صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۵۶۴۸۲
صابر وقتی دید که حکم اعدامش شکسته و به‌زودی آزاد می‌شود، تصمیم گرفت زندگی آزادانه‌اش بعد از ۱۵ سال را با دزدی و کلاهبرداری شروع کند. او با مردم زیادی تماس گرفت. هرروز تقریبا به هزار نفر زنگ می‌زد تا اینکه موفق می‌شد یک نفر را فریب دهد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۳ - ۰۱ تير ۱۴۰۱

حکم اعدامش صادر شده و در آستانه مرگ بود. به‌خاطر حمل مواد قرار بود که پای چوبه دار برود، اما در روز‌های آخر، حکمش شکست و به حبس ابد تبدیل شد. این حبس ابد نیز به ۱۵ سال زندان رسید و درنهایت صابر توانست از پشت میله‌های زندان خلاص شود.

به گزارش شهروند، ولی او در حالی آزاد شد که یک شگرد حرفه‌ای برای دزدی و سرکیسه‌کردن مردم ساده‌لوح یاد گرفته بود. در همان زندان بود که شگرد کلاهبرداران تلفنی را دید و یاد گرفت. همان‌هایی که از پشت میله‌ها با مردم تماس می‌گرفتند و پول‌های آن‌ها را به جیب می‌زدند.

صابر وقتی دید که حکم اعدامش شکسته و به‌زودی آزاد می‌شود، تصمیم گرفت زندگی آزادانه‌اش بعد از ۱۵ سال را با دزدی و کلاهبرداری شروع کند. او با مردم زیادی تماس گرفت. هر روز تقریبا به هزار نفر زنگ می‌زد تا اینکه موفق می‌شد یک نفر را فریب دهد.

او را پای دستگاه عابربانک بکشاند و به بهانه برنده‌شدن در تلویزیون، حسابش را خالی کند، اما صابر پول مردم را به حساب خودش واریز نمی‌کرد، او با خرید پوشاک و لوازم‌خانگی، پول مردم را مستقیم به حساب فروشنده‌ها واریز می‌کرد.

او ماجرای این سرقت‌هایش را اینگونه فاش کرد:

چند وقت است که سرقت می‌کنی؟

حدودا از یک سال پیش شروع کردم. زندگی خرج داشت و من هم نمی‌توانم از پس هزینه‌ها بربیایم. برای همین تصمیم به این کار گرفتم.

شگردت چطور بود؟

تلفنی با مردم تماس می‌گرفتم. اکثرا شماره شهرستان‌های مختلف را می‌گرفتم، اگر زن میانسالی پاسخ می‌داد، به او می‌گفتم که در صداوسیما برنده سفر به عتبات عالیات شده‌اید. به این بهانه آن‌ها را پای دستگاه عابربانک می‌کشاندم. از آن‌ها می‌خواستم که گزینه انگلیسی را انتخاب کنند، بعد از انتخاب این گزینه هرکاری که من می‌گفتم را انجام می‌دادند و با دست خودشان پول را به حسابی که می‌گفتم واریز می‌کردند.

پول‌ها را به حساب خودت واریز می‌کردند؟

نه، من اصلا شماره حساب خودم را نمی‌دادم. معمولا به‌صورت اینترنتی لوازم ورزشی، پوشاک یا لوازم‌خانگی انتخاب می‌کردم. بعد با فروشنده صحبت می‌کردم و شماره حسابش را می‌گرفتم. به طعمه‌ام می‌گفتم که پول‌ها را به حساب فروشنده بریزد. البته طعمه من از این ماجرا خبر نداشت. او تصور می‌کرد که قرار است پول جایزه به حسابش واریز شود. ولی بی‌آنکه بداند پول را به حساب فروشنده‌های مختلفی که من انتخاب کرده بودم، واریز می‌کرد. من هم اجناس را می‌گرفتم و آن‌ها را می‌فروختم. اینطوری خرج خودم را تامین می‌کردم.

چطور مردم را فریب می‌دادی؟

هرکسی گول نمی‌خورد. من در روز به هزار نفر زنگ می‌زدم. شاید فقط یک نفر فریب می‌خورد و پای دستگاه می‌رفت. بقیه بی‌احترامی و گوشی را قطع می‌کردند. معمولا هم وقتی زن میانسالی جواب می‌داد با او حرف می‌زدم. قدرت بیان من خیلی خوب است و به‌راحتی می‌توانم افراد مختلف را فریب دهم. برای همین با کمی چرب‌زبانی حرفم را باور می‌کردند.

چقدر کلاهبرداری کردی؟

شاید بالای یک میلیاردتومان بشود.

بار اول است که دستگیر می‌شوی؟

نه قبلا یک بار دستگیر شدم و ۱۵ سال حبس کشیدم.

به چه جرمی دستگیر شده بودی؟

پرونده قبلی‌ام مربوط به حمل موادمخدر بود. برای حمل کراک و هرویین بازداشت شدم. بعد از آن به من حکم اعدام دادند. در زندان توبه‌نامه نوشتم و در نهایت حکم اعدامم شکست. این حکم تبدیل به حبس‌ابد شد. با این‌حال راضی بودم که دیگر اعدام نمی‌شوم. ولی دلم می‌خواست که آزاد شوم. دوباره تلاش کردم و در نهایت حکمم به ۱۵ سال زندان رسید. ۱۵ سال حبس کشیدم و یک‌سال‌ونیم پیش آزاد شدم.

بلافاصله بعد از آزادی تصمیم به سرقت و کلاهبرداری گرفتی؟

اول می‌خواستم سر کار بروم. ولی چون سابقه‌دار بودم و حکم اعدام هم داشتم، کسی به من کار نمی‌داد. برای تامین هزینه‌های زندگی‌ام مجبور به این کار شدم.

شگردت را از کجا یاد گرفتی؟

در زندان که بودم هم‌سلولی‌ام با همین شگرد از مردم کلاهبرداری می‌کرد. کلی پول به جیب زده بود. از طریق او این شگرد را یاد گرفتم و حرفه‌ای شدم.

ارسال نظرات