تنشها اکنون به بالاترین سطح خود از سال ۲۰۱۴ میلادی به این سو رسیدهاند زمانی که روسیه به طور غیر قانونی کریمه را به خاک خود ضمیمه کرد و به منطقه دونباس اوکراین نیروی نظامی اعزام کرد. تهاجم زمینی همه جانبه به اوکراین از سوی روسیه اکنون یک احتمال و سناریوی واقعی و ممکن است.
با این وجود، پوتین کمتر به تهدیدهای غرب اهمیت میدهد، زیرا در موقعیت رشک برانگیزی قرار گرفته که میتواند به کشورهای غربی ضربه وارد کند.
اروپا در دام بحران انرژی با کمبود ذخایر گرفتار شده است و با تامین حدود ۴۰ درصد از واردات گاز اتحادیه اروپا از سوی روسیه، کرملین پیشتر توانایی خود را در مقابله با سختترین تحریمهای غرب با محدود کردن تولید و صادرات انرژی و به طور بالقوه ایجاد خاموشی در سراسر قاره اروپا نشان داده است.
پایان بازی پوتین اتحاد جماهیر شوروی «۲» است که تقریبا سه دهه از فروپاشی آن میگذرد. حرکات بعدی او در یک لحظه حساس ژئوپولیتیک با ترس غرب از حمله به اوکراین، استعمار بلاروس، بحران انرژی در سراسر اروپا، کناره گیری «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان از سمت مذاکره کننده ارشد اتحادیه اروپا و نگرانیها در مورد سیاست خارجی نابسامان «جو بایدن» رئیس جمهوری امریکا صورت میگیرند.
اگر در مورد برنامههای پوتین تردید دارید تنها مقاله پنج هزار کلمهای او را بخوانید که در آن نوشته چرا روسیه، بلاروس و اوکراین بدون ادغام نزدیکتر با مادر روسیه یا مام وطن محکوم به فنا هستند و یا خواستههای جسورانه او برای وتو در مورد پیوستن اوکراین به ائتلاف ناتو و محدودیت در استقرار نیروها و تسلیحات در هر کشوری که پس از سال ۱۹۹۷ میلادی به این ائتلاف ملحق شده را ببینید.
پوتین بدون شلیک یک گلوله موفق شده غرب را به وحشت جمعی بکشاند یا دست کم در موقعیتی قرار دهد که غربیها احساس کنند نیازمند راضی کردن این خودکامه سالخورده (پوتین) هستند.
در چهار ماه گذشته، به ویژه در فاصله ۷ سپتامبر تا ۵ دسامبر طبق گزارش منابع اطلاعاتی غربی پوتین دهها هزار نیرو و تسلیحات سنگین را در فاصله ۴۸ کیلومتری مرزهای اوکراین مستقر کرده است. گزارشهای اطلاعاتی امریکا حاکی از افزایش ۱۷۵ هزار سرباز است که برای انجام یک تهاجم سریع و فوری کافی است برای اشغال زمین دیگری از اوکراین و ضمیمه کردن آن به قلمروی زمینهایی که در سال ۲۰۱۴ تحت تصرف روسیه درآمد.
پوتین در داخل روسیه قدرت خود را از طریق ترس و انسجام دولتی به رخ میکشد عمدتا با ممنوع کردن فعالیت گروههای جامعه مدنی، زندانی کردن مخالفان برجسته و تهدید آن دسته از اتباع روسیه که برای سفارتخانههای خارجی کار میکنند.
چه ابزارهایی در جعبه ابزار دیپلماتیک غرب برای مقابله با پوتین وجود دارند؟ به طرز افسرده کنندهای ابزارهای موجود کم هستند، اما برخی گزینهها باقی مانده اند: ممنوعیت سفر روسها، مسدود کردن معاملات املاک چند میلیون دلاری که لندن و میامی را به زمین بازی برای روسهای ثروتمند تبدیل کرده است و حتی دستور اخراج فوری اتباع روسیه از کشورهای غربی. به عبارت دیگر، هر چیزی به غیر از درگیری مستقیم نظامی.
واضح است که گفتگوهای ویدئویی با بایدن و تهدیدات مطرح شده از سوی رهبران اروپایی درباره عواقب جدی حمله روسیه به اوکراین، پوتین را متوقف نخواهد کرد. با تهاجم قریب الوقوع روسیه علیه اوکراین، غرب باید درد و رنجی را که پوتین با حرکات بعدیاش متحمل خواهد شد برای او روشن سازد. نمایش فقدان عزم چه در دیپلماسی و چه در میدان جنگ و چه در صفحه شطرنج هرگز یک استراتژی برنده نیست.
منبع: سی ان ان
ترجمه: فرارو