صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۲۳۲۷۴
چندین کلانشهر کشور مستعد جدی برای بحران آب هستند؛ تهران، مشهد، اصفهان و کرمان وضعیت پرخطری نسبت به بقیه دارند.
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۷ - ۰۲ دی ۱۴۰۰

یک کارشناس ارشد مدیریت منابع آبی ضمن هشدار در خصوص فروپاشی جغرافیای فلات ایران، گفت: فلات ایران به طور عمده شامل کشور‌های ایران، افغانستان و پاکستان می‌شود، اینکه آیا فروپاشی یک حقیقت است، نیازمند موشکافی ابعاد و اجزای بحران آب بوده، برای داشتن یک دید دقیق از مساله لازم است گلوگاه‌های اصلی و پرخطر را بازشناسی کنیم و خود را درگیر عبارت‌های غیرعلمی همانند ورشکستگی آبی نکنیم.

داریوش مختاری در گفتگو با ایسنا، با بیان اینکه گلوگاه اول، تراکم شدید جمعیتی در یک پهنه مشخص جمعیتی همراه با بارگذاری‌های سنگین و متمرکز در یک پهنه از یک دشت یا یک جغرافیا است، اظهار کرد: این ویژگی می‌تواند زمینه فروپاشی را فراهم کند.

یک تکانه کم آبی حتی در مقیاس ۳۰ تا ۵۰ درصد از نیاز آبی یک کلانشهر که امکان جبران و مدیریت کمبود آب آن در یک بازه زمانی فشرده با کمک ابزار جیره بندی فراهم نشود، زمینه یک بی نظمی فراگیر اجتماعی ناشی از کم آبی را فراهم می‌کند. این بی نظمی می‌تواند بسیار خطرناک و کنترل نشده باشد.

وی با بیان اینکه چندین کلانشهر کشور مستعد جدی برای این وضعیت هستند؛ تهران، مشهد، اصفهان و کرمان وضعیت پرخطری نسبت به بقیه دارند.

کلانشهر شیراز در این مسیر خطرناک حرکت می‌کند، گفت: راه رویارویی با این گلوگاه خودداری از تغییر کاربری فزاینده اراضی شهری است. خودداری از توسعه بی رویه مسکن و واگذاری انشعاب‌های اضافی آب شهری به کنترل این گلوگاه کمک می‌کند.

این کارشناس ارشد مدیریت منابع آبی ادامه داد: گلوگاه دوم، تشدید چرخه توسعه نیافتگی در کشور است. سبک و سیاق این مدار خطرناک توسعه نیافتگی از این قرار است که از یک سو صنایع آب بر از جمله نیروگاه، پتروشیمی، فولاد و سیمان در جغرافیای خشک فلات مرکزی که با کمیابی منابع آب روبرو است مستقر و آبخوان‌ها را خالی می‌کنند و از سوی دیگر عمده فرآورده‌های این صنایع برای دو بخش مصرفی یعنی مسکن و خودرو به کار گرفته می‌شوند.

مختاری با بیان اینکه این دو بخش مصرفی به جای اینکه چرخه تولید و نوآوری را بازآفرینی کنند به طور مشخص یک گرداب سنگین مصرف را پدید آورده اند که بر بهره برداری و مصرف بی رویه منابع آب به طور مستقیم یا غیرمستقیم تاثیر گذارده اند.

اظهار کرد: راهکار رویارویی با این گلوگاه، حذف و جایگزینی صنایع آب بر با صنایع کوچک و بومی همانند فرش ایرانی است. همانند همیشه، توسعه صنعت گردشگری یک راهکار اساسی برای برخورد جدی با بحران آب است.

وی با بیان اینکه گلوگاه سوم، اجرای پروژه‌های شیرین سازی و انتقال آب از دریا است، گفت: بر پایه گزارش‌های منتشرشده قرار است یک شبکه سرتاسری انتقال آب از دریا انجام و با مصرف چند صد تریلیون تومان اعتبار، سالیانه یک میلیارد متر مکعب آب دریا، شیرین سازی و با خطوط لوله‌های فولادی و یا G.R.P. منتقل شود.

اظهار کرد: خوشبختانه اجرای این پروژه مخالفان زیادی از تخصص‌های مختلف دارد. جدا از بحث ممکن یا ناممکنی شیرین سازی این حجم آب به صورت پایدار و دست کم معادل عمر مفید تاسیسات و تجهیزات پروژه (مثلا ۲۰ سال)، نداشتن کمترین توجیه مالی و اقتصادی برای این اقدام بسیار خطرناک و ناپایدار در بخش آب کشور است.

این کارشناس ارشد مدیریت منابع آبی افزود: برای نمونه بیلان منابع آبی استان فارس نزدیک به ۱۰ میلیارد متر مکعب است که با مصرف درصدی از اعتبارات هنگفت پروژه‌های انتقال آب، می‌توان روش‌های ۸ گانه کاهش مصرف آب شهری و یا پروژه‌های ۱۵ گانه طرح‌های تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی و یا طرح‌های تکمیلی استقرار واحد‌های گلخانه‌ای تولید محصولات کشاورزی را اجرا و به آسانی چند میلیارد متر مکعب آب صرفه جویی کرد و در بخش‌های گردشگری و صنایع کوچک و پربازده به کار گرفت.

مختاری با بیان اینکه اگر همین رویه را برای ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب استحصالی کشور (از ۴۰۰ میلیارد متر مکعب بارش سالیانه در جغرافیای ایران) به کار بگیریم.

قطعا و قویا می‌توان تا چند ده میلیارد متر مکعب آب برای قرن‌ها و نه فقط برای ۲۰ سال، استحصال و پایدارسازی کرد و آبخوان‌ها را نجات داد، گفت: به این ترتیب در سایه خردورزی، می‌توان مساله کم آبی کشور را حل و فصل و از یک فروپاشی تمام عیار جغرافیایی و بی نظمی فراگیر جلوگیری کرد.

به گفته وی پرهیز از هیاهو‌های رسانه‌ای برای به ثمر رساندن پروژه‌هایی که هرگز از توجیه فنی و اقتصادی برخوردار نیستند نه تنها نمی‌تواند مساله بحران آب را حل کند، بلکه جغرافیای ایران را در یک فلاکت و خطر و دست انداز بزرگی می‌اندازد که از نخستین بازندگان آن، مالکان صنایع بزرگ و مجریان خطوط انتقال آب هستند.

دارایی‌هایی که در بیابان‌ها رها خواهند شد و تا برقراری تعادل بوم شناختی و احیای دوباره جغرافیای ایران، خاک خواهند خورد وتن‌ها درس آموزه و عبرتی برای آیندگان خواهند شد. مبادا با پرهیز از خردورزی و اجرای راهکار‌های ساده، چنین شود.

برچسب ها: بحران آب
ارسال نظرات