صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۳۹۳۶۹
از پایان زندگی در حباب «گوچی» برای الیگارش‌های روس تا شورویزه شدن روسیه توسط پوتین
پوتین در حال شورویزه کردن روسیه است. روسیه در حال تبدیل شدن به کشوری مشابه وضعیت ۱۹۷۶ میلادی است زمانی که اعضای خانواده من از آنجا فرار کردند.
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۳ - ۲۴ اسفند ۱۴۰۰

فرارو- مکس بوت، ستون‌نویس و کارشناس سیاست خارجی در روزنامه «واشنگتن پست»؛ زمانی که من، مادر و مادر بزرگ‌ام مسکو را ترک کردیم و در سال ۱۹۷۶ میلادی به امریکا آمدیم از مشاهده فراوانی کالاهای مصرفی شگفت زده شده بودیم.

به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست، در فروشگاه‌ها نه تنها خمیر دندان و دستمال توالت وجود داشت بلکه چندین برند مختلف را می‌توانستیم انتخاب کنیم. در امریکا خبری از صف کشیدن برای گوشت یا کره یا کفش یا هر چیز دیگری نبود! موز، یک کالای لوکس غیرقابل دسترسی آسان در اتحاد جماهیر شوروی یکی از کالاهای اصلی در سوپرمارکت‌های ایالات متحده بود. با این وجود، چیزی که در کودکی بیش از همه در ذهن‌ام ماند غذاهای لذیذ و سرخ شده‌ای بود که در معبد غذاها کشف کردم: در مک دانلدز! من تا آن زمان طعم سرخ کردنی‌ها یا بیگ مک را نچشیده بودم. من آن زمان در بهشت بچه کوچولوها بودم!

چهارده سال بعد، کسانی که هنوز در مسکو زندگی می‌کردند می‌توانستند طعم بیگ مک و سیب زمینی سرخ کرده را بچشند. اولین شعبه مک دانلدز در مسکو در سال ۱۹۹۰ میلادی در میدان پوشکین افتتاح شد نشانه‌ای از این که اتحاد جماهیر شوروی در حال تبدیل شدن به یک جامعه غربی و سرمایه داری است. بنابراین، در مورد وضعیت فعلی روسیه چه می‌توان گفت؟ زمانی که مک دانلدز به تازگی اعلام کرده که فعالیت‌های ۸۵۰ شعبه از رستوران‌های خود در روسیه را به حالت تعلیق در خواهد آورد.

«ولادیمیر پوتین» دیکتاتور روسیه با تهاجم وحشیانه خود به اوکراین از نظر تاریخی آن کشور را بیش از سه دهه به عقب رانده است. اقدامات متزلزلی که در روسیه از اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی برای توسعه یک جامعه باز صورت گرفته بود در یک چشم به هم زدن پاک شده اند. تنها ظرف مدت چند هفته، روسیه از اقتدارگرایی به سوی تمامیت خواهی (توتالیتاریسم) حرکت کرده و ارتباط اقتصاد آن با غرب قطع شده است. این اقدامات به طور کامل مصداق استالینیزاسیون نیست چرا که پوتین میلیون‌ها نفر را به گولاگ نمی‌فرستد، اما قطعا نمادی از شورویزه ساختن روسیه است. اکنون روسیه که تحریم شده‌ترین کشور جهان قلمداد می‌شود در حال بازگشت به کشوری عقب مانده و سرکوبگر است جایی که خانواده‌ام در سال ۱۹۷۶ از آن فرار کردند.

در غرب، هم چپ و هم راست افراطی به «جهانی شدن» ناسزا می‌گویند. خب، روسیه امروز یک نمونه مناسب برای مطالعه موردی در این باره است که هنگام «جهانی‌زدایی شدن» یک کشور چه رخ می‌دهد. روس‌ها نه تنها به مک دانلدز بلکه به کوکاکولا، استارباکس، پیتزا هات، ایکیا، ویزا کارت، مسترکارت، اپل، گلدمن ساکس و سایر برندهای خدمات رسان خارجی دسترسی ندارند. بازار بورس روسیه تعطیل شده و روبل در حال سقوط آزاد است. احتمال اعلام ورشکستگی و ناتوانی دولت روسیه از پرداخت بدهی‌هایش وجود دارد. با بسته شدن فروشگاه‌های غربی صف‌های طولانی در روسیه دیده شده و فروشگاه‌ها آرد و شکر را جیره‌بندی می‌کنند. پوتین اکنون تهدید کرده است که دارایی‌های شرکت‌های غربی که روسیه را ترک می‌کنند ملی خواهد کرد. اگر او به تهدید خود عمل کند به احتمال زیاد تعداد کمی از شرکت‌های غربی به روسیه باز خواهند گشت.

زندگی احتمالا برای اکثریت شهروندان عادی روسیه هنوز تغییر چندانی نکرده است، اما این یک تحول آسیب‌زا برای طبقه متوسط شهری است. آنان به حکومت غیر لیبرال پوتین تن داده بودند، زیرا روی وعده او برای ایجاد ثبات و رفاه پس از دهه ۱۹۹۰ میلادی حساب کردند. آنان می‌توانند با انتخاب نکردن رهبران خود زندگی کنند اگر در ازای آن بتوانند هر نقطه‌ای را برای سفر و گذراندن تعطیلات در جهان انتخاب کنند. ثروتمندترین روس‌ها یعنی الیگارش‌ها در حباب گوچی زندگی می‌کردند: در ازای حمایت از پوتین آنان ثروت‌های افسانه‌ای را در غرب جمع کردند. با این وجود، اکنون کشتی‌های تفریحی آنان مصادره شده و تمام جنبه‌های منفی حکومت پوتین را با اندکی امتیازات مثبت احساس می‌کنند.

پوتین یک سیاستمدار دموکراتیک نیست که نیاز به کسب آرا داشته باشد، اما مانند هر مستبدی، مشتاق شستشوی مغزی جمعیت تحت امر خود است. بنابراین، او مخالفان را سرکوب می‌کند، آخرین بقایای مطبوعات آزاد را از بین می‌برد و استفاده از رسانه‌های اجتماعی آمریکایی را ممنوع می‌سازد. حتی در تاریک‌ترین روزهای جنگ سرد نیز همواره خبرنگاران غربی در روسیه حضور داشتند. با این وجود، اکنون دفاتر خبری غربی تعطیل شده‌اند و منابع کمی برای گزارش دهی مستقل باقی مانده است.

دروغ‌های نوکران و پادوهای پوتین باعث شرمنده شدن استالین از نظر حجم و ابعاد دروغگویی می‌شود! آنان مدعی شده اند: «ایالات متحده پرندگان مهاجر را آموزش می‌دهد تا از اوکراین به روسیه پرواز کرده تا سلاح‌های باکتریولوژیک «را توزیع کنند».

آنان مدعی شده‌اند که قربانیان اوکراینی بمباران روسیه خود «بازیگران بحران» هستند. آنان می‌گویند: «اوکراینی‌ها شهرهای خود را گلوله باران می‌کنند». وزیر خارجه روسیه حتی حمله روسیه به اوکراین را رد می‌کند. اکنون در روسیه جرم است که جنگ را «جنگ» بنامیم. از دید طرفداران پوتین و رسانه‌های نزدیک به آن این یک «عملیات نظامی ویژه» است. تنها جنگی که پوتین به آن اشاره می‌کند، جنگ اقتصادی است که علیه روسیه به راه افتاده است. این وضعیت اورولی یا به عبارت دقیق‌تر پوتینی است که در روسیه جریان دارد.

فرد ایجاد کننده این فاجعه اکنون قدرتمندترین و منزوی‌ترین رهبر روسیه از زمان استالین به این سو است. پوتین دیگر تعداد کمی از دستیاران خود را به صورت حضوری ملاقات می‌کند و زمانی که مشاوران و دستیاران را به حضور می‌پذیرد تا جایی که ممکن است دورتر از آنان می‌نشیند. گفته می‌شود که او بیش‌تر وقت خود را در منطقه‌ای وسیع بین مسکو و سن پترزبورگ با سولاریوم، سالن بولینگ، زمین گلف، استخرها و سونا می‌گذراند جایی که می‌تواند در تنهایی از ناراحتی‌های خود مراقبت کند.

پوتین در حالی ادعا می‌کند با «نئونازی‌ها» می‌جنگد که خود در حال ایجاد یک فرقه فاشیستی است و نماد آن را حرف Z تعیین کرده که روی خودروهای نظامی روسیه در حال حمله به اوکراین دیده می‌شود. به نظر می‌رسد که او خود را در قامت یک تزار بزرگ دیگر و دومین پطر کبیر قلمداد می‌کند و قصد دارد امپراتوری روسیه را احیا کند. در واقع، او نه تنها اوکراین بلکه روسیه را نیز در تعقیب رویاهای جنون آمیزش برای احیای شکوه امپراتوری روسیه ویران می‌کند.

با تماشای رویدادهای ناگوار و غم‌انگیز هفته‌های اخیر، از مادر مرحوم‌ام که مرا از اتحاد جماهیر شوروی بیرون آورد بی‌نهایت سپاسگزارم. من برای همه کسانی که هنوز در زندان پوتین به دام افتاده‌اند متاسفم.

ارسال نظرات