فرارو- حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی، سرپرست موسسه اطلاعات و نماینده شش دوره مجلس شورای اسلامی عصر امروز در سن ۸۱ سالگی به دیار باقی شتافت.
مرحوم دعایی که یکی از همراهان و نزدیکان امام خمینی (ره) در دوران اقامت ایشان در شهر نجف بود، سابقه سفارت ایران در بغداد بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸ و مقطع پیش از آغاز جنگ تحمیلی را هم در کارنامه خود داشت.
مراسم تشییع پیکر حجت الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی فردا ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۹ صبح از حسینیه جماران به سوی حرم امام خمینی برگزار خواهد شد.
اگر منظور شما از مردم، عامه مردم ایران هستند، من و شما و بسیاری از کسانی که صدایشان بلند است و مثلا سنگ مردم را به سینه می زنند و تنها وسیله تشدید اختلاف ها و تنش ها و درگیری ها شده اند هم برایشان بی خاصیت هستیم در هر شغلی و اگر منظور از مردم بزرگانی چون مصدق و ... هستند، جناب آقای دعایی در این همه سال طوری مدیزیت کردند که جوانانی که مصدق-زدایی شدند و می شوند، بدانند مردانِ مرد این مملکت که برای عظمت ایران تلاش بسیار کردند-ولو ناکام- چه کسانی بودند.
در صفات خوب او می گفتند زندگی اش فقط از شهریه رهبری بود . مگر رهبری شهریه می دهد ؟ چقدر می دهد و از کجا تامین می شود و به چه کسانی شهریه می دهد ؟
تعقل ، تدین و جذب حداکثری از خصوصیات ایشان بود
روحانیت اگه بیل زن بود ، باغچه جلوی در خونه خودشو بیل می زد!
ارشاد مردم !!! خخخخخ!!!
به خاطر اینکه این خبر سرتیتر سایت قرار نگرفت یک امتیاز منفی برای فرارو
* دعای حضرت شیخ ابوالحسن خرقانی در حق محمودی نامحمود که از وی دعا خواست.
انسان نجیب و با مرامی بودند .خدایش بیامرزد
اگر چند نفر از نوع آن مرحوم را می داشتیم وضعمان داشتیم ه وضع فعلی نمی افتادیم
،به حال مردم که فرقی نکرد
تبريك و تهنيت
که ترا رنجور شد همسایهای
گفت با خود کر که با گوش گران
من چه دریابم ز گفت آن جوان
خاصه رنجور و ضعیف آواز شد
لیک باید رفت آنجا نیست بد
چون ببینم کان لبش جنبان شود
من قیاسی گیرم آن را هم ز خود
چون بگویم چونی ای محنتکشم
او بخواهد گفت نیکم یا خوشم
من بگویم شکر چه خوردی ابا
او بگوید شربتی یا ماش با
من بگویم صحه نوشت کیست آن
از طبیبان پیش تو گوید فلان
من بگویم بس مبارکپاست او
چونک او آمد شود کارت نکو
پای او را آزمودستیم ما
هر کجا شد میشود حاجت روا
این جوابات قیاسی راست کرد
پیش آن رنجور شد آن نیکمرد
گفت چونی گفت مردم گفت شکر
شد ازین رنجور پر آزار و نکر
کین چه شکرست او مگر با ما بدست
کر قیاسی کرد و آن کژ آمدست
بعد از آن گفتش چه خوردی گفت زهر
گفت نوشت باد افزون گشت قهر
بعد از آن گفت از طبیبان کیست او
که همیآید به چاره پیش تو
گفت عزرائیل میآید برو
گفت پایش بس مبارک شاد شو
دستش زیر سر شریعتمداری...
ایشان آزارش به کسی نرسیده بود که دنبال ترور کردنش در این سن و سال باشند