الف ادعا کرد؛ جریان انحرافی، تبلیغات خود برای سوء استفاده از مهدویت را تشدید کرده است.
سایت اصولگرای متعلق به احمد توکلی در مطلبی با عنوان «سوء استفاده از مهدویت برای سرپوش گذاشتن بر بی اعتنایی به مرجعیت و ولایت» از تبلیغات «جریان انحرافی» در راستای سرپوش گذاشتن بر آشکارشدن عقاید انحرافی فرقه مذکور در بی اعتنایی به دین فقاهتی خبر داد و به تشریح آنچه «نقشه راه و فتنه دوم» خوانده است، پرداخت.
"الف" در این مطلب آورده است: در حالی که جریان انحرافی، پس لرزه های آگاهی بخش سومین بی اعتنایی و تمرد از مواضع مراجع یا ولایت در کناره گیری از مناصب دولتی را تجربه می کند، اخبار منتشره از تشدید تبلیغات مبتنی بر سوء استفاده از مهدویت این گروه حکایت می کند.
روز جمعه امام جمعه موقت تهران با اشاره به لقلقه زبان بودن مهدویت بدون مرجعت و رهبری گفته بود: «كسي كه دم از امام زمان (عج) بزند اما فقاهت و مرجعيت و رهبري را قبول نكند و بخواهد در مقابل نظرات او نظر بدهد، از امام زمان(عج) خبري ندارد».
از سوی دیگر، منابع خبری روز گذشته گزارش دادند، جریان انحرافی که شایستگی حضور در منصب رده دوم اجرایی را نداشته است، از هم اکنون برای حضور در مناصب بالاتر خیز برداشته است. تبلیغات پیامکی و اینترنتی حامیان این گروه تحت عنوان "عاشقان یار" و اشارات مکرر به امام زمان (عج) از ویژگی های این تبلیغات گسترده است.
در همین زمینه، ترویج نظریه ها و توهمات عجیب و غریب و منتسب کردن برخی افراد به شخصیت های آخرالزمانی، با استفاده از پیامک، سایت، ایمیل و پوستر نیز تشدید شده است.
این تبلیغات در راستای سرپوش گذاشتن بر آشکارشدن عقاید انحرافی فرقه مذکور در بی اعتنایی به دین فقاهتی و "دور زدن" مرجعیت و ولایت انجام می شود.
همزمانی سوء استفاده از مقوله مهدویت برای اقناع اقشار مذهبی نسبت بی توجهی های متعدد به نظرات مراجع (استراتژی شماره 1)، با تشدید تلاش برای ایجاد تشکل های روحانی جدید همانند "و.و" در مقابل و علی رغم نهی تشکل های ریشه دار روحانی و کلید زدن پروژه روحانیت در برابر روحانیت (استراتژی شماره 2)، در کنار تلاش های ظاهرا فرهنگی موازی برای جلب هنرمندان و استفاده از جایگاه اجتماعی آنان (استراتژی شماره 3) و تاکید ابزاری بر مقوله هایی همچون آزادی و وطن پرستی و ... (استراتژی شماره 4)، از طرحی پیچیده و چندلایه برای غبارآلود کردن فضای سیاسی فکری حکایت می کند.
از سوی دیگر، تیم رسانه ای فرقه با ایجاد یا "هماهنگ سازی" چندین رسانه حامی دولت نما، تجاری یا ظاهرا بی طرف، از هم اکنون به ریزش آتش سنگین بر منتقدان و مرعوب کردن آنان تحت عناوینی همچون دفاع از دولت، دفاع از ایران و ... مشغول شده است (استراتژی شماره 5). جذب چندین مجری صدا و سیما از گروه های مختلف سیاسی و اقتصادی برنامه سازی شبکه های مختلف - بدون اطلاع اکثریت آنان از اهدف پروژه - نیز در راستای هماهنگ سازی چراغ خاموش بدنه رسانه ای رادیو تلویزیون برای استفاده در موقع مقتضی صورت گرفته و در حال انجام است (استراتژی شماره 6).
تخریب مبلغان و مداحان هیات های مذهبی باهدف تحدید حوزه نفوذ آنان - که تا پیش از پرده برداری از چهره عقیدتی جریان، موضع حمایتی یا غیرتهاجمی داشتند - (استراتژی شماره 7) از دیگر استراتژی های آشکار شده فرقه است.
از سوی دیگر، ارعاب محفلی حامیان اصولگرای دولت مبنی بر به بی راهه رفتن کشور و از دست رفتن اصولگرایی پس از به پایان رسیدن دوره ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد در صورت همراهی نکردن آنان (استراتژی شماره 8)، تلاش برای شیفت دادن و همراه کردن بدنه عدالت خواه روستاها و شهرهای کوچک و متوسط از طریق تهیه و توزیع فیلم های رییس جمهور محبوب که در آنها بر چهره های جریان مذکور تاکید شده است (استراتژی شماره 9)، تلاش برای جذب بخشی از بدنه ریزش کرده حامیان محور موسوی – هاشمی انتخابات گذشته (استراتژی شماره 10) با: انتشار اخبار جهت دار در حمایت و دفاع از برخی چهره های کمتر حساسیت زای این محور در سایت های حامی (1-10)، برائت علنی از اصولگرایی توسط برخی چهره های مشاور (2-10)، القای "این همانی" و مشترک نشان دادن دو جریان انحرافی در هدف نقد قرار گرفتن از سوی جریان اصولگرا به کمک عوامل رسانه ای (3-10) و چندین استراتژی دیگر از جمله تلاش برای فریب ایرانیان مقیم، تلاش برای جلب توجه رسانه ها و ماندن بر موج رسانه ای با اظهار سخنان دوپهلو، مهره گزینی و مهره چینی در نهادهای خاص و ... با هدف مشترک ایجاد فشار اجتماعی، عادی نشان دادن اقدامات ضدامنیتی و اخلال در خنثی کردن تلاش های ضدانحراف نیز در دستور کار این جریان قرار گرفته است.
گفتنی ست، سوء استفاده از مقوله مهدویت برای پیشبرد اهداف انحرافی و ضربه زدن به نظام، مرجعیت و ولایت پیش از این نیز در تاریخ انقلاب سابقه داشته است. با این تفاوت که در پروژه فعلی، سوء استفاده از مهدویت با سوء استفاده ابزاری از برخی مفاهیم ارزشمند که در قالب ایران گرایی مجعول، آزادی خواهی ابزاری، تشکل های روحانی نوساخت و... تجسم یافته، همراه شده است.
این جریان که در جریان اتفاقات سال گذشته از کوچکترین موضعگیری یا روشنگری خودداری کرد و نظام و اصولگرایان حامی و منتقد دولت را در مقابله با آشوب ها تنها گذاشت، اینک می رود که با ایجاد جبهه ای جدید در کنار جبهه اول فتنه، هزینه سنگین دیگری به نظام تحمیل کند.
نشانه های آشکارشده از عمق تکان دهنده طرح چند لایه مذکور، پروژه جدید را در مقایسه با تلاش های گذشته فتنه گران، در سطحی پیچیده تر، ماهرانه تر و با نفاق بیشتر قرار می دهد.