صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۵۱۰۶۳
دشمنان «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه منتظر پخش تلویزیونی باله مشهور «دریاچه قو» از تلویزیون روسیه هستند، زیرا آن باله ممکن است مرگ او را فاش سازد.
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۴ - ۰۴ خرداد ۱۴۰۱

فرارو- برین شیوویتز دکترا و مدرس حرکات موزون در دانشگاه چپمن در کالیفرنیا است. او ویراستار «کتاب بدن، رقص و متن: مقالاتی درباره عملکرد و حاشیه‌های تاریخ» (چاپ انتشارات مک فارلند، سال ۲۰۱۹ میلادی) و نویسنده کتاب «پیش رو، پشت پرده: رقص در دوران طلایی هالیوود» (چاپ انتشارات دانشگاه آکسفورد، سال ۲۰۲۲ میلادی) است.


به گزارش فرارو به نقل از نیوزویک، باله یکی از رقص‌های مشهور و بخشی از هنر روسیه است. باله تمام رقت و ژرفای ملت مدرن روسیه را در خود دارد، داستانی تاریک با پایانی تراژیک. هم چنین، باله کلیدی مخفی برای درک وضعیت در کرملین است.

باله «دریاچه قو» تمام عناصر داستانی برای تبدیل شدن به یک سریال مدرن را نیز در خود دارد: زنان جوان، یک جادوگر، یک نامادری شیطان صفت و یک شاهزاده خوشتیپ. در تاریخ ۳ مارس باله «دریاچه قو» در جنگ اوکراین نقش آفرین بود. زمانی که مقام‌های دولتی در مسکو برنامه تلویزیون مستقل و اغلب منتقد کرملین «باران» را که متمرکز بر روی مسائل جوانان بود متوقف کردند کارکنان آن شبکه تلویزیونی از صحنه خارج شدند و قدرت خود را برای بیان آخرین واژگان از طریق موسیقی دراماتیک چایکوفسکی (خالق دریاچه قو) و رقص منظم گروهی از بالرین‌ها به نمایش گذاشتند.

دو روز پس از آن، بخش خبری شبانگاهی شبکه خبری «ان بی‌سی» امریکا نسخه ضبط شده دوره شوروی باله دریاچه قو را پخش کرد و باعث حیرت بسیاری از بینندگان امریکایی از تماشای این نسخه قدیمی شد. با این وجود، ژست تلویزیون باران روسیه برای نمایش آن باله برای بینندگان روس کاملا خوانا و قابل فهم بود.

پخش باله دریاچه قو برای روس‌ها نمادی بیش از یک نوستالژی است چرا که در بیش از نیم قرن گذشته رسانه‌های روسیه و دوره شوروی از این باله به عنوان نشانه‌ای از وجود بحران و حتی تغییر رهبری در سطوح عالی سیاسی استفاده کرده اند.

در حالی که تصویر قو‌های در حال رقصیدن با موسیقی چایکوفسکی به نمادی از تغییر در روسیه تبدیل شده، اما این باله به موضوع جنگ و صلح نیز اشاره دارد. بنابراین، بله به زودی یک روز تلویزیون دولتی روسیه ممکن است بار دیگر دریاچه قو را پخش کند، اما این بار کدام نسخه را پخش خواهد کرد: نسخه اصلی، نسخه شوروی یا نسخه‌ای که هنوز دیده نشده است؟

باله «دریاچه قو» معادل دود سفید بیرون آمده از دودکش کلیسای سیستین در واتیکان برای اعلام خبر انتخاب پاپ جدید است. پخش باله دریاچه قو در روز موعود نشان می‌دهد که پایان «ولادیمیر پوتین» نزدیک است.

هنگامی که «لئونید برژنف» رهبر پنجم اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۲ درگذشت تلویزیون دولتی روسیه باله دریاچه قو را به جای اعلام خبر مرگ او پخش کرد. همین نسخه از باله «دریاچه قو» پس از مرگ «یوری آندروپوف» در سال ۱۹۸۴ میلادی و «کنستانتین چرننکو» دبیران کل اسبق حزب کمونیست شوروی در سال ۱۹۸۵ میلادی پخش شد.

«جانیس راس» در کتاب «مانند بمبی که منفجر می‌شود: لئونید یاکوبسن و باله به عنوان مقاومت در روسیه شوروی» از نمایش باله روسی به عنوان استفاده از یک تاکتیک «متوقف کننده» یاد می‌کند که به کادر رهبری شوروی فرصت می‌داد تا برنامه ریزی کند و در عین حال «آرامش دهنده به توده ها» بود. بالرین‌ها می‌رقصیدند و مردم با آرامش منتظر بودند و تماشا می‌کردند.

همین تکنیک در سال ۱۹۹۱ میلادی زمانی که کمونیست‌ها تلاش کردند تا «میخائیل گورباچف» را سرنگون کنند مورد استفاده قرار گرفت. باله دریاچه قو به مدت سه روز متوالی پخش شد. در سال ۲۰۱۱ میلادی، «کولتورا» کانال تلویزیونی ملی روسیه به مناسبت بیستمین سالگرد تلاش برای کودتا بازپخشی از دریاچه قو را پخش کرد.

در سالیان اخیر اوکراینی‌ها نیز از باله «دریاچه قو» برای اظهار نظر یا حدس و گمان بی‌صدا درباره رویداد‌های کرملین استفاده نمادین به عمل آورده اند. در سال ۲۰۱۴ میلادی، اندکی پس از الحاق کریمه به روسیه چهار رقصنده با لباس نمادین قو از نمایشگاه تانک در فضای باز موزه تاریخ نظامی اودسا عبور کردند.

حدود یک سال بعد، در مارس ۲۰۱۵ میلادی «آندری کاپرانوف» وب سایتی را برای ردیابی ناپدید شدن پوتین که ظاهرا در آن ماه یازده روز ناپدید شده بود راه اندازی کرد. او در پس زمینه سایت از تصویری از رقص نمادین باله استفاده کرد که به طور خاص در قرن نوزدهم میلادی به شکلی از مقاومت تبدیل شده بود.

نمایش ماه گذشته باله «دریاچه قو» در تلویزیون باران نیز به طور مشابه نمایش همبستگی با اوکراین و آرزوی مرگ پوتین بود. کاربران رسانه‌های اجتماعی از ظرفیت بالقوه معناداری کامل قو‌ها غافل بودند. با این وجود، آن دسته از کاربرانی که می‌دانستند پخش باله دریاچه قو در روسیه از لحاظ تاریخی با سازماندهی مجدد رهبری (و گاهی اوقات مرگ) مطابقت دارد طیفی از پاسخ‌ها را توئیت کردند که رایج‌ترین آن آرزو برای پخش نسخه کلاسیک دوره شوروی این باله از تلویزیون دولتی روسیه بود.

با این وجود، نسخه‌های متفاوتی از باله دریاچه قو وجود دارند و علیرغم آن که نسخه‌هایی که در سال‌های ۱۹۸۲.۱۹۸۴، ۱۹۸۵.۱۹۹۱ میلادی یا چند هفته پیش پخش شدند موسیقی‌های ساخته چایکوفسکی یکسانی دارند رقص آن باله‌ها می‌تواند متفاوت از یکدیگر باشد. پایان باله می‌تواند همه چیز از تراژدی گرفته تا خوشبختی را به بیننده انتقال دهد. باله‌ای که زیبایی را در همگنی می‌یابد ارزش‌های عمیق روسی را بازتاب می‌دهد: دریاچه قو از نظر بصری، صوتی و حرکتی برای نشان دادن ناسیونالیسم (ملی گرایی) قوی طراحی شده است. با این وجود، این که قو‌ها به ظاهر چه کسی یا چه چیزی را نشان می‌دهند موضوعی پیچیده‌تر است.

در نسخه اصلی باله دریاچه قو که در سال ۱۸۷۷ در تئاتر بولشوی مسکو به نمایش درآمد اودت دوشیزه قو است که نامادری شیطان صفت‌اش در تلاش است او را به قتل برساند. تنها محافظ کننده از وی تاج داده شده از سوی پدربزرگ‌اش به اوست. اگر اودت ازدواج کند نقشه‌های نامادری شیطانی نقش بر آب می‌شوند. شاهزاده زیگفرید عاشق اودت می‌شود و عهد می‌بندد با او ازدواج کند، اما توسط شیطان فریب داده شده و به خیانت می‌پردازد. زیگفرید که مصمم است در کنار اودت باشد تاج را از سر او برداشته و به دریاچه می‌اندازد. در پایان، اودت در آغوش زیگفرید می‌میرد.

در سال ۱۸۹۵ میلادی، «ماریوس پتیپا» و «لو ایوانف» نسخه تازه‌ای از دریاچه قو را برای تئاتر مارینسکی در سن پترزبورگ (امروزه کیروف) ساختند.

چایکوفسکی تنها دو سال پیش از آن فوت کرده بود و و از «ریکاردو دریگو» خواسته شد تا اصلاحاتی را در موسیقی اصلی انجام دهد و او در این زمینه با «موست» برادر چایکوفسکی همکاری کرد. موست عناصر اصلی باله را حفظ کرد، اما داستان را به شدت تغییر داد. در این نسخه یک جن شرور (به شکل جغد) مسئول طلسم اودت است. اودت به جای ترس از مرگ می‌ترسد که برای همیشه یک قو باقی بماند.

بزرگ‌ترین تفاوت در پایان این نسخه است. به جای آن که اودت در آغوش زیگفرید بمیرد باله این گونه پایان می‌یابد که دو عاشق همراه با یکدیگر خودکشی می‌کنند و معتقدند که تنها شانس‌شان برای خوشبختی در زندگی پس از مرگ است. باله با آپوتئوسیس (یا به نوعی عروج به انسان کامل یا ارتقای یک سوژه به درجه‌ای الهی) به پایان می‌رسد جایی که عشق واقعی بر شر پیروز می‌شود. طراحی رقص حاصل از اجرای مجدد این باله در هر دو نسخه باله کیروف و بولشوی روایتی از غلبه خیر بر شر به عنوان مضمونی محوری باقی مانده است.

در فاصله سال‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۸۰ میلادی یعنی پیش از پایان جنگ سرد باله دریاچه قو با اقتباس‌های بیش‌تری ارائه شد جایی که لحظات انتقال و تحولات نهادی و اجتماعی در آن به تصویر کشیده شده بود. هر نسخه از باله «دریاچه قو» نکته‌ای را در مورد رهبری روسیه و فضای سیاسی زمانه خود فاش می‌ساخت.

«کریستینا عزراحی» در کتاب «قو‌های کرملین: باله و قدرت در روسیه شوروی» نسخه بولشوی در سال ۱۹۲۰ میلادی را مورد بحث قرار می‌دهد که در آن باله مبارزه بین خیر و شر توسط قو‌های سفید و سیاه نشان را به نمایش گذاشته است. عزراحی با زیرکی این مبارزه را به نبرد جریان داشته میان کمونیسم شوروی و سرمایه داری در آن زمان مرتبط می‌داند.

در اوایل دوره زمامداری استالین، باله کیروف اصلاحات بیش‌تری را در «دریاچه قو» اعمال کرد و روانشناسی شخصی شاهزاده زیگفرید را مورد بررسی قرار داد و سقوط او را به سمت جنون به عنوان محور باله قرار دارد. با این وجود، به دنبال فشار اعمال شده از سوی «جوزف استالین» و سایر مقام‌های حکومت شوروی طراحی تازه‌ای برای باله صورت گرفت و پایان بسیار خوشی در سال ۱۹۴۵ میلادی برای آن در نظر گرفته شد.

این نتیجه خوشحال کننده قرار بود خوش بینی را در میان مردم روسیه تقویت کند. نمایش آن نسخه ادامه یافت تا آن که در سال ۱۹۶۹ میلادی «یوری گریگوروویچ» طراح رقص پایانی تراژیک را برای باله دریاچه قو پیشنهاد کرد. دولت پسااستالینیستی شوروی این پیشنهاد مطرح شده از سوی تئاتر بولشوی را رد کرد و مانع از تماشای نسخه‌ای شد که به نظر می‌رسید در مورد آینده‌ای دلخراش هشدار می‌دهد.

در ماه مارس گذشته، باله دریاچه قو بار دیگر در تئاتر بولشوی مسکو اجرا شد. رقصنده‌ها نسخه ۲۰۰۱ میلادی طراحی شده گریگوروویچ را اجرا کردند خط داستانی پایان غم‌انگیزی را دنبال کرد که او ابتدا در سال ۱۹۶۹ میلادی پیشنهاد کرده بود. زیگفرید در رویارویی با نابغه شیطانی متحمل شکست می‌شود و طوفانی وحشتناک را فرا می‌خواند که باعث می‌شود اودت و زیگفرید با یکدیگر متحد شوند. شاهزاده کنار دریاچه تنها می‌ماند. موسیقی نیز با نت تیره‌تری به پایان می‌رسد. نظریه‌هایی درباره جنون پوتین، زوال فیزیکی‌اش و حتی تسلط او بر قدرت را می‌توان از این اجرا تعبیر کرد.

دریاچه قو سرشار از امکانی است که می‌تواند پیام‌هایی، چون تراژدی کامل دولت روسیه، ناسیونالیسم، گذار سیاسی، جنگ و شکست شر را انتقال دهد. همان طور که بسیاری از بالرین‌های اوکراین در پیوستن به دفاع از ملت خود نشان داده‌اند بدن رقصندگان فقط زیبا و منظم نیست آنان قادر به نمایش مقاومت بیش‌تری هستند.

شاید به زودی تلویزیون دولتی روسیه باله دریاچه قو را پخش کند. آیا ما تنها بازگشتی به نسخه قدیمی خواهیم داشت یعنی دو نفر که به زندگی خود پایان می‌دهند؟ یا می‌توانیم آینده را تعریف کنیم و این داستان را برعکس سازیم و واقعا شیطان را شکست دهیم و به اوکراین اجازه دهیم تا همیشه شاد زندگی کند؟

ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه

ارسال نظرات
امين ميرزائى
۱۵:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
اواخرِ دهه شصت یه فویلِ آلومینیوم چسبونده بودم به آنتنِ VHF خونه مون با اختراعم تلویزیونای منطقه رو میگرفتم . هنوز ماهواره نیومده بود وقتی هوای تهران گرم و شرجی میشد ماهواره من میشد لایه یونوسفر !!! تلویزیونِ شوروی باله دریاچه قو پخش میکرد ... یه چن روز بعدش گفتن دیوارِ برلین ریخت پایین ، بعدشم یه دفعه گفتن شوروی متلاشی شده !!!!!!
ناشناس
۱۴:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
خدایا شکرت
ناشناس
۱۴:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
اگر زمانی به هر دلیلی پوتین در قدرت نباشد روسیه به چندین کشور تجزیه خواهد شد همان سرنوشتی که برای شوروی رقم خورد
ناشناس
۱۴:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
پوتین بایدن و ملکه باهم قرار ملاقات در انطرف دارند
ناشناس
۱۴:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
مرگ رژیم آمریکا مژده بزرگتری خواهد بود
ناشناس
۱۳:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
پوتین تا همتون رو زیر خاک نکنه نمیمیره
ناشناس
۱۳:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
راستی آخر و عاقبت پوتین چه میشود؟
ناشناس
۱۳:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
تزار ولادیمیر چکمه پاره اف