صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۵۱۶۹۶
به نظر می‌رسد پرزیدنت بایدن بیش از چند صفحه از کتاب سیاست خارجی دهه ۱۹۸۰ «رونالد ریگان» رئیس جمهوری اسبق امریکا را وام گرفته است.
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۴ - ۰۷ خرداد ۱۴۰۱

فرارو- مروان بشاره نویسنده، مقاله‌نویس و تحلیلگر ارشد سیاسی فلسطینی برای شبکه خبری الجزیره است. از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴بشاره سردبیر و مجری برنامه «امپراتوری» بود که مسائل مرتبط با قدرت‌های جهانی را مورد بررسی قرار می‌داد. او به عنوان یکی از روشنفکران عمومی پیشرو جهان عرب در نظر گرفته می‌شود و به طور گسترده در مورد سیاست جهانی می‌نویسد و به عنوان یک مرجع برجسته در خاورمیانه و امور بین المللی شناخته می‌شود. او در رشته دکتری جامعه‌شناسی سیاسی و مطالعات استراتژیک در فرانسه تحصیل کرده است. مقالات او در نشریات معتبری، چون نیویورک تایمز، نیوزویک گاردین و لوموند منتشر شده اند. از جمله کتاب‌های منتشر شده از او می‌توان به «فلسطین – اسرائیل: صلح یا آپارتاید» چاپ سال ۲۰۰۱ میلادی و «عرب نامرئی» چاپ سال ۲۰۲۱ میلادی اشاره کرد.

به گزارش فرارو به نقل از الجزیره، چه خبر از جو بایدن؟ او این روز‌ها پر سر و صداست و لاف دلیر بودن سر می‌دهد حتی اگر به عنوان یک کاتولیک خوب بداند که فخرفروشی بدترین گناه در بین هفت گناه است!

تنها چند ماه پس از خروج تحقیرآمیز نیرو‌های امریکایی از افغانستان بایدن خطرات را علیه هر دو قدرت هسته‌ای جهان یعنی چین و روسیه افزایش می‌دهد در حالی که به برتری نظامی بی‌بدیل آمریکا می‌بالد گویی بر این باور است که می‌توان در جنگ‌های هسته‌ای پیروز شد.

در انحراف بزرگ از سیاست «ابهام استراتژیک» چندین دهه‌ای امریکا در قبال تایوان بایدن این هفته از ژاپن اعلام کرد که در صورت حمله چین علیه تایوان ایالات متحده از آن جزیره دفاع خواهد کرد. با این وجود، کاخ سفید تاکید کرده است که «هیچ تغییری در سیاست» آن کشور صورت نگرفته است.

این اولین بار نبود که او این گونه اظهارنظر می‌کرد. چند هفته پیش، بایدن از تغییر رژیم در روسیه حمایت کرد و در لهستان اعلام کرده بود که «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه «نمی تواند در قدرت باقی بماند». تنها کاخ سفید بود که از تشدید تنش‌ها عقب نشینی کرد و تاکید نمود که هیچ تغییری در سیاست خارجی امریکا ایجاد نشده است. با این وجود، بایدن از پس گرفتن اظهارات خود که بیانگر «خشم اخلاقی» او بود امتناع ورزید و در عوض پوتین را به جنایات جنگی، نسل‌زدایی و تلاش برای از بین بردن اوکراین متهم کرد.

همه این موارد این پرسش را ایجاد می‌کنند: آیا این مورد «بایدن بودن» است؟ او به خصوص به عنوان یک مرد ۷۹ساله گشاده زبان و فاقد نظم و انضباط است. آیا بایدن صرفا برای مخاطبان خارجی صحبت می‌کند یا آن که ایالات متحده در واقع «صراحت راهبردی» را در رابطه با پکن در مورد تایوان اتخاذ کرده و متعهد به «تغییر رژیم» در مسکو پس از حمله پوتین به اوکراین است؟ بیان این تفاوت مبالغه گویی نیست، زیرا پیامد‌های بالقوه یک رویارویی جهانی می‌تواند به معنای مرگ و ویرانی در سراسر جهان باشد.

بایدن در اکتبر گذشته در جلسه شهرداری در بالتیمور اظهارات مشابهی را در مورد تایوان بیان کرد. این که او از زمان روی کار آمدن لحن جنگجویانه را علیه چین و روسیه اتخاذ کرده و این که مدت‌ها دیدگاه‌های جنگ طلبانه در مورد سیاست خارجی داشته است از جمله زمانی که در دولت «باراک اوباما» رئیس‌جمهور آمریکا خدمت می‌کرد نشان دهنده این است که او منظورش را داشته یا دست کم از پیش از رئیس جمهور شدن در نظر داشته این مسائل را مطرح کند و اکنون به عنوان فرمانده کل قوای ایالات متحده این دیدگاه‌های اوست که در مورد مسائل جنگی در واشنگتن اهمیت دارد و می‌تواند منجر به تشدید تنش‌ها با مسکو و پکن شود.

بایدن برای مدت زمانی طولانی یک لیبرال دوره جنگ سرد بود که از ایستادگی در برابر اتحاد جماهیر شوروی دفاع می‌کرد. بایدن تا حد زیادی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به یک مداخله‌گر لیبرال تبدیل شد و از مداخلات نظامی به نمایندگی یا به بهانه اهداف بشردوستانه و دموکراتیک به ویژه در زمانی که مناسب باشد حمایت کرد. برای مثال، او در سال ۱۹۹۱ میلادی به دلیل ترس از واکنش منفی به جنگ اول خلیج فارس رای منفی داد، اما پس از آن به جنگ بعدی خلیج فارس در سال ۲۰۰۳ میلادی رای مثبت داد که در نهایت باعث واکنش شدیدتر شد.

با این وجود، به نظر می‌رسد که او از آن زمان درس خود را از شکست‌های متعدد ایالات متحده در خاورمیانه آموخته است و نظرش را در مورد استقرار نیرو‌های آمریکایی برای بازسازی کشور‌ها یا تغییر حکومت‌ها تغییر داده است.

با این وجود، بایدن به جای این که به درون و به سوی انزواگرایی یا عقب نشینی از جهان متمایل شود اکنون هدف‌اش رو به بالا است. هدف او این است که انواع مداخلات نظامی پرهزینه و کم بازده مانند مداخلات در عراق و افغانستان را به نفع مهار جهانی کم هزینه و پربازده در نقاط جنجالی جهان کنار بگذارد تا اعتبار امریکا در خارج از کشور و محبوبیت در داخل را بدون قربانی کردن خون و سرمایه آمریکا افزایش دهد.

بایدن این نکته را در یک سخنرانی انتقادی در مورد خروج ایالات متحده از افغانستان در سال گذشته خلاصه کرد و گفت: «رقبای استراتژیک واقعی ما یعنی چین و روسیه هیچ چیزی را بیش از این دوست ندارند که ایالات متحده میلیارد‌ها دلار منابع خود را به طور نامحدود برای برقراری ثبات در افغانستان هزینه کند».

در عرض چند ماه پس از خروج از افغانستان، پوتین بهانه‌ای را به بایدن داد تا با حمله به اوکراین ائتلاف رو به زوال ناتو را تحت رهبری ایالات متحده احیا و تقویت کرده و گسترش دهد. همدستی آشکار چین با جنگ خصمانه پوتین در اوکراین نیز بایدن را قادر ساخت تا اتحاد‌های آمریکا و آسیا را در برابر مداخله بالقوه چین در تایوان تقویت کند.

برای بایدن، روسیه و چین یک چالش ژئوپولیتیکی یکسان بدون توجه به تفاوت‌های بین وضعیت اوکراین به عنوان یک کشور مستقل و وضعیت تایوان به وجود می‌آورند.

بایدن برای احیای اتحاد‌های ایالات متحده با اروپا و آسیا، رقابت ایالات متحده با روسیه و چین را به عنوان یک درگیری جهانی بین دموکراسی و استبداد توصیف کرد و در عین حال از حمایت مستبدان مختلف در طرف آمریکا برخوردار شد. بایدن نه تنها شعار‌های جنگ سرد را تکرار می‌کند بلکه بیش از چند صفحه از کتاب دستورالعمل «رونالد ریگان» رئیس جمهور اسبق امریکا در دهه ۱۹۸۰ میلادی را نیز وام گرفته همان کتاب بازی‌ای که او خود در سال ۱۹۸۷ آن را به عنوان یک «شکست مطلق» محکوم کرده بود.

بایدن نیز مانند ریگان که فهمیده بود آمریکایی‌ها پس از تحقیر در ویتنام باید غرور خود را بدون قربانی کردن بیش‌تر بازیابند امیدوار است که غرور آمریکایی‌ها را که در افغانستان از دست رفته است بدون قربانی کردن بیش‌تر در درگیری‌های نظامی دور احیا کند. برای رسیدن به این هدف، بایدن همانند ریگان بایدن از متحدان ایالات متحده در اروپا حمایت می‌کند و پایگاه‌های نظامی خود را گسترش می‌دهد در حالی که مشتریانی را که در جنگ‌های نیابتی در خاورمیانه و فراتر از آن می‌جنگند مسلح می‌کند.

بایدن همانند ریگان موضعی سرسختانه در پیش گرفته و بودجه دفاعی خود را به ۷۸۲ میلیارد دلار افزایش می‌دهد در حالی که از هرگونه حرکتی که ممکن است به رویارویی با روسیه یا ایران منجر شود اجتناب می‌ورزد. همان طور که ریگان از مجاهدین علیه اشغال افغانستان توسط شوروی حمایت کرد بایدن نیز از اوکراین در مبارزه با مهاجمان روسی حمایت می‌کند. او به آنان کمک می‌کند تا بجنگند تا آمریکایی‌ها مجبور نباشند در میدان جنگ حضور یابند.

او حتی وعده داد که از آمریکایی‌ها در برابر هزینه‌های انرژی و اقتصادی جنگ محافظت کند. با این وجود، برخلاف ریگان که دیپلماسی و کنترل تسلیحات را در تعاملات خود با روسیه علیرغم تهاجم آن کشور به افغانستان، مداخله در لهستان و افزایش عظیم زرادخانه‌های نظامی و هسته‌ای آن به صورتی نسبتا موفق دنبال کرد به نظر می‌رسد بایدن دیپلماسی و کنترل تسلیحات را رها کرده است.

برخلاف ریگان که در تمام دوران هشت‌ساله ریاست جمهوری خود تنها یک جنگ ۳۶ساعته را علیه جزیره کوچک گرانادا به راه انداخت به نظر می‌رسد بایدن به طور جدی به فکر جنگ با چین بر سر تهاجم فرضی به تایوان است.

این یک بازی خطرناک سیاست رفتن تا مرز جنگ برای از میدان به در کردن حریف است. این بازی ممکن است در گذشته برای افرادی مانند ریگان و جان اف کندی کارساز بوده باشد، اما رسیدن به لبه پرتگاه بدون وارد شدن به جنگ یک قمار کاملا بی‌پروا است آن هم در دوره‌ای که کشور‌های مجهز به تسلیحات هسته‌ای از امنیت ملی خود دفاع می‌کنند. به همین دلیل است که بایدن پیش از آن که همه چیز از کنترل خارج شود باید جلوی غرور خود را بگیرد همان طور که باید دیگر گناهان اصلی آمریکا، خشم و طمع را به نفع فضایل، فروتنی، اعتدال، و سخت کوشی رام کند.

ارسال نظرات