صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۴۲۵۷۲
نوام چامسکی در مصاحبه با نشریه «نیواستیتسمن»
واقعیت آن است که پوتین به اندازه ما نگران دموکراسی است. اگر بتوان برای چند دقیقه از حباب تبلیغاتی خارج شد ایالات متحده سابقه طولانی در تضعیف و از بین بردن دموکراسی دارد. آیا باید این موضوع را نادیده بگیریم.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۶ - ۱۹ فروردين ۱۴۰۱

فرارو- نوام چامسکی این پروفسور چپگرا و زبان‌شناس ۹۳ساله در مصاحبه تازه خود با نشریه «نیواستیتسمن» درباره فاجعه آب و هوایی و تهدید جنگ هسته‌ای صحبت کرده است که در ادامه پاسخ‌های او را خواهید خواند.

به گزارش فرارو به نقل از نیواستیتسمن، اولین بار در ده سالگی با اولین خطر تهاجم خارجی مواجه شدم. اولین مقاله‌ای که برای روزنامه مدرسه ابتدایی نوشتم درباره سقوط بارسلونا (در سال ۱۹۳۹ میلادی) بود. این پیشروی، «ابر تیره و تار فاشیسم» را در سراسر جهان ترسیم کرد. از آن زمان نظرم را تغییر ندادم و تنها بدتر شده است. به دلیل بحران آب و هوایی و تهدید جنگ هسته‌ای ما به خطرناک‌ترین نقطه تاریخ بشر نزدیک می‌شویم. ما اکنون با چشم‌انداز نابودی سازمان یافته زندگی انسانی روی زمین مواجه هستیم.

جنگ در اوکراین وحشتناک است. من مانند بسیاری از یهودیان پیوند خانوادگی با آن منطقه دارم، زیرا پدرم در اوکراین امروزی متولد شد و در سال ۱۹۱۳ میلادی به امریکا مهاجرت کرد تا از خدمت در ارتش تزاری خودداری کند. مادرم متولد بلاروس بود. من تجاوز جنایتکارانه پوتین را محکوم می‌کنم. چرا پوتین این حمله را انجام داد؟ دو راه برای بررسی این سوال وجود دارد. یکی از راه‌ها، روش مد روز در غرب است.

باید از نظر ذهنی پوتین را بررسی کنیم تا مشخص شود در عمق روان او چه می‌گذرد. راه دیگر این است که به حقایق نگاه کنیم: به عنوان مثال، این که در سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی ایالات متحده در بیانیه‌ای قوی خواستار افزایش همکاری نظامی با اوکراین و ارسال بیشتر تسلیحات نظامی پیشرفته شده بود.

پاسخ غرب به اوکراین این بود: درباره برنامه پیوستن به ناتو شما می‌توانید انتخاب خود را انجام دهید ما نمی‌دانیم چه گزینه‌ای درست است. آن چه ما می‌دانیم این است که اوکراین بیش‌تر ویران خواهد شد و اگر از فرصت‌هایی که برای حل و فصل مناقشه وجود دارد به درستی استفاده نکنیم ممکن است به سمت جنگ هسته‌ای حرکت کنیم. برخی می‌گویند بزرگترین ترس پوتین محاصره توسط ناتو نیست بلکه گسترش لیبرال دموکراسی در اوکراین و در «خارج نزدیک» روسیه است.

واقعیت آن است که پوتین به اندازه ما نگران دموکراسی است. اگر بتوان برای چند دقیقه از حباب تبلیغاتی خارج شد ایالات متحده سابقه طولانی در تضعیف و از بین بردن دموکراسی دارد. آیا باید این موضوع را نادیده بگیریم. ایران در سال ۱۹۵۳ (اشاره به کودتای ۲۸ مرداد)، گواتمالا در سال ۱۹۵۴، شیلی در سال ۱۹۷۳ و این تلاش از سوی امریکا برای تضعیف دموکراسی در دیگر کشور‌های جهان ادامه داشته است. با این وجود، اکنون قرار است تعهد عظیم واشنگتن به حاکمیت و دموکراسی را ارج نهیم و آن را تحسین کنیم. گویی آنچه در تاریخ توسط امریکا اتفاق افتاده مهم نیست و سرزنش تنها در قبال افراد و کشور‌های دیگر باید صورت گیرد.

در مورد گسترش ناتو چطور؟ یک وعده صریح و بدون ابهام توسط «جیمز بیکر» وزیر امور خارجه ایالات متحده و «جورج بوش» پدر رئیس جمهوری وقت امریکا به گورباچف ارائه شده بود مبنی بر آن که در صورت موافقت وی با اجازه دادن به آلمان واحد برای پیوستن مجدد به ناتو ایالات متحده تضمین می‌کند که هیچ حرکت پیش رونده‌ای از سوی ناتو به اندازه یک اینچ نیز صورت نخواهد گرفت. در عمل، اما خلاف این وعده را شاهد بودیم.

واقعیت آن است که اگر قوانین نورنبرگ اعمال می‌شد هر رئیس جمهوری امریکا پس از جنگ باید به دار آویخته می‌شد! جو بایدن اخیرا گفته بود پوتین نمی‌تواند در قدرت بماند. مسلما درست است که نسبت به اقدامات پوتین در اوکراین خشم اخلاقی داشته باشیم.

با این وجود، اگر خشم اخلاقی را در مورد دیگر جنایات وحشتناک نیز داشته باشیم پیشرفت بیشتری را شاهد خواهیم بود. در افغانستان، میلیون‌ها نفر به معنای واقعی کلمه با گرسنگی قریب الوقوع مواجه هستند. علت چیست؟ در بازار‌ها غذا وجود دارد، اما افرادی که پول کمی دارند باید گرسنگی فرزندان‌شان را تماشا کنند، زیرا نمی‌توانند برای خرید مواد غذایی به بازار بروند. زیرا ایالات متحده با حمایت بریتانیا وجوه افغانستان را در بانک‌های نیویورک نگه داشته و آن را آزاد نخواهند کرد.

به گمانم بزرگترین تهدید امروز ما بازگشت احتمالی ترامپ به کاخ سفید و بحران آب و هوایی است. من به اندازه کافی بزرگ هستم که اوایل دهه ۱۹۳۰ میلادی را به یاد بیاورم. خاطرات به ذهن می‌آیند. می‌توانم به یاد بیاورم که به سخنرانی‌های هیتلر در رادیو گوش می‌دادم. من کلمات او را متوجه نشدم. من شش‌ساله بودم. با این وجود، حال و هوای آن روز‌ها را درک کردم. وضعیتی ترسناک و وحشتناک بود.

زمانی که یکی از راهپیمایی‌های ترامپ را تماشا می‌کنم به ذهنم همان روز‌ها خطور می‌کند. این چیزی است که ما با آن روبرو هستیم. به دلیل تعصب ترامپ پایگاه حزب جمهوری خواه به سختی تغییرات آب و هوایی را به عنوان یک مشکل جدی در نظر می‌گیرد. این نوعی صدور حکم مرگ جهان است.

در مورد سیاست در بریتانیا برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) یک خطای بسیار جدی بود به این معنی که بریتانیا مجبور خواهد شد حتی بیشتر به سمت تبعیت از ایالات متحده سوق پیدا کند. من فکر می‌کنم این یک فاجعه است. برای حزب محافظه کار چه معنایی دارد؟ من تصور می‌کنم که آنان می‌توانند دروغ بگویند آنان در مورد خیلی چیز‌ها دروغ می‌گویند.

در مورد حزب چپگرای کارگر «کی یر استارمر» رهبر فعلی حزب کارگر را به حزبی تبدیل می‌کند که به طور کامل به سبک تاچر و تونی بلر مطیع قدرت خواهد بود.

بسیاری از جوانان وجود دارند که به درستی از رفتار نسل قدیمی‌تر وحشت زده شده‌اند و تلاش می‌کنند تا قبل از این که همه ما نابود شویم جلوی این جنون را بگیرند. خب، این امید به آینده است. این تلاش از سوی جوانان من را امیدوار می‌کند.

ارسال نظرات