تیم بایدن یک کار را به درستی انجام داده است: تلاش برای احیای اتحادها و مشارکت جهانی امریکا پس از چهار سال غفلت بدخیم در دوره «دونالد ترامپ». بزرگترین نقطه قوت امریکا در خارج از کشور شبکه وابستگی متقابل است که ترامپ احمقانه از آن بیزار بود و یا بدتر از آن سعی در کسب درآمد از آن داشت. بایدن کار احیای این روابط و اتحادها را از روز نخست ریاست جمهوریاش آغاز کرد و در این عرصه موفق عمل کرده است به استثنای همکاری در زمینه افغانستان.
مشارکتهای تقویت شده ما میتوانند در مهار برخی از بحرانهایی در خارج که در حال تشدید هستند به ما کمک کنند. ناتو دوباره مانند یک اتحاد واقعی عمل میکند. نشست هفته گذشته شورای نظامی آن اتحاد طرحهای روشن و قاطعی را برای چگونگی پاسخ ناتو به حمله احتمالی روسیه به اوکراین همزمان با پیش روی نیروها به سمت روسیه و نه عقب نشینی تحت فشار مسکو ترسیم کرد.
امریکا در آسیا نیز به دلیل ارتقای اتحاد، قویتر عمل میکند. پیوند امریکا با استرالیا، هند و ژاپن در عرصه سیاست، فناوری و شاید روزی برنامه ریزی نظامی بهترین راه حل برای مقابله با تسلط چین بر آسیا است. از نظر قدرت سخت اتحاد اوکوس با استرالیا و بریتانیا برای ساخت زیردریاییهای هستهای و به اشتراکگذاری سایر فناوریهای نظامی ممکن است مهمترین حرکت استراتژیک ما در دهههای اخیر قلمداد شود.
راه اندازی اوکوس فرانسه را آزرده خاطر ساخت، زیرا به آن کشور اطلاع داده نشده بود که امتیاز ساخت زیردریایی «داون آندر» را از دست خواهد داد. با این وجود، بلینکن وزیر خارجه و سایر مقامهای دولتی برای ترمیم این موضوع به سرعت و با موفقیت عمل کردند. همکاری اخیر فرانسه در بحران اوکراین با امریکا به ما یادآوری میکند که دو کشور متحدان خوبی برای یکدیگر هستند.
بزرگترین اشتباه سیاست خارجی بایدن مدیریت خروج آشفته از افغانستان بود. بایدن شخصا کاملا مصمم بود به طولانیترین جنگ امریکا پایان دهد. او مردی سرسخت و گاهی عصبانی است. او به آن چه میخواست رسید، اما با هزینه قابل توجهی برای وجهه و اعتبار امریکا. ارتش امریکا و سیا در راه خروج نیروها از افغانستان با دقت کارها را انجام دادند، اما وزارت خارجه امریکا به اندازه کافی سطح فروپاشی حکومتی در کابل و نیاز قابل پیش بینی برای تخلیه دهها هزار امریکایی و افغان را مدیریت نکرد.
افغانستان از نظر اعتبار نقطه ضعف کارنامه بایدن محسوب میشود. بایدن در ماه ژوئن مبنی بر بازگشت دوباره امریکا لاف زد، اما واقعیت آن است که کابل تصویری از عقب نشینی امریکا بود. دشمنان امریکا اکنون در حال آزمودن میزان عزم و اراده امریکا هستند و استحکام اتحادهای بایدن و بلینکن با سایر کشورهای متحد که سعی در ترمیم آن دارند میتواند پاسخ خوبی به آنان باشد.
«ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه با تهدید حمله به اوکراین برای تقسیمبندی و سهم گیری تازه در اروپا فشار وارد میکند. پاسخ بایدن ترکیب معقولی از تلاش برای جلوگیری از تهاجم روسیه و آماده شدن برای احتمال عبور پوتین از مرزها بوده است این برنامه ریزی شامل هشداری جسورانه است مبنی بر آن که در صورت حمله پوتین، امریکا از شورشیان ضد روسیه حمایت خواهد کرد.
تیم بایدن مشتاق روابط بهتر با روسیه بوده است رابطهای باثبات و پیش بینی پذیرتر. با این وجود، بلینکن که گفته بود در هر مورد هر موضوعی با مسکو صحبت خواهد کرد روز سه شنبه به درستی خواسته پوتین به منظور تقسیمبندی تازه برای حوزههای نفوذ در اروپا را رد کرد و به درستی به خبرنگاران گفت این ایده را باید به «زبالهدان تاریخ» سپرد.
پوتین تنها رهبری نیست که در حال آزمودن عزم و اراده بایدن است. ایران نیز در حال سرعت گرفتن به سمت توانایی ساخت تسلیحات هستهای است. چین در حال رقابت برای ساخت زرادخانه هستهای عظیم و هم چنین سیستمهایی است که امریکا ممکن است قادر به ردیابی آن نباشد.
برداشت من این است که بایدن در اولین سال حیات سیاسی خود در مقام ریاست جمهوری امریکا اثبات کرد که در سیاست خارجی بسیار خونسرد و عملگرا است. با وجود، علیرغم تمام جذابیتهای ایرلندیاش او کاملا غیر عاطفی است. ترامپ در مورد خروج از کابل صحبت کرد بایدن این کار را انجام داد. ترامپ درباره گشایش دور تازهای دیپلماسی با مسکو صحبت کرد بایدن این کار را آغاز کرد.
مشکل آن است که موتور سیاست بایدن در بخش بالای دولتی نصب شده که در هر چراغ قرمز کنگره مجبور به متوقف شدن است به خصوص چراغ قرمزهای نصب شده از سوی دموکراتهای مترقی (جناح چپ حزب دموکرات). واقع گرا بودن در سیاست خارجی گاهی به معنایعدم محبوبیت و مواجهه با انتقادها به دلیلعدم تاکید کافی بر ارزشها خواهد بود. فضای کیسینجری، ارزش قائل شدن برای نظم و پیش بینیپذیری جایی است که احساس میشود بایدن میخواهد در آن قرار داشته باشد.
منبع: واشنگتن پست