صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

سریال «دختران درخشان» (Shining Girls) داستانی است لبریز از راز و رمز و بازی‌های درخشان. دو مضمون «سفر در زمان» و «واقعیت‌های متغیر» در اینجا با داستانی رازآلود و جنایی ترکیب شده‌اند و سریالی را شکل داده‌اند که اگر دو سه قسمتش را ببینید دیگر نمی‌توانید رهایش کنید.
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۵ - ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱
فرارو- سریال «دختران درخشان» بر اساس رمان پرفروشی با همین نام از لاورن بیوکز ساخته شده است؛ داستانی سرگیجه‌آور و رازآمیز که به تدریج مخاطب را مسحور فضای جادویی خودش می‌کند. اگر رمان را قبلا نخوانده باشید شاید در یکی دو قسمت اول سریال کمی گیج بشوید، اما این سردرگمی آنقدر برایتان جذاب خواهد بود که مشتاقانه قسمت‌های بعدی را دنبال خواهید کرد.
 
به گزارش فرارو؛ چهرۀ درخشان این سریال الیزابت ماس بازیگر برندۀ جایزۀ امی است. او در اینجا نقش زنی را بازی می‌کند که یک جور‌هایی در آستانۀ فروپاشی عصبی است. ماس نقشش را فوق‌العاده و منحصر به فرد از کار درآورده و حتی یک ذره هم در دام کلیشه‌های مربوط به اینجور نقش‌ها نیافتاده است. او قبلا هم نقش آدم‌های آسیب‌دیده به لحاظ ذهنی و عصبی را بازی کرده، اما انگار هر بار به شکل تازه‌ای این کار را می‌کند و به هر نقش ظرافت‌های مخصوص خودش را می‌دهد.
شخصیت اصلی داستان که ماس نقشش را بازی می‌کند زنی به اسم کربی است که در دهۀ ۹۰ میلادی زندگی می‌کند و در یکی از روزنامه‌های شیکاگو مشغول به کار است. او آدمی گوشه‌گیر و دیرجوش است و دلیل خوبی هم برای این حالت دارد؛ زیرا سال‌ها قبل یک نفر به او حمله کرده و او را تا حد مرگ کتک زده و بعد رهایش کرده است. حالا بعد از سال‌ها او هنوز هم دارد تلاش می‌کند که مهاجم را پیدا کند. مهاجم هنوز هم یک جایی آن بیرون است و هنوز هم دارد به همان کاری که میکرده ادامه می‌دهد؛ اما راز عجیبی دربارۀ او وجود دارد که همه چیز را ترسناک و پیچیده می‌کند.
 
وقتی سریال ما را به سال ۱۹۶۴ برمی‌گرداند، ما مرد مرموزی را می‌بینیم (با بازی جیمی بل) که به یک دختربچه نزدیک می‌شود و می‌خواهد سر صحبت را با او باز کند. وقتی به سال دهۀ ۹۰ برمی‌گردیم دوباره همین مرد را (که حالا اسمش هارپر کورتیس است) می‌بینیم در حالی که سنش اصلا بالاتر نرفته است و همانی است که سی سال پیش بوده.
از طرف دیگر کربی با همکاری یک گزارشگر به اسم دن ولاسکز (واگنر مورا) سراغ یک پروندۀ ضرب و شتم جدید رفته‌اند که شباهت‌های زیادی با حادثۀ ضرب و شتم سال‌ها قبل دارد. او امیدوار است که از این طریق ردی از ضارب خودش پیدا کند.
 
شاید فکر کنید که این داستان کلیشه‌ای و ساده‌ای است و بار‌ها مشابهش را دیده‌اید. اما واقعیت دقیقا بر خلاف این است. هیچ چیز در «دختران درخشان» کلیشه‌ای و ساده نیست و هر قسمت از سریال دائما چرخش‌ها و غافلگیری‌های تازه‌ای را سر راه مخاطب می‌گذارد. در این سریال واقعیت اطراف کربی لحظه به لحظه در حال تغییر است. او در یک لحظه مجرد است، ولی در لحظۀ بعدی همسر دارد. اشیائی که در آپارتمان او هستند در یک چشم به هم زدن تغییر می‌کنند. یک روز او گربه‌ای به اسم گرندل دارد، ولی فردا گرندل یک سگ است. سریال با این کار ما را دقیقا به درون فضای آشفتۀ ذهن کربی می‌برد.
این دنیای دائما در حال تغییر کربی و سفر‌های زمانی هارپر باعث می‌شود لحظات و صحنه‌های بسیار درخشانی را در سریال داشته باشیم که هر کدامشان مثل یک شعبده‌بازی هنرمندانه و جذاب هستند. بعضی از آن‌ها حتی شاید یک کمی ترسناک هم باشند. راز‌ها و معما‌های «دختران درخشان» خیلی تدریجی و خزنده راه خودشان را به ذهن شما باز می‌کنند و وقتی وجود شما را فرا گرفتند خواهید دید که دیگر نمی‌توانید سریال را رها کنید.
 
  • بر اساس رمانی از: لاورن بیوکز (Lauren Beukes)
  • بازیگران: الیزابت ماس (Elisabeth Moss)، جیمی بل (Jamie Bell)، واگنر مورا (Wagner Moura)
  • زمان انتشار: از ۹ اردیبهشت
  • امتیاز: ۷.۶/۱۰
 
منبع: slashfilm.com
ارسال نظرات