صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

فیلم «ویروس: ۳۲» (Virus: 32) همان داستان قدیمی انتشار ویروس و زامبی شدن آدم‌ها را روایت می‌کند، اما کارگردانی فوق‌العادۀ فیلم آن را به یک اثر پرطراوت و تماشایی تبدیل کرده که از ابتدا تا لحظۀ آخر پر از هیجان و تعلیق است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۷ - ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۱
فرارو- تا الان آنقدر فیلم با موضوع زامبی ساخته شده که دیگر تقریبا هیچ چیز تازه‌ای برای نشان دادن در این ژانر باقی نمانده. هر جور داستان و مضمونی که فکرش را بکنیم قبلا در یکی از فیلم‌ها و سریال‌های بی‌شمار این ژانر مورد استفاده قرار گرفته. اما همیشه کارگردان‌های با استعداد و خوش‌ذوقی هستند که با هنر و اشتیاق خودشان حتی به کلیشه‌ای‌ترین مضمون‌ها هم طعم و رنگی جذاب و دوست‌داشتنی می‌بخشند.
 
به گزارش فرارو؛ گوستاوو هرناندز یکی از همین فیلم‌سازهاست و «ویروس: ۳۲» نمونه‌ای از فیلم‌هایی است که شاید هیچ خلاقیت عجیب و غریبی نداشته باشند و چیز تازه‌ای به دنیای فیلمسازی اضافه نکرده باشند، اما با این‌حال بسیار خوش‌ساخت و تماشایی هستند.
فیلم با حرکت آهستۀ دوربین در یک خانۀ شوم آغاز می‌شود؛ زنی در آشپزخانه مشغول کار است و کمی آنطرف‌تر مردی دارد با دست‌هایش یک پرنده را له می‌کند. سپس دوربین به سمت پنجره می‌رود و خیابان را نشان می‌دهد؛ در خیابان ما با لوییس (با بازی دنیل هندلر) و دختر نوجوانش تتا (پیلار گارسیا) رو به رو می‌شویم. لوییس دارد دخترش را به خانۀ همسر سابقش ایریس (پائولا سیلوا) می‌برد که چندان وضع و حال مناسبی هم ندارد و آپارتمانش پر از بطری‌های خالی مشروب است.
 
ایریس باید سر کارش برود و تصمیم می‌گیرد دخترش را هم با خودش ببرد. او نگهبان یک باشگاه ورزشی است؛ ساختمانی پر از راهرو‌های تاریک و انباری‌های پر از خرت و پرت، با یک استخر بزرگ و چند زمین بسکتبال که همۀ این‌ها از طریق دوربین‌های مداربسته تحت نظر ایریس هستند. این واقعا صحنه‌پردازی فوق‌العاده‌ای برای یک داستان پرهیجان و ترسناک است که هرناندز و فیلمبردارش (فرمین تورس) بهترین استفادۀ ممکن را از آن کرده‌اند.
یکی از نکات مثبت فیلم این است که داستانش اصلا پیچیده نیست و قرار نیست هیچ چیزی جز یک تلاش نفسگیر برای زنده ماندن را شاهد باشیم. ایریس و تتا در دو نقطۀ مجزا از باشگاه و جدا از هم هستند و بعد از اینکه خطر پدیدار می‌شود مادر باید از همۀ توانش استفاده کند تا خودش را به دخترش برساند و او را نجات بدهد.
 
از همان جایی که زامبی‌ها وارد داستان می‌شوند «ویروس: ۳۲» تبدیل می‌شود به مجموعه‌ای خوش‌ترکیب و هیجان‌انگیز از صحنه‌هایی که لحظه به لحظه تنش و اضطراب ما را بیشتر و بیشتر می‌کنند. می‌توان گفت این فیلم به دقیق‌ترین و درست‌ترین معنای کلمه «کارگردانی» شده است؛ یعنی همه چیزش فکر شده و منظم و دقیق است.
یکی از سکانس‌های خارق‌العادۀ فیلم در یکی از انباری‌ها اتفاق می‌افتد؛ جایی که دوربین در یک پلان طولانی و بدون کات ایریس را در حال فرار از دست زامبی‌ها تعقیب می‌کند. حرکات افتان و خیزان دوربین و قرار گرفتن آن در جایی که انگار دارد از چشم ایریس به صحنه نگاه می‌کند این سکانس را سرشار از تعلیق و ترس کرده است. استفادۀ هرناندز از دوربین‌های امنیتی مداربسته هم عالی است. او اتفاقاتی را که در محوطۀ باشگاه دارد می‌افتد از طریق این دوربین‌ها به بیننده نشان می‌دهد و با این کار غافلگیری‌های زیادی برای ما به وجود می‌آورد.
 
یکی دیگر از صحنه‌های فوق‌العاده و غافلگیرکنندۀ فیلم جایی است که ایریس و تتا باید تمام طول زمین بسکتبال را بدوند؛ در اینجا با هجوم سیل‌آسای زامبی‌ها مواجه می‌شویم که واقعا نفس آدم را در سینه حبس می‌کند.
 
در مجموع باید گفت هرناندز واقعا فیلم موفقی ساخته که داستان ساده و آشنایی دارد، اما همین داستان ساده را خیلی خوب و دقیق از کار درآورده و شخصیت‌هایی دوست‌داشتنی خلق کرده که ما در تمام لحظات مشتاقانه منتظر نجات یافتن آن‌ها هستیم. درست است که این فیلم هیچ دستاورد تازه‌ای به ژانر ترسناک اضافه نمی‌کند، اما در عوض یک داستان شسته و رفته دارد که آن را به بهترین و جذاب‌ترین شکل ممکن برای ما تعریف می‌کند.
 
  • کارگردان: گوستاوو هرناندز (Gustavo Hernandez)
  • فیلمنامه‌نویسان: جوما فود (Juma Fodde)، گوستاوو هرناندز
  • بازیگران: دانیل هندلر (Daniel Hendler)، پائولا سیلوا (Paula Silva)، پیلار گارسیا (pilar garcia)
 
ارسال نظرات