینی در تحلیل اوضاع شده ام. بنابراین، علیرغم همه هشدارها و علائم آشکار، سرطان سوء مدیریت عمومی در کل بدنه ملی کشور رشد کرد و تبدیل به متاستاز شد و اکنون به تمام ارگانها تعمیم یافته است. اکنون این بیماری به مرحله نهایی رسیده است. کشوری با ۱۰۵ میلیون نفر در حال سقوط است.
این نتیجه ۹ سال حکومت بیکفایت سیسی و یاراناش بوده است. سیسی علیرغم کنترل کامل بر دستگاه قضایی، بودجه و ارتش و علیرغم سرکوب گسترده و سیستماتیک همه صداهای مخالف که منجر به بازداشت خودسرانه بیش از ۶۰ هزار زندانی سیاسی شده و در این راه حامیان بین المللی نیز داشته به معنای واقعی کلمه مصر را ویران کرده است.
از قضا علیرغم شاخصهای هشدار دهندهای که به بحرانی که مصر را متزلزل خواهد کرد اشاره دارند رژیم هم چنان روایت خود را درباره دستاوردهای ادعایی مصر حفظ کرده است. پس از نه سال سرکوب، تبلیغات و اقتدارگرایی اعتراف به حتی یکی دو اشتباه که ممکن است نیاز به اصلاح داشته باشد از روی میز حذف شده است.
با این وجود، وضعیت اقتصادی مصر ناامید کننده است. نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی سال جاری به ۹۳.۸ درصد افزایش یافته است و ۵۴ درصد بودجه دولت به تنهایی توسط بازپرداخت وامها و بهرهها بلعیده میشود که برای تامین نیازهای ضروری کشور چیز زیادی باقی نمیگذارد.
علیرغم تصمیم بانک مرکزی مصر برای افزایش نرخ بهره سرمایه از کشور در حال فرار است. سیسی میداند که وضعیت وخیم است و در واقع، هوس دریافت پول نقد بین المللی را دارد که ممکن است تاج و تختاش را برای چند ماه دیگر نجات دهد. اخیرا او شیرین کاریهای روابط عمومی را نسبت به اهداکنندگان بالقوه چند برابر کرده است. برخی از زندانیان سیاسی با اقداماتی خودسرانه بازداشت شدند است اینجا و آنجا آزاد شده اند.
اخیرا سیسی به زعم خود با حالتی پرشکوه آغاز گفتگوی سیاسی را اعلام کرد. وقتی رژیم «عبدالمنعم ابوالفتوح» نامزد سابق ریاست جمهوری سال ۲۰۱۲ میلادی را به ۱۵ سال زندان محکوم میکند چه نوع گفتگویی را میتوانیم انتظار داشته باشیم؟ در نهایت، رژیم در تلاش برای اطمینان دادن به صندوق بین المللی پول فروش داراییهای نظامی و دولتی را اعلام کرده است.
اگر هیچ تغییر اساسی در عادات خرج کردن رژیم به جز خرید زمان بیشتر برای سیسی برای چسبیدن به قدرت ایجاد نشود گفتگو چه فایدهای دارد؟
متاسفانه بزرگترین کابوس مصر با عواقب پر کردن سد بزرگ رنسانس اتیوپی هنوز در راه است. در سال ۲۰۱۵، رژیم سیاسی مصر حقوق تاریخی کشور را در رود نیل از دست داد. این تصمیم فاجعهآمیز خط حیاتیای را تهدید میکند که تمدن ۷۰۰۰ساله بر روی آن ساخته شده است. بحران اقتصادی امروز به شدت میلیونها نفر را با فقر، گرسنگی و بیثباتی تحت تاثیر قرار خواهد داد. با این وجود، بحران آب فردا موجودیت کشور ما را به خطر خواهد انداخت.
ما نباید خود را فریب دهیم. بیثباتی در راه است و هرج و مرج اجتناب ناپذیر به نظر میرسد. پرسش این است که چگونه میتوان آسیب را پیش از آن که سیسی کشور را با خود به خاک و خون بکشد مهار کرد. این یک فراخوان برای اقدام است که خطاب به همه احزاب، اعم از رژیم، ارتش، گروههای مخالف، مدافعان حقوق بشر، غرب و بدیهی است که مردم عادی مصر مطرح میشود. مصر فورا به یک طرح نجات جان نیاز دارد که به طور اساسی مجزای از استراتژیهای خودخواهانه و مخرب دنبال شده توسط رژیم و حامیان بین المللی آن در یک دهه گذشته باشد. غرب روی حمایت از رژیمهای خودکامه برای تحقق منافع خود شرطبندی کرده است. حمایت پیشین سیسی از روسیه نمونه دیگری از نقص اساسی این استراتژی است.
روایت «مبارزه با اسلام گرایان» که حامیان سیسی ترویج میکنند زمانی که حتی «علاء عبدالفتاح» فعال سکولار برجسته مصری به مرگ آهسته در زندان محکوم میشود به هیچ وجه معتبر نیست. در طول این مدت، موضوع هرگز در مورد مبارزه با اسلام گرایی نبوده است بلکه در مورد مبارزه با دموکراسی بوده است. این کاری است سیسی و یاراناش در خلیج فارس انجام داده اند.
اکنون که رژیم در شرف فروپاشی است ضروری به نظر میرسد که همه نیروهای ملی حول پروژهای بزرگتر از ما بزرگتر از دیدگاههای سیاسی ما و حتی بزرگتر از نارضایتیهای گذشتهمان علیه یکدیگر گردهم آیند: نجات مصر. همه زندانیان سیاسی باید آزاد شوند. فقیرترین افراد باید در برابر گرسنگی مورد محافظت قرار گیرند و بدهیها نیاز به تجدید ساختار و احتمالا لغو جزئی دارد. ارتش باید از همه حوزههای غیرمرتبط با وظایف خود خارج شود: اقتصاد و سیاست.
سد اتیوپی نیازمند گفتگوهای اضطراری در سطح بالا است که تمام نیروهای سیاسی را گردهم میآورد. فروش داراییهای عمومی باید تا زمانی که اتفاق نظر در مورد آن حاصل شود به حالت تعلیق درآید. با این وجود، بیش از هر چیز که از صمیم قلب خواستار آن هستم یک روند آشتی ملی واقعی است که یاد دهها هزار قربانی مصری از سال ۲۰۱۱ میلادی را گرامی میدارد.
از هر سن، جنسیت یا پیشینه سیاسی، استبداد با همه شهروندان مصری با نقض حقوق آنان و شکستن امیدهایشان به یکسان رفتار کرده است. مصر با تهدیدات وجودی مواجه است که نیازمند اتحاد مقدس همه نیروهای سیاسی میباشد. چه کسی به دعواهای گذشته ما در مواجهه با چنین مخاطراتی اهمیت میدهد؟ «سلافه مجدی» روزنامه نگار مصری درباره دوستی غیرمنتظرهای که در زندان با دو زن که دیدگاههای سیاسی و ایدئولوژیکی بسیار متفاوتی داشتند گفته بود: «بدون آنان من زنده نمیماندم». بدون یکدیگر، ما و مصر نیز زنده نخواهیم ماند.
به خودت به ايران فكر كن