زنی که متهم است با همدستی برادر و شوهرش جوانی را به قتل رسانده، ادعا کرد قربانی یک رفتار غیراخلاقی شده است.
به گزارش شرق، زن جوان مدعی است مقتول به او تعرض کرد و به همین دلیل هم نقشه قتل طراحی شد. یک سال قبل جسد مرد جوانی که سر از تنش جدا شده بود، پیدا شد.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی و شناسایی ولی دم تحقیقات در این خصوص آغاز شد. پلیس فهمید مقتول شاهرخ نام داشت و چند روزی بود از خانه خارج شده و برنگشته نبود و خانواده‌اش هم موضوع را به پلیس اطلاع داده بودند.
وضعیت جسد نشان می‌داد شاهرخ قربانی یک انتقام‌گیری خشن شده است. بررسی‌ها نشان داد مقتول از مدتی قبل با زنی به نام نازنین رابطه داشت و قبل از فوتش هم با نازنین تلفنی صحبت کرده بود.
وقتی نازنین شناسایی و برای توضیح درباره ارتباطش با شاهرخ به اداره پلیس برده شد، به دست‌داشتن در قتل شاهرخ اعتراف کرد و گفت شوهرش آرمان و برادرش سیروس مرتکب قتل شده‌اند.
او گفت: مدتی قبل به‌عنوان مسافر سوار ماشین شاهرخ شدم. او به من آب‌میوه مسموم تعارف کرد و من هم که با دخترم بودم، آن را گرفتم و نوشیدم. بعد بیهوش شدم و شاهرخ به من تعرض کرد و از صحنه تعرض هم فیلم‌برداری کرد.
وقتی به هوش آمدم شماره تماسم را به زور گرفت و بعد هم گفت حق شکایت به پلیس را ندارم و اگر شکایت کنم فیلمی را که از من گرفته است، منتشر می‌کند. من هم از ترس هر باجی که او می‌خواست، می‌دادم. تا اینکه یک روز برادرم به خانه آمد و دید که خیلی آشفته هستم.
من که تا آن زمان جرئت نکرده بودم موضوع را به شوهرم بگویم به برادرم گفتم چه بلایی سرم آمده است. برادرم گفت لازم نیست به شوهرم بگویم و خودش موضوع را حل می‌کند. چند روز بعد متوجه شدم شوهرم هم در جریان قرار گرفته و برادرم موضوع را به او گفته است.
این زن ادامه داد: یک روز شوهرم و برادرم به من گفتند با شاهرخ قرار بگذارم تا فیلم‌ها را از او بگیرم. وقتی به شاهرخ گفتم فیلم‌ها را بده گفت در ازای دادن فیلم‌ها 10 میلیون تومان می‌خواهد. برادرم که زمان مکالمه ما آنجا بود، گفت قبول کنم.
من هم قرار گذاشتم و گفتم 10 میلیون تومان را می‌آورم به شرطی که فیلم را بدهد. بعد از اینکه تلفن را قطع کردم برادرم گفت در این چند روز به‌طور مفصل درباره شاهرخ تحقیق کرده و فهمیده که او اعتیاد دارد و هزینه موادش را از طریق اخاذی به دست می‌آورد.
او با شوهرم نقشه کشید که همگی سر قرار حاضر شویم و بعد شوهرم و برادرم به شاهرخ آن‌قدر مواد تزریق کنند تا بمیرد. با هم سر قرار رفتیم. شوهرم و برادرم در ماشین مخفی شده بودند.
وقتی شاهرخ آنها را دید اول سعی کرد فرار کند اما نشد و سیروس و آرمان او را گرفتند و داخل ماشین آوردند. در تمام طول مسیر مدام به او مواد تزریق می‌کردند. طبق نقشه قرار بود که مرگ او بر اثر اوردوز اتفاق بیفتد.
شاهرخ که بیهوش بود، اما هنوز نفس می‌کشید. برادرم او را از ماشین پیاده کرد و در فضای سبز انداخت. بعد گفت صبر کنید تا برگردم وقتی برگشت به ما گفت سر از تن شاهرخ جدا کرده و او را به قتل رسانده است؛ بعد هم ما به خانه رفتیم. با اظهارات این زن، برادر و شوهرش هم دستگیر شدند. آنها به دست‌داشتن در قتل اعتراف کردند.
سیروس به پلیس گفت: وقتی دیدم خواهرم مستأصل است متوجه شدم اتفاقی افتاده و خیلی اصرار کردم که به من بگوید چه شده است. ابتدا فکر می‌کردم با شوهرش اختلاف دارد اما بعد فهمیدم به او تعرض شده است. موضوع را با شوهرش مطرح کردم و بعد هم نقشه قتل را طراحی و اجرا کردیم.
در‌حالی‌که به نظر می‌رسید گره‌های پرونده باز شده است، این‌بار نازنین ادعا کرد عامل قتل شوهرش بوده است. او گفت: کسی که سر از تن شاهرخ جدا کرد، برادرم نبود بلکه شوهرم بود. به‌این‌ترتیب آرمان به اتهام قتل تحت بازجویی قرار گرفت اما او قتل را انکار کرد و گفت: من فقط در تزریق مواد نقش داشتم.
با پایان تحقیقات و در‌حالی‌که متهمان به زندان منتقل شده بودند نازنین خطاب به بازپرس نامه‌ای نوشت و گفت: من در مرحله تحقیقات دروغ گفتم. شوهرم در قتل نقشی نداشت.
به من گفته بودند اگر اعتراف کنم شوهرم قاتل است، می‌توانند رضایت بگیرند و همه چیز به خوشی تمام شود و حتی من هم آزاد می‌شوم. من هم به دروغ اعتراف کردم اما واقعیت این نبود. برادرم مرتکب قتل شده است و شوهرم نقشی ندارد.
من درخواست دارم من یا شوهرم را آزاد کنید چون دخترم کوچک و تنهاست و شرایط بدی دارد و نیاز دارد پدر یا مادر کنارش باشند. این در حالی بود که آرمان نیز درخواست آزادی با قید وثیقه کرد و نوشت: دخترم در حال حاضر در بهزیستی است و من درخواست دارم که آزاد شوم. من در قتل نقشی نداشتم و طراح اصلی نقشه برادرزنم و همسرم بودند.
به‌این‌ترتیب درخواست این زوج به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران برای بررسی دقیق فرستاده شد. با بررسی این درخواست و مدارک موجود در پرونده قضات با درخواست آزادی با قید وثیقه آرمان مخالفت کردند؛ چون بیم فرار متهم می‌رفت و از طرفی هنوز شک نسبت به مشارکت در قتل از سوی او برطرف نشده بود.
قضات قرار بازداشت او را درست تشخیص دادند. این پرونده بعد از تکمیل و صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.