صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

آیا یک سرمایه‌گذار مولتی میلیاردر از بخش خصوصی که اتفاقا در فوتبال هم تخصص دارد می‌تواند مالکیت باشگاه پرسپولیس یا استقلال را به دست بگیرد یا خیر؟
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۹ - ۱۲ بهمن ۱۴۰۰

چند روزی است شایعه‌ای اطراف باشگاه پرسپولیس به گوش می‌رسد: فرهاد مشیری میلیاردر ایرانی- بریتانیایی و مالک باشگاه اورتون انگلیس برای خرید سهام پرسپولیس با وزارت ورزش و جوانان ایران رایزنی کرده است. مشیری با ثروت ۲.۵ میلیارد دلار یکی از هزار فرد ثروتمند دنیا به حساب می‌آید که عمده سرمایه‌اش را از طریق سرمایه‌گذاری روی صنعت و معدن، ارتباطات و باشگاه‌های ورزشی به دست آورده است.

پدر او که در زمان پهلوی پزشک ارتش بود قبل از انقلاب به خارج از کشور مهاجرت کرد و تمام اعضای خانواده‌اش از جمله فرهاد را هم با خود برد. اقدام مشیری برای خرید سهام باشگاه پرسپولیس از آنجایی مطرح شد که وزیر ورزش در یکی از وعده‌های بی‌انتهایش برای خصوصی‌سازی سرخابی‌ها اعلام کرد این کار تا پایان امسال انجام خواهد شد. جدا از اینکه آیا واقعا مشیری با وزارت ورزش رایزنی کرده است یا خیر، می‌توان این سوال را مطرح کرد که آیا یک سرمایه‌گذار مولتی میلیاردر از بخش خصوصی که اتفاقا در فوتبال هم تخصص دارد می‌تواند مالکیت باشگاه پرسپولیس یا استقلال را به دست بگیرد یا خیر؟

شکی در ارزش برند دو باشگاه پرطرفدار تهران نیست. بیشتر این ارزش هم مربوط به هواداران دو تیم می‌شود. هرجای دنیا تیمی ده‌ها میلیون طرفدار پر و پاقرص داشته باشد برند پرارزشی به حساب می‌آید. از طرف دیگر این دو برند در حال حاضر تحت تملک دولت قرار دارند و بسیاری از پتانسیل‌های دو باشگاه معطل مانده. در کنار این مساله مهم سرخابی‌ها این است که در ایران حضور دارند! کشوری با مختصات خاص خود از لحاظ امنیت سرمایه‌گذاری.

مشیری یا هر میلیاردر دیگری برای کار در فوتبال ایران با چالش‌های عظیمی روبه‌رو خواهد بود. به فرض اینکه وزارت ورزش بالاخره از سرخابی‌ها دل بکند و بخواهد سهام دو باشگاه را واگذار کند، هنگامی که یک سرمایه‌گذار پا پیش می‌گذارد در مرحله اول با این سوال مواجه می‌شود: آیا شما اهلیت داری؟ اهلیت در قانون معنای خاص و مشخص خودش را دارد. در بحث خرید سهام سرخابی‌ها این اهلیت علاوه بر مسائل حقوقی و قانونی از جمله شفافیت مالی، نداشتن بدهی مالیاتی، نداشتن شاکی خصوصی و عمومی و چیز‌هایی از این دست شامل یک‌سری موارد نانوشته و بی‌نهایت غیرشفاف و غیرقابل اندازه‌گیری هم می‌شود.

به بیان ساده‌تر نگاه می‌کنند ببینند طرف چجور آدمی است. بالاخره وقتی قرار است باشگاهی با چهل میلیون هوادار را بدهند دست یک فرد پای مسائل امنیتی و سیاسی هم در میان می‌آید. اینجاست که اعمال نظر‌های شخصی و برداشت‌های متفاوت از قانون مطرح می‌شود. اهلیت در یک دولت یک معنا پیدا می‌کند و در دولت بعدی معنای متفاوت. حالا باید پرسید فردی با مختصات مشیری که دو تابعیتی است و پدرش ارتشی زمان پهلوی بوده و در قید و بند مسائل دینی هم نیست آیا اهلیت خرید پرسپولیس را به دست می‌آورد؟ پاسخ مشخص است!

فرضا مشیری اهلیت خرید پرسپولیس را به دست آورد، این تازه اول بدبختی‌های اوست. مشیری یا هر فرد دیگری نظیر او که در فوتبال روز دنیا فعالیت حرفه‌ای می‌کند در حوزه درآمدزایی برنامه‌ریزی‌های خاصی انجام می‌دهد. مثلا نگاه می‌کند ببیند اورتون چه مقدار از حق پخش درآمد دارد. تعداد هوادارانش چندتاست و چقدر از طریق بلیت‌فروشی و فروش پیراهن به سود می‌رسد. زیرساخت‌های باشگاه چیست و چه املاکی دراختیار دارد. مشیری در همان بدو شروع کار به سدی به نام صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برخورد می‌کند.

صداوسیما می‌گوید ما رسم نداریم حق پخش بدهیم! این یعنی ۸۰ درصد شانس مشیری برای درآمدزایی از بین می‌رود. در مرحله بعد او تلاش می‌کند از طریق فروش پیراهن به سود برسد پس با برند‌های معتبر وارد مذاکره می‌شود که احتمالا به او خواهند گفت به دلیل تحریم امکان همکاری وجود ندارد. او برند‌های درجه دوم یا داخلی را مدنظر قرار می‌دهد و کیت رسمی هم رونمایی می‌شود.

اما عصر همان روز متوجه می‌شود بازار منیریه پر شده از کیت تقلبی باشگاه. او خیلی زود خواهد فهمید که روی بلیت‌فروشی هم نمی‌تواند چندان حسابی باز کند. مساله‌ای که متولی آن هر روز عوض می‌شود و یک روز دراختیار باشگاه است و یک روز دراختیار سازمان لیگ و فردا به دست فدراسیون سپرده می‌شود، نمی‌تواند منبع درآمد پایدار باشد.‌

می‌توان فرض کرد مشیری با آن ثروت سرشار اصلا به دنبال درآمدزایی از پرسپولیس نباشد و بخواهد فی‌سبیل‌الله پولش را بریزد در چاه ویل فوتبال ایران. در این صورت بحث‌های مربوط به حوزه درآمدزایی اهمیت خودشان را از دست می‌دهند. آن وقت آقای سرمایه‌گذار با مشکلات دیگری روبه‌رو می‌شود. مدیر عادت کرده به نظم و انضباط در لیگ برتر انگلیس سر هفته سوم از حجم حاشیه‌های فوتبال ایران و مشکلات عجیب و غریبش حتما به جنون خواهد رسید. فقط کافی است او یک بار ببیند گلر‌های یک تیم لیگ برتری در حال گرم کردن با توپ فرضی هستند! قطعا همان‌جا تسمه تایم پاره می‌کند.

مشیری با علی دایی رفاقت دیرینه دارد. حتی گفته می‌شود با درویش مدیرعامل فعلی پرسپولیس هم مراوداتی داشته. اما هیچ کدام از این‌ها نمی‌تواند باعث شود یک سرمایه‌گذار که طبیعتا آدم باهوشی است چنین ریسک بزرگی در مورد سرمایه‌اش انجام دهد. نه تنها مشیری که هیچ سرمایه‌گذاری علاقه ندارد چند سال بعد نامش کنار افرادی نظیر هدایتی، شفیع‌زاده، حمیداوی، زنوزی و چند نفر دیگر به عنوان نماد ناموفق بودن فعالیت بخش خصوصی در فوتبال ایران قرار بگیرد.

ارسال نظرات