اگرچه در شرایط ماههای نخست انقلاب، علاقه زیاد گروههای مختلف مردم به حضرت امام، آنها را به شنیدن سخنان ایشان ترغیب میکرد و سخنرانیهای مکرر و متعدد و پخش آنها از صداوسیما کاملا قابلتوجیه بود، اما امروز که در شرایط دیگری قرار داریم ضرورت سخن گفتن بسیار کمتر است.
رییسجمهور به عنوان بالاترین مقام عالی کشور، محل توجه افکارِ عمومی است و مردم منتظرند مهمترین خبرها و وعدهها را از او بشنوند. آقای رییسی، لابد برای پاسخ دادن به همین نیاز، زیاد مصاحبه میکند یا در مراسم حضور مییابد و همه آنها نیز پوشش خبری مییابد.
مجموع اظهارنظرهای رییسجمهور، آبشاری از وعده و فرمان را روانه روح و روان جامعه میکند که بخش مهمی از آن نتیجهاش فقط بالا بردن انتظارات است. بهعلاوه اقتصاد دستوری فقط موجب برهم زدن نظم بازار و گرانی کالاها میشود؛ لذا رییسجمهور ناگزیر میشود در اظهارات بعدیاش تاثیر حرفهای گذشته را از بین ببرد. اما معمولا سرکنگبین صفرا میافزاید و... بزرگترین زیانکننده این وضعیت شخص رییسجمهور است زیرا پس از مدتی وعدهها و حرفهای تکراری برای مخاطب عادی میشود و سخنانش جدی گرفته نمیشود.
از آن بدتر، اطلاعات غلطی است که گاهی توسط رییسجمهور بیان میشود و این میتواند برای اعتماد عمومی خطرناک باشد. به اینها اضافه کنید گافهایی که گهگاه داده میشود و سوژه فضای مجازی میشود. شاید اگر مشاوران آقای رییسی، همان سفارش آقای هاشمی به امام را به رییسجمهور گوشزد کنند، اعتبار رییس دولت نیز محفوظ بماند.
منبع نقل قولت را بگو. دیگری هم می تواند بگوید این شنیده را تکذیب می کنیم.
از کوزه همان برون تراود که دراوست
همش شده دستور میدهم، باید ، باید، فرمان ... صادر کرد ...
آدم حالش بهم می خوره دیگه
حسن خوب بود که 2 سال از کاخ خارج نشد از تو ماشین احوال مردم رو تفسیر میکرد....