محمود دعایی که دیروز (یکشنبه ۱۵ خرداد) در سن ۸۱ سالگی درگذشت، متولد شهر یزد بود که از سال ۱۳۵۹ تاکنون سرپرستی موسسه اطلاعات را بر عهده داشت. او از اعضای مجمع روحانیون مبارز بود که سابقه شش دوره حضور در مجلس شورای اسلامی را هم داشت.
روحش شادکمیاب بوددر زمانه ای که
انسانهای وارسته اندک اندهرگزدهانش به
سخنان چرک آلوده نشدوبی جاصحبت نکرد
صبوربودومتین درگفتارورفتارش اصالت
وشخصیت عیان بودخدایش بیامرزداوتاریخچه انقلاب بوداوائل انقلاب
سفیرایران درعراق بودوسعی کردکه ازجنگ
جلوگیری کند.
سید علیرضا
۱۹:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۶
آقای دعایی، وقتی تواضع تو را با سابقه ی شش دوره مجلس شورای اسلامی میبینم به حال نماینده سروان که با سیلی زدنش مشهور شد، تأسف می خورم. شخصیتی بودی پاک و ساده زیست. در دوره ای که جایگاه جمهوریت و اسلامیت کشور در حال دور شدن و خدشه است، تو همواره به فکر پیوند این دو بودی. در حالی که مطمئنم خیلی از افراطیون داخلی نمیدانند که بعضی از هموطنان معاند خارج نشین نتیجه کارهای آنها هستند. رفتی و من هنوز نمودم بدون تفکرات کمیاب امثال تو، جایگاه جمهوریت و اسلامیت در آینده به کجا کشیده خواهد شد؟؟؟
ناشناس
۱۸:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۶
خدابیامرزدت خیلی ماهی
ولی خودمونیم همین بازیا رو تو مجلس در میاوردید که وضع مملکت الان این شده!!
ناشناس
۱۸:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۶
مرحوم آقای دعایی برخلاف چهره جدی وعبوسش , عجب انسان طنازی بوده , خدایش رحمت کناد, انسانی صادق , متواضع , ساده زیست و..... , اینگونه انسانها در این روزگار وانفسا حکم کیمیا را دارند
آسد محمودِ دعایی ! سلام . حالا ميفهمم چرا از چرندیاتم خوشت ميومد ... خودتم مثِ خودم خل بودی !!! ... خدا رحمتت کنه که پای گل آقارو به روزنامه ت باز کردی ... دلم تنگ شد برا روزنامه اطلاعات ...برا اطلاعاتِ هفتگی ...برا اطلاعاتِ علمی ... برا جوانانِ امروز ...برا ادبستان ...برا اطلاعاتِ بین الملل ...برا اطلاعاتِ حكمت و معرفت ... برا اطلاعات سياسى اقتصادى ... برا اون مجله كه به زبونِ فرانسه منتشر كردى ... دلم تنگ شد برا صفحه نظرها و اندیشه ها ... برا صفحه معارف ... برا صفحه ایرانشناسی ... دلم تنگ شد برا ضمیمه روزنامه اطلاعات و پاورقیایی که از کتابای روز منتشر میشد ... دلم تنگ شد برا باستانی پاریزی ، فریدون مشیری ، اسلامی ندوشن ، دکتر شهیدی ، علامه جعفری ، بهاءالدين خرمشاهى ، اديب برومند ، زرياب خوئى ، على اكبر كسمائى .... دلم تنگ شد برا کتابایی که تو انتشاراتِ اطلاعات منتشر شد ... برا كتاباى خودم نه ... برا شرح مثنوى كريم زمانى... دلم تنگ شد برا جوونیم ... ممنون که بهم اعتماد کردی ... ممنون که نگفتی هنوز بچه ای ... منم دارم پیر میشم ... داشتم گریه میکردم ... خدا رحمتت کنه مرد که بالاخره خندوندیم !!!!
انسانهای وارسته اندک اندهرگزدهانش به
سخنان چرک آلوده نشدوبی جاصحبت نکرد
صبوربودومتین درگفتارورفتارش اصالت
وشخصیت عیان بودخدایش بیامرزداوتاریخچه انقلاب بوداوائل انقلاب
سفیرایران درعراق بودوسعی کردکه ازجنگ
جلوگیری کند.
ولی خودمونیم همین بازیا رو تو مجلس در میاوردید که وضع مملکت الان این شده!!
لطفااهانت نکنیدبه انسانی وارسته