صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۴۵۸۱۲
بدبینان بریتانیایی نگران هستند که اتحادیه اروپا برای مدت طولانی امن نباشد. خواه ما در مورد تورم، بحران هزینه زندگی، کنار گذاشتن اروپا از انرژی روسیه صحبت کنیم خواه درباره حفظ موضع مشترک مان علیه ولادیمیر پوتین صحبت کنیم یا از ارزش‌های اتحادیه اروپا در برابر حملات پوپولیست‌های دست راستی محافظت کنیم اتحادیه اروپا با برخی از بزرگ‌ترین چالش‌ها از زمان جهانی دوم به این سو مواجه است. اتحادیه اروپا با ساختار‌هایی که به ندرت برای هدف مناسب هستند مواجه است.
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ - ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۱

فرارو- ویل هاتن؛ روزنامه نگار بریتانیایی و ستون نویس گاردین است. او از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ میلادی مدیر کالج هرتفورد دانشگاه آکسفورد بود. او پیش‌تر سردبیر آبزرور بود. او دریافت کننده چندین دکترای افتخاری از سال ۱۹۹۶ تا سال ۲۰۱۴ میلادی عمدتا در رشته حقوق از دانشگاه‌های مختلف بریتانیا از جمله بریستول، استافوردشایر، میدلسکس، لنکشایر و گرینویچ شده است.

به گزارش فرارو به نقل از گاردین؛ در زمان بحران‌ها و خطرات متعدد اتحادیه اروپا نیاز فوری به بازیابی حس یک هدف مشترک را دارد.

این که طرفداران اروپا در سراسر این قاره بر روی لبه تیز تیغ قرار گرفته اند و نگران هستند که آیا "امانوئل مکرون" در انتخابات ریاست جمهوری امروز فرانسه پیروز خواهد شد یا خیر بر کسی پوشیده نیست. رقیب او "مارین لوپن" آشکارا آماده است تا اتحادیه اروپا را زیر پا بگذارد تا دیدگاه خود را درباره یک فرانسه خودکامه و ملی گرای تازه متولد شده و حتی آماده شراکت استراتژیک با روسیه تبلیغ کند. در آن صورت، ظرفیت اتحادیه اروپا برای پیشبرد اهداف داخلی و خارجی که با توجه به چالش‌های پیش روی این قاره به ویژه جنگ در اوکراین که بسیار مهم است از بین خواهد رفت. در آن صورت انسجام غرب نیز نابود خواهد شد.

به نظر می‌رسد که مکرون موفق خواهد شد. با این وجود، بدبینان بریتانیایی نگران هستند که اتحادیه اروپا برای مدت طولانی امن نباشد. خواه ما در مورد تورم، بحران هزینه زندگی، کنار گذاشتن اروپا از انرژی روسیه صحبت کنیم خواه درباره حفظ موضع مشترک مان علیه ولادیمیر پوتین صحبت کنیم یا از ارزش‌های اتحادیه اروپا در برابر حملات پوپولیست‌های دست راستی محافظت کنیم اتحادیه اروپا با برخی از بزرگ‌ترین چالش‌ها از زمان جهانی دوم به این سو مواجه است. اتحادیه اروپا با ساختار‌هایی که به ندرت برای هدف مناسب هستند مواجه است.

در فرانسه بر اساس قانون اساسی مکرون از حضور مجدد در سال ۲۰۲۷ میلادی منع شده است. با فروپاشی احزاب چپ و راست سنتی "جمهوری خواه" لوپن یا جانشینی مشابه او با حریفی مواجه می‌شود که در مقایسه با مکرون تسلیم پذیرتر خواهد بود و احساس کم تری در مورد برعهده داشتن یک ماموریت دارد ممکن است شانس واقعی داشته باشد. اکنون بخش اعظم سیاست فرانسه به این موضوع بستگی دارد که آیا بهبود عملکرد اقتصادی فرانسه به اندازه کافی قابل مشاهده است یا خیر و این که آیا اتحادیه اروپا به طور آشکار منبعی از قدرت است یا خیر.

در اینجا یک مکرون تازه انتخاب شده به حمایت بی دریغ آلمان نیاز دارد. این در حالی است که آلمان کشوری علیرغم تمام اعتقادات عمیق اش در طرفداری از اروپا خود از سوی تنش‌های مختلف محاصره شده است. "بیلد سایتونگ" پرفروش‌ترین روزنامه راستگرای آلمان "کریستین لاگارد" رئیس بانک مرکزی اروپا را "مادام تورم" می‌خواند چرا که تورم منطقه یورو به ۷.۵ درصد رسیده است و مقام‌های بانک مرکزی اروپایی را متهم کرده که در "فانتزی" و تخیلات خود به سر می‌برند. بیش از ۷۰ سال است که نرخ تورم آلمان تا این اندازه بالا نبوده است. این ابر تورم در دهه ۱۹۲۰ میلادی بود که در‌ها را به روی هیتلر باز کرد. سایر اروپایی‌ها ممکن است موفقیت سرمایه داری لیبرال و دموکراسی در آلمان پس از جنگ را تحسین کنند، اما آلمانی‌ها خود نگران هستند که دستاورد‌ها نامطمئن باشند و شیاطین قدیمی به راحتی تحریک شوند به طرز متناقضی این تحریک توسط اتحادیه اروپا صورت گیرد که آلمان آن نهاد را گرامی می‌دارد.

در ماه مه گذشته، "اولاف شولتز" وزیر دارایی آلمان و اکنون صدراعظم آن کشور از طرح بلندپروازانه اتحادیه اروپا برای بهبودی جوامع اروپایی از شر کووید به عنوان "لحظه همیلتونی" اروپا استقبال کرد. کشور‌های عضو اتحادیه اروپا صدور اوراق قرضه اتحادیه اروپا را در مقیاسی بی سابقه برای تامین مالی سرمایه گذاری در فناوری‌های سبز و دیجیتال همراه با اقدامات انعطاف پذیر اجتماعی برای مدیریت بهتر شیوع بیماری کرونا تضمین می‌کنند همان طور که الکساندر همیلتون اولین وزیر خزانه داری آمریکا پیشگام تضمین دولت فدرال برای بدهی‌های دولتی به منظور تقویت ایالات متحده تازه ایجاد شده بود. مکرون که سخت برای این صندوق جنگیده بود به همان اندازه خوشحال بوده است. اتحادیه اروپا توانایی خود را نشان داده است. اگر مکرون برنده شود مطمئن باشید که برای موارد و دستورکار‌های بیش تری باز می‌گردد.

با این وجود، جنگ اوکراین و تورم حماسی آلمان را به لرزه در آورده است. اکنون آلمان باید هزینه استثنایی کنار گذاشتن نفت و گاز روسیه و بی بهره شدن از آن را بپردازد. این کشور با ممنوعیت فوری واردات نفت و گاز روسیه که اتحادیه اروپا خواستار آن است مخالفت می‌ورزد.

"روبرت هابک" وزیر اقتصاد آلمان هشدار داده که قطع سریع ارتباط آلمان با انرژی روسیه باعث ایجاد بیکاری گسترده، فقر و گسترش افرادی می‌شود که نمی‌توانند خانه‌های خود را گرم کنند و ذخایر بنزین نیز به پایان خواهند رسید. با این وجود، حتی ممنوعیت مرحله‌ای که اتحادیه اروپا به زودی اعلام خواهد کرد خطر رکود اقتصادی آلمان و فشار بر استاندارد‌های زندگی را در پی دارد. آلمان باید به طور همزمان تامین انرژی مورد نیاز خود و ایجاد دفاع گسترده را تامین کند. به نظر می‌رسد اشتهای این کشور برای اقدامات "همیلتونی" بیشتر در سراسر اتحادیه اروپا که مکرون و سایر نقاط اروپا به شدت به آن نیاز دارند محدود خواهد شد. چشم انداز سخنان مهمل و بیهوده و افزایش مستمر پوپولیسم دست راستی در قاره اروپا بسیار واقعی و در دسترس به نظر می‌رسد.

تفسیر بریتانیا در مورد اروپا همیشه بر آنچه که اشتباه پیش می‌رود بوده و به ندرت به آن چه درست پیش می‌رود اشاره داشته است. بله، چالش‌های عمیقی در فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا وجود دارند. اما به موازات آن که ایالات متحده با تجدید حیات ترامپیسم نادان و بریتانیا با فروپاشی ناشی از برگزیت در تجارت خود، بحران سرمایه گذاری، رکود تورمی داخلی و بن بست قانون اساسی مواجه است. چالش‌های فرانسه و آلمان نسبتا مهار شده و رام به نظر می‌رسند. آن چه در مورد اتحادیه اروپا قابل توجه است این است که برخلاف وضعیت ایالات متحده و بریتانیا این نهاد کماکان برقرار است. طبقات سیاسی اصلی فرانسه و آلمان همراه با طبقات مشابه در اسپانیا، ایتالیا، هلند و فراتر از آن می‌دانند که اتحادیه اروپا یک سنگر حیاتی است و پای آن ایستاده اند.

پس از آغازی متزلزل، اتحادیه اروپا به خوبی و از بسیاری جهات بهتر از بریتانیا به عنوان یک سازمان سیاسی جمعی کووید را مدیریت کرد. مرگ و میر کمتر کشور‌های عضو اتحادیه اروپا، برنامه‌های قوی‌تر واکسیناسیون و حمایت بهتر از کشور‌های کمتر توسعه یافته و آسیب دیده از جمله اقدامات اتحادیه اروپا بوده اند. طرح احیای اتحادیه اروپا یک لحظه همیلتونی بود و در سراسر اروپا محرکی برای برخی از بهترین تفکرات از طریق سیاست‌های سرمایه گذاری در دهه‌های اخیر است.

بانک مرکزی اروپا ممکن است فشار‌های تورمی را اشتباه ارزیابی کرده باشد، اما فدرال رزرو ایالات متحده و بانک انگلستان نیز اشتباه مشابهی را مرتکب شده اند. این فشار‌ها احتمالا در اروپا به کمک قدرت یورو با وضعیت ارز ذخیره اش کاهش می‌یابد در حالی که فشار‌های تورمی بریتانیا طولانی مدت‌تر باقی می‌ماند، زیرا کاهش اخیر ارزش پوند با تضعیف اقتصاد بریتانیا سرعت گرفته است. فروپاشی تجارت بریتانیا ارزش بازار واحد اتحادیه اروپا را نشان داده است. برای مثال، اقدامات قوی اتحادیه اروپا برای تحت فشار قرار دادن فیس بوک و گوگل برای تنظیم آنچه در پلتفرم‌های شان وجود دارد توسط دولت‌های منفرد غیرممکن به نظر می‌رسد.

علاوه بر این، دستاورد‌های احتمالی روسیه در جنوب و شرق اوکراین ضرورت اتحاد اتحادیه اروپا را برجسته می‌سازد. رهبران اروپا همه این موارد را می‌دانند. بحران بزرگتر در اتحادیه اروپا نیست، زیرا به دلیل این که اراده سیاسی موجود در آن می‌تواند مشکلات را پشت سر گذارد. این شکست فاحش برگزیت در بریتانیا و روند بسیار کند برکناری نخست وزیری (جانسون) است که مجلس عوام را فریب می‌دهد نهادی (مجلس عوام) که یکپارچگی دموکراسی بریتانیا به آن بستگی دارد. اگر مکرون برنده شود این سیگنالی خواهد بود که اروپا بدترین شرایط خود را پشت سر می‌گذارد در حالی که بریتانیا هنوز به انتهای راه خود نرسیده است.

ارسال نظرات