صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۵۳۲۱۳
بنیان انقلابی بودن، التزام به این اصل یعنی حاکمیت بدون استثنای مردم است. از این مرحله به بعد، هر کسی می‌تواند محتوای مورد نظر خود را با رعایت این اصل تبلیغ کند و پیش ببرد. هر رفتاری جز این ضد انقلابی است.
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۹ - ۱۶ خرداد ۱۴۰۱

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: به عللی در سه دهه گذشته درباره مرحوم امام بجز یک تحقیق و مقاله و یکی دو یادداشت چیز دیگری ننوشته‌ام. ولی امسال به این نتیجه رسیدم که بهتر است آن مقاله خود را با رویکرد مشخص‌تری بنویسم.

یکی از بدترین و زشت‌ترین اقدامات پایه‌گذاران نواصول‌گرایی که از حدود دو دهه پیش آغاز کردند، تحریف مفهوم انقلاب و نقش مردم و نیز مواضع مرحوم امام در این زمینه است. آنان چون شهامت نداشتند تا صریحاً اعلام کنند که مواضع امام و یا اصل انقلاب را نمی‌پذیرند، در نتیجه ریاکارانه اقدام به تحریف آنها کردند.

منظورم تحریف جایگاه مردم و رأی مردم در انقلاب و نظام بویژه در آرای مرحوم امام است. به نظر من مخالف یا منتقد نظرات امام بودن مشکلی نیست، بویژه آنکه نظرات ایشان هم در حال تحول بود. برای اثبات این ادعا می‌توان تفاوت فراوان میان رویکرد کتاب کشف‌الاسرار را با فتاوای سال‌های انقلاب و دهه ۱۳۶۰ ایشان مقایسه کرد که سه دهه بعد نوشته‌اند. ولی کسی حق تحریف را ندارد.

موضوع تحریف به تعریف از انقلاب و جایگاه مردم برمی‌گردد. معنای انقلاب و انقلابی را باید از دو منظر روشی و محتوایی تفکیک کرد. معنای روشی آن را نباید قربانی برداشت‌های محتوایی کرد. زیرا وجه ثابت انقلاب، روش است و نه محتوای در حال تحول آن.

چه زمانی انقلاب رخ می‌دهد؟ زمانی که حکومت مستبد شود و مانع تحقق حضور و مشارکت و اعمال حق حاکمیت ملت شود. این یک بحث روشی است و نه محتوایی. به همین علت از وجود انقلاب‌های گوناگون حرف می‌زنیم که همه در این ویژگی و تعریف مشترک هستند، در حالی که محتوای مورد نظر مردمشان ممکن است با یکدیگر تفاوت داشته باشد.

در ایران نیز همه نیروها از مذهبی و غیر مذهبی، از لیبرال تا کمونیست همه و همه در انقلاب حضور داشتند، در حالی که به لحاظ محتوایی در تقابل با یکدیگر بودند کسی هم به آنان نگفت که حق شرکت در فرایند انقلاب را ندارند.

پس بنیان انقلابی بودن، التزام به این اصل یعنی حاکمیت بدون استثنای مردم است. از این مرحله به بعد، هر کسی می‌تواند محتوای مورد نظر خود را با رعایت این اصل تبلیغ کند و پیش ببرد. هر رفتاری جز این ضد انقلابی است. آنان که اصل حاکمیت بدون قید و شرط ملت را نادیده می‌گیرند و به جای آن، الزام به غلبه محتوای مورد نظر خود را می‌نشانند، در واقع ضد انقلابی هستند که پوشش انقلابی دارند.

این اقدام ضدانقلابی از خلال تحریف دیدگاه امام انجام شده است. با تفاسیر عجیب و غریب، کوشیدند که رأی ملت را در نظر ایشان فرعی و غیر مهم و غیر اصیل و حتی بی‌اثر جلوه دهند، در حالی که با هیچ ترفندی نمی‌توان چنین برداشتی را به مواضع امام قالب کرد.

پژوهشی که درباره تحلیل محتوای کلمات امام از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۶۸ انجام دادم، نشان داد، کلمه‌ای که بیش‌ترین کاربرد را در همه مطالب ایشان اعم از سخنرانی یا نامه و اطلاعیه و یا گفتگو دارد، کلمه مردم و مترادفات آن است.

ده کلمه‌ای که بیش‌ترین کاربرد را داشتند عبارتند از:

تعداد کلمات در هر ده هزار کلمه
▪️مردم، توده، امت و... ۱۲۲ بار
▪️اسلام و... ۱۱۱ بار
▪️حکومت، دولت و... ۸۷ بار
▪️خدا ۴۵ بار
▪️ایران. ۳۹ بار
▪️استبداد، دربار، شاه و... ۳۴ بار
▪️انقلاب، نهضت. ۳۰ بار
▪️جمهوریت، دموکراسی، رأی، رفراندوم ۲۴ بار
▪️روحانیت، آخوند، علما و... ۲۱ بار
▪️آمریکا، کاخ سفید و... ۱۵ بار

این اولویت‌ها نشان‌دهنده تأکیدهایی است که در مقام رهبری سیاسی این انقلاب و نظام برای مردم و جامعه ابراز شده است. این تأکیدها ممکن است به لحاظ محتوایی واجد تحلیل‌های گوناگونی باشد، ولی به لحاظ روشی صراحت بیش‌تری در حق عمومی مردم در تعیین سرنوشت خود دارد.

پس انقلابی بودن وجه ممیزه یک ایرانی یا مسلمان از دیگری نیست، بلکه وجه ممیزه نسبت به حق حاکمیت ملت است و همه افراد با هر گرایش فکری و سیاسی و مذهبی و غیر مذهبی می‌توانند مشمول این صفت شوند، مشروط بر اینکه همواره بر این حق مردم در تعیین سرنوشت خود پای‌بند باشند.

البته پس از این مرحله می‌توان از محتوای مورد نظر خود درباره اسلام یا... را با ویژگی‌های رفتاری و اخلاقی یک انسان انقلابی و فقط در ذیل همان قاعده کلی تبلیغ کرد و به پیش برد.

مواضع امام نیز در این مورد روشن است و قابل تحریف نیست. اگر کسی آن را قبول ندارد، یا سکوت کند یا صریحاً مخالفت و آن را نقد کند، این کار به صواب نزدیک‌تر است و اتفاقاً مخاطبان و طرفداران شما نیز آن را بیش‌تر می‌پسندند.

به نظرم ایجاد جنجال میان سخنان آقای حسن خمینی نیز بیش از آنکه با هدف تخریب او باشد، معطوف به حاشیه راندن همین رویکرد مرحوم امام است.

ارسال نظرات
ناشناس
۱۷:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۶
به فرض محال هم که اونها تحریف کنند ، چه دخلی به شما داره که اصولاً افکار حضرت امام را انکار می کنید.
م
۱۵:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۶
کلا به نظرت این چیزی که میبینیم انقلابه؟؟
ناشناس
۱۲:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۶
جفنگترین بحثی که تا حالا شنیده ام
یعنی میفرمایید از نظر امام نظر مردم (که خیلی محترم است و لازمه برپایی حکومت اسلامی است و بدون آن نه امام خمینی و نه حتی معصوم امکان برپایی حکومت را ندارد) اصل است و رای و نظر اسلام فرع؟
ناشناس
۱۱:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۶
باملقلق حرف زدن نتیجه ای رانبایدانتظارداشت مردم مسلمانندودستورات قران برایشان ختم کلام است
ناشناس
۱۰:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۶
ما قبلا اصولگرا داشتیم ولی این "نو اصولگرایی" که مفهومش بسیار مبهم پیچیده هست دیگه چه صیغه ای .....؟؟؟
ناشناس
۱۰:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۶
خیلی جالبه که یکی از این آقایان که کوشکی نامی است و معلوم نیست در زمان انقلاب کجا تشریف داشتند در برنامه در سیما مکررا تاکید می کنند که امام فرموده کشاورزان در راس امور هستند. اینکه امام (ره) احترام خاصی به اقشار مردم قائل بودند امری است مسلم. لکن انقدر که این آقا در برنامه گقتند که امام فرموده کشاورزان در راس امور هستند امام نگفته بوند.
حالا منظور این آقا چیست به نظر، همان جمله معروف مجلس در راس امور است میباشد. امثال ایشان با برنامه ای مشخص میخواهند مثلا با جابه جایی اموری مهم و اموری عادی و بزرگ و کوچک نشان دادن برخی از مبانی اینطور القا و عادی سازی و رفع اهم از امور مهم است. تحیرف این طور توسط این آقایان فرصت طلب بوجود می آید.
امين ميرزائى
۱۰:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۶
رهبری فقید معصوم که نبودن ... یه سری حرفا و کاراشون قابلِ دفاعه یه سری ام نه ... امام تو تلویزیون عرفان درس میداد ... تفسیرِ عرفانی سوره حمد ... دکتر سروشم شبا تو رادیو مثنوی تدریس میکرد ... از قم و مشهد فشار آوردن هردوشونو تعطیل کرد ... روزای اخر به این نتیجه رسید که موسیقی حرام نیست ... از بالا و پایین ریختن سرش که تار و گیتار آلاتِ فسق و فجورن ... گفت شطرنج حلاله ... ریختن سرش که چرا قمارو حلال کرد !؟ ... مجلس و شورای نگهبان دعواشون میشد به مرحوم گلپایگانی نوشت که اگه دو سومِ مجلس رأی بدن شورای نگهبان نمیتونه و نباید مخالفت کنه ... بعدشم شوراى تشخیصِ مصلحتِ نظام تشکیل شد که بعدش شد شورای نگهبان دوم يا همون مجمع !!!! ... به یه بتده خدایی ام گفتن تو اصلن نمیفهمی ولایت فقیه چیه ... مملکتم که الحمدلله از دستِ لیبرالا و كمونيستا دراوردن ... تابستونِ سال ۶۷