صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۴۲۳۲۴
خواهرزاده جلال آل‌احمد گفت: آنچه در این خانه دیدم، سند متقنی است از وجود یک جریان قوی برای «حذف» میراث فرهنگی کشور با عنوان فریبنده «حفظ» میراث فرهنگی. آنچه دزدیدنی است، دزدیده شده، آنچه سوزاندنی است، سوزانیده شده و آنچه هم که قابل تبدیل به احسن!
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۴ - ۱۷ فروردين ۱۴۰۱

خواهرزاده جلال آل‌احمد وضعیت خانه پدری این نویسنده فقید را پس از ۱۲ سال «آینه دق» دانست و آن را ویرانه‌ای آکنده از زباله توصیف کرد.

به گزارش ایسنا، محمدحسین دانایی، از بازماندگان خانواده جلال‌آل‌احمد، با نقد عملکرد در حفظ میراث فرهنگی کشور، برای اثبات این ادعا به شرح وضعیت خانه پدری جلال‌آل‌احمد پرداخت و گفت: در ایام نوروز بنا به علایق شخصی به چند بنای قدیمی که به عنوان میراث فرهنگی کشور در فهرست آثار ملی ثبت شده‌اند، سری زدم.

یکی از آن‌ها خانه پدری مرحومان جلال و شمس آل‌احمد است، خانه‌ای قدیمی واقع در محله «پاچنار» تهران، اثری که هم نشان‌دهنده مقطعی از تاریخ ملی و گوشه‌ای از زندگی درگذشتگان ماست، هم با شخصیت‌های برجسته تاریخ کشور مرتبط است و هم نزد عامه مردم و عرف جامعه، آبرو و احترام دارد و مورد توجه خاص و عام است.

او ادامه داد:  اما آنچه در این خانه دیدم، سند متقنی است از وجود یک جریان قوی برای «حذف» میراث فرهنگی کشور با عنوان فریبنده «حفظ» میراث فرهنگی. آنچه دزدیدنی است، دزدیده شده، آنچه سوزاندنی است، سوزانیده شده و آنچه هم که قابل تبدیل به احسن! نبوده، دودستی به طبیعت تقدیم شده است تا مادر طبیعت خدمتش برسد.

دانایی به بررسی سابقه و سرنوشت این خانه به عنوان یک نمونه از میراث فرهنگی کشور پرداخت و آن را «اندوه‌بار» توصیف کرد و افزود: مسؤولان میراث فرهنگی کشور در سال ۱۳۸۳ تشخیص دادند که این خانه یکی از بناهای تاریخی شایسته حفاظت است و باید زیر نظر دولت قرار گیرد و محافظت شود.

بنابراین، ابتدا نام و نشانش را در فهرست آثار ملی و بناهای تاریخی ثبت کردند و بعد به سراغ مالکانش آمدند تا آنان را راضی، اما در واقع، مجبور کنند که خانه را به دولت واگذار کنند تا جلو به اصطلاح تخریب و… آن گرفته شود! برای موفقیت در این فاز هم از شیوه‌های سلبی و ایجابی متعدد استفاده کردند تا سرانجام در سال ۱۳۸۹ موفق شدند و خانه را تصاحب کردند.

تنها کارشان هم انجام چند کار جزیی و سطحی در حد رنگ‌آمیزی در و دیوار و نصب یک تابلو نامربوط و برگزاری یک مراسم تبلیغاتی متظاهرانه با حضور مقامات و سخنرانی و بریدن نوار و… بود. بعد هم در خانه را بستند و رفتند، بدون دغدغه نسبت به گذشته و بدون اعتنا نسبت به آینده، آینده‌ای که تصویر حزن‌انگیزش از هم‌اکنون قابل دیدن است، و بی‌خبر از این‌که آثار ملی، نقطه تلاقی تاریخ با لیاقت آدم‌ها هستند…

او در ادامه گفت: آنچه در این ۱۲ سال بر سر این خانه آمده، یا آنچه بر سرش آورده‌اند، مصداق بارز همان وضعیتی است که به عنوان فاجعه یا تراژدی تعریف شد. خانه‌ای که در زمان حضور مالکان بی‌ادعای قبلی، گرچه پیر و فرتوت شده بود، ولی باز هم پاک و مطهر و محترم بود، با نشانه‌هایی از مسؤولیت‌شناسی و دلسوزی و مراقبت و محافظت و نقطه امید مردم و اهل محل، ولی اکنون بدل شده است به یک آینه دق، یک ویرانه، ویرانه‌ای آکنده از زباله و نخاله و ننگ و نکبت.

عکس سمت چپ: سال ۱۳۸۹ گرفته شده است، زمانی که خانه به میراث فرهنگی تحوبل داده شد
عکس سمت راست: در ۱۵ فروردین ماه ۱۴۰۱ گرفته شده است

خانه آیت‌الله حاج سیداحمد طالقانی، پدر جلال و شمس آل احمد در سال ۱۳۸۳ به ثبت ملی رسیده و درحالی‌که سال ۱۳۹۱ خانه باستان‌شناسان کشور می‌شود، اما به جای باستان‌شناسان، خانه پاتوق معتادان می‌شود. با آن که خانه از طریق صندوق احیا و بهره‌برداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی به مزایده گذاشته شد و سرمایه‌گذاری هم برای آن پیدا شد، اما هنوز هیچ اقدام حفاظتی و مرمتی برای آن صورت نگرفته به طوری که محمدحسین دانایی، در دی‌ماه سال ۱۴۰۰ هشدار داد که این خانه بار دیگر پاتوق خلافکاران و معتادان شده است.

خانه پدری جلال‌آل‌احمد/ پاییز ۱۴۰۰

ارسال نظرات