به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست، فیزیک سیاست بینالملل گاهی قانون سوم حرکت نیوتن را به طور مرتب نشان میدهد: هرگاه جسمی به جسمی دیگر نیرو وارد کند جسم دوم نیز نیرویی به همان بزرگی، ولی در خلاف جهت بر جسم اول وارد میسازد. جنگ ولادیمیر پوتین باعث تحریک نیروهای مخالف با وسعت بیشتر شده است.
ناتو در سال ۱۹۴۹ ایجاد شد تا (به گفته اولین دبیرکل آن) «اتحاد جماهیر شوروی را در خارج، آمریکاییها را در داخل و آلمانیها را پایین نگه دارد». پوتین آلمان را تحریک کرد تا کاری را انجام دهد که روسای جمهور مختلف ایالات متحده نتوانسته بودند با نصیحتهای خود به آلمانیها انجام دهند: برخاستن. یعنی پذیرفتن نقشهای دیپلماتیک و نظامی متناسب با مرکزیت اروپایی و قدرت اقتصادی آن کشور.
برای دهههای متمادی، سیاست خارجی آلمان اغلب لیبرال بود آن قدر روشنفکرانه بود که در میانه یک نزاع طرف خودش را میگرفت. با این وجود، در جلسه اضطراری یکشنبه گذشته «بوندستاگ (پارلمان آلمان) «اولاف شولتز» صدر اعظم آلمان از حزب سوسیال دموکرات جریان چپ میانه آن کشور با همه اینها خداحافظی کرد.
شولتز ۱۰۰ میلیارد یورو (۱۱۳ میلیارد دلار) برای مدرنیزاسیون ارتش آلمان در نظر گرفت: «برای تعیین مرز با جنگ افروزانی، چون پوتین». آلمان بالاخره به وظیفه ناتو مبنی بر صرف ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی برای دفاع عمل خواهد کرد. شولتز اعلام کرد که آلمان «نسل بعدی تانکهای جنگی» را خواهد ساخت و ممکن است جنگنده اف – ۳۵ امریکایی و پهپادهای اسرائیلی را نیز خریداری کند.
دو پایانه گاز طبیعی مایع برای دریافت گاز از ایالات متحده و قطر ساخته خواهد شد که وابستگی فعلی آلمان به گاز روسیه را تا ۵۵ درصد کاهش میدهد. آلمان که در حال ارسال موشک و خودروهای زرهی به اوکراین است به مخالفت خود با سایر کشورها برای انتقال تسلیحات ساخت آلمان (هویتزر از استونی و نارنجکهای راکتی از هلند) به یک منطقه منازعه فعال پایان داده است. در دولت ائتلافی شولز» آنالنا بائربوک «وزیر امور خارجه از حزب عموما صلح طلب سبز است.
او گفته «چرخش ۱۸۰ درجهای آلمان» به معنای پشت سر گذاشتن نوعی محدودیت خاص در سیاست خارجی و امنیتی است. او افزوده است: «اگر دنیای ما متفاوت است پس سیاست ما نیز باید متفاوت باشد». باید اعتبار این دگرگونی را برای پوتین قائل شویم!
برخی از افرادی که مشتاق آرامسازی پوتین هستند ایده «فنلاندسازی» اوکراین را پیشنهاد کردهاند. معاهده ۱۹۴۸ با مسکو فنلاند را در حوزه نفوذ شوروی قرار داد. با این وجود، «پکا هاویستو» وزیر امور خارجه فعلی فنلاند (کشوری که عضو اتحادیه اروپا است، اما عضو ناتو نیست) درباره فنلاندیزه شدن میگوید: «ما این راه را به کسی توصیه نمیکنیم. بسیار مهم است که ناتو سیاست درهای باز خود را حفظ کند. فنلاند حق درخواست را برای خود محفوظ میداند. این موضع ما برای اوکراین و گرجستان نیز میباشد». در سوئد نیز عضویت در ناتو مورد توجه قرار گرفته است.
در سال ۱۹۱۰، تقریبا ۴۰ سال صلحآمیز اروپایی پس از جنگ فرانسه و پروس، «نورمن آنجل» نویسنده و روزنامه نگار بریتانیایی کتاب «توهم بزرگ» را منتشر کرد که یکی از اولین کتابهای پرفروش بینالمللی شد. استدلال او در آن کتاب این بود که جنگهای بزرگ بین کشورهای توسعه یافته بسیار پرهزینه و در نتیجه بیهوده و بعید به نظر میرسند. جنگها به قدری مخرب شده بودند که در دنیایی که از نظر اقتصادی به هم مرتبط است امکانپذیر نبود.
«دیوید استار جردن» رئیس دانشگاه استنفورد نیز در سال ۱۹۱۳ میلادی در موافقت با نظر «آنجل» گفته بود: «جنگ بزرگ اروپا که همیشه تهدیدآمیز است هرگز رخ نخواهد داد. بانکداران پول چنین جنگی را پیدا نخواهند کرد و صنایع اروپا آن را حفظ نمیکنند». او این نظر را یک سال پیش از آغاز جنگ ۳۰ساله اروپا مطرح کرده بود.
یازده دهه پس از بیان نظر آنجل، ساختار جهانی شدن در حال ضخیم شدن هنوز برای جلوگیری از همه جنگها کافی نیست. با این وجود، ممکن است کشورهایی که خواستار جنگ نیستند را قادر سازد تا با تحمیل درد اقتصادی شدید هماهنگ با یکدیگر حتی یک کشور به سختی توسعه یافته مانند روسیه آشفته پوتین را مجبور به بازنگری در برنامههایش سازند و چالشی برای آن کشور ایجاد نمایند.
«دانیل یرگین» نویسنده امریکایی در کتاب «نقشه جدید: انرژی، آب و هوا و برخورد ملل» مینویسد: «در سال ۱۹۷۶ میلادی» لنینگراد ایونینگ نیوز «گزارش داد که یک جودوکار محلی پیشتر ناشناخته در یک مسابقه جودو برنده شده است و پیش بینی کرد که خبرهای موفقیت بیشتری را درباره او خواهیم شنید. آن جودوکار ولادیمیر پوتین ۲۳ساله بود. یکی از اصول جودو این است که نیروی مهاجم را علیه او برگردانند. این همان چیزی است که پوتین ۶۹ساله اکنون تجربه میکند قانون حرکت سوم نیوتن که در امور بین المللی اعمال میشود.