صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۳۶۳۲۷
ظریف گفت: «تحلیل منتشر شده، تحلیل قابل توجهی است اما نویسنده آن بنده نیستم.»
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۰ - ۰۸ اسفند ۱۴۰۰

در پی انتشار مطلبی در برخی رسانه ها در ارتباط با موضوع اوکراین و انتساب این مطلب به وزیر امور خارجه پیشین کشورمان، ظریف در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: «من موضع و تحلیلی در مورد اوکراین نداشته‌ام.»

بر اساس این گزارش مطلبی طی ساعات اخیر با عنوان «برنده نهایی جنگ اوکراین» در برخی رسانه ها با انتساب به محمد جواد ظریف منتشر شده است در حالی که نویسنده این تحلیل فرد دیگری است.

ظریف گفت: «تحلیل منتشر شده، تحلیل قابل توجهی است اما نویسنده آن بنده نیستم.»

به گزارش فرارو، این تحلیل متعلق به مهدی تدینی تاریخ‌نگار است که در کانال او با تیتر «خرس سیبری و پیرمرد شکارچی» منتشر شده است. 

تدینی در توضیحی در کانال خود نوشته است: «این مطلب بنده (خرس سیبری و پیرمرد شکارچی) از صبح در سایت‌ها، کانال‌ها و گروه‌ها به اسم «محمدجواد ظریف» دست به دست می‌شه. من مشکلی ندارم، ولی فکر کنم برای آقای ظریف دردسر بشه. لطفاً اطلاع‌رسانی کنید.»

متن یادداشت منتشر شده به این شرح است: 

از کجا آغاز کنیم که بیراه نباشد؟ آلمان عزمش را جزم کرده بود تا به بهانۀ مناقشه‌اش با لهستان سر شهر دانتسیگ، خاک این کشور را به توبره بکشد. اروپا در آستانۀ جنگی «ملی» بود که می‌توانست به جنگی «جهانی» بدل شود. آن زمان در فرانسه شعاری سر زبان‌ها افتاد: «چرا برای دانتسیگ بمیریم؟» بی‌تردید اروپا امروز دقیقاً با همین وضعیت روبروست: «چرا برای کی‌یف بمیریم؟» اگر قرار باشد جنگی جهانی آغاز شود، همین‌گونه آغاز می‌شود که دیروز آغاز شد، و اگر هم قرار باشد جلوی جنگی جهانی گرفته شود، به همین شکل جلوی آن گرفته می‌شود که می‌بینیم.

اروپا پیر و ضعیف است و در بی‌هویتی غرق شده است. آمریکا نیز هر روز در دفاع از ارزش‌هایی که مدعی‌اش است، بی‌عرضه‌تر به نظر می‌رسد. اما واقعیت این است که مسائل سیاسی را نمی‌توان با گویشی «پهلوانی» و «شوالیه‌ای» خواند. عدم واکنش نظامی به روسیه رفتاری معقول است و زیرکی هوشمندانه‌ای در پس آن نهفته است ــ گرچه بی‌تردید غرب «نبردگریز» است.

این پیروزی رعدآسا شکست‌های بزرگی را برای روسیه در پی خواهد داشت که در بلندمدت دامنش را می‌گیرد و به نظر می‌رسد غرب تعمداً روسیه را به چنین مسیری هدایت کرده. صاحب‌نظران آمریکایی اتفاقات امروز را در میانۀ دهۀ ۱۹۹۰ پیش‌بینی کرده بودند؛ وقتی به کلینتون هشدار می‌دادند توسعۀ ناتو به شرق، روسیه را به مسیر ناخوشایندی سوق می‌دهد. روسیه تا دو دهه توان نداشت این ترس هشداردهندگان را جامۀ عمل پوشاند (اولین گروه از کشورهای بلوک شرق در ۱۹۹۹ به ناتو پیوستند و ناتو در ۲۰۰۴ به مرزهای روسیه رسید).

اگر با مقیاس «سالانه» به قضایا نگاه کنیم، روسیه جواب دندان‌شکنی به غرب و غرب‌گرایان اکراینی داده، اما مقیاس مطالعۀ تاریخ «سال» نیست، بلکه «دهه» است. مشکل روسیه با این تهاجم نه تنها حل نشد، بلکه به گونه‌ای گره خورد که دیگر حل نخواهد شد و در فرایندی میان‌مدت گریبانش را خواهد گرفت. برای اینکه بفهمیم چرا، باید صورت‌مسئلۀ درست را بنویسیم. صورت‌مسئله‌ای که در رسانه‌ها و اذهان مطرح است، صورت‌مسئلۀ نادرستی است. مسئله مواجهۀ روسیه با غرب نیست! بلکه پرسش این است که «ملت‌های همسایه با روسیه در میان دو میدان جاذبۀ شرق و غرب چه باید بکنند؟» آن چیزی که باعث توسعۀ ناتو به شرق شد، خواست همین ملت‌ها بود، نه صرفاً خواست آمریکا یا کشورهای ناتو! این میل همسایگان روسیه به ائتلاف نظامی با غرب، ریشه در خاطرات بدی دارد که از خودکامگی‌های کرملین در ذهن دارند.

پوتین کی‌یف را اشغال می‌کند، زِلِنسکی بازداشت یا متواری می‌شود و دولت روس‌دوست جدیدی شکل می‌گیرد که بسیار ناتوان‌تر و منفورتر از دولت یانوکوویچ خواهد بود؛ همان دولتمرد روس‌دوست که در جنبش یورومیدان در اوایل ۲۰۱۴ سرنگون شد. اگر تا پیش از این لشگرکشی و بمباران بی‌سابقه روسیه بختی برای حفظ نفوذ سنتی‌اش در اکراین داشت، از این پس فقط باید با زور سرنیزه اکراین را حفظ کند ــ به دست آوردن دل اکراینی‌ها که تعیین‌کننده‌ترین عامل بلندمدت است، شاید دیگر محال باشد. شاید بگویید: «مشکلی نیست! اکراین را با سرنیزه حفظ خواهد کرد!» بله! شاید بتوان چند سالی چنین کرد، ولی در بلندمت چنین چیزی میسر نیست.

روسیه خطا کرد! مرد دائم‌الخمری که به کتک زدن همسر و فرزندانش عادت داشت، سال‌ها بود وانمود می‌کرد خوش‌اخلاق شده و دیگر روی خانواده‌اش کمربند نمی‌کشد! اما باز روسیه به سراغ کمد قدیمی رفت، بطری‌های ودکا را درآورد، مست کرد و زن و بچه‌اش را زیر کتک گرفت. این رفتار بدترین پیام را به سایر همسایگان روسیه مخابره کرد (مانند مداخلات اخیرش در بلاروس و قزاقستان). به عنوان نظاره‌گر بیرونی که سرنوشت اکراین را دنبال می‌کند، معتقدم بهتر بود اکراین در غرب‌گرایی میانه‌روی پیشه می‌کرد و موازنۀ مثبتی در مواجهه با روسیه و غرب برقرار می‌کرد و از ناتو نیز فاصله می‌گرفت. اما اگر بخشی از مردم اکراین در روس‌هراسی‌شان سازش‌ناپذیر عمل کردند، خطای روسیه به مراتب بزرگ‌تر، زیانبارتر و توجیه‌ناپذیرتر بود.

در این میان غرب و اروپا ــ با همۀ جنگ‌گریزی و نادلاوری‌شان ــ مانند پیرمردهای زیرک، جوانی قلدر را به سوی خشونتی سرمستانه سوق دادند تا در بلندمدت زمینگیرش کند. از فردای پیروزی اوضاع به نفع روسیۀ پوتینیستی پیش نخواهد رفت، و غرب هم با جلوگیری از درگیری نظامی هزینه‌های خود را تا حد امکان پایین آورده است. در یک جمله: غرب نمی‌تواند دندان این خرس سیبری را بکِشد، اما خرس را مجبور کرد طعمۀ گوشت‌تلخ و چغری را به دندان بگیرد تا یا مجبور شود سریع آن را رها کند یا ناگزیر شود سال‌ها آن را در آرواره‌اش بفشارد و بدین‌سان دندانش از ریشه سست شود. آدم عاقل با خرس سرشاخ نمی‌شود، آن را در تله می‌اندازد.

ارسال نظرات
ناشناس
۱۷:۵۶ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۸
متن قابل تاملی بود و آموزنده انشالله که شرق گداها درس بگیرند و بدانند میانروی بهترین عملکرد دارد
امین میرزائی
۱۷:۵۱ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۸
پوتین پیرمردای ناتورو از بیکاری دراورد . الان پیرپاتالا فهمیدن ممکنه به درد بخورن . قبلش فکر میکردن اگه ناتو تعطیل بشه از کجا پول در بیارن بستنی اکبرمشتی بخرن !!!!
ناشناس
۱۷:۴۳ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۸
دمش گرم. عجب تحلیل زیبایی