صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۲۰۱۶۱
واقعیت این است که برعکس تصور موجود که زمان به نفع ما است، این‌گونه نیست غرب هیچ‌کدام از مشکلات و ابر چالش‌های ایران را ندارد، نه مشکل عمده اقتصادی دارد، نه چالش آب، و نه... .
تاریخ انتشار: ۲۱:۲۳ - ۱۹ آذر ۱۴۰۰

بامداد غفاری؛ به نظر می‌رسد تیم مذاکره‌کننده ایران با رویکرد حداکثری خواهان پیگری مذاکرات با کشور‌های غربی است که البته اگر به عنوان تکنیک مذاکراتی باشد قابل توجیه و قبول است، ولی اگر نتیجه اشتباه محاسبه از گزینه‌های طرف مقابل باشد به شکست مذاکرات خواهد انجامید.

بسیاری از سیاستمداران ایرانی بر این باورند که با توجه به ترس کشور‌های غربی از اتمی شدن ایران (دستیابی به تکنولوژی ساخت بمب) غرب در عمل تنها یک گزینه بیشتر ندارد و آن‌هم قبول در خواست‌های به حق، ولی حداکثری ایران است، چون به درستی بر این باورند که گزینه حمله نظامی فقط یک بلوف توخالی است.

ولی واقعیت این است که گزینه‌های دیگری در پیش روی کشور‌های غربی است که با این‌که علنا بیان نمی‌کنند، ولی قطعا مورد بررسی دقیق قرار گرفته اند. یک گزینه ساده که تقریبا در هر نوع مذاکره و چانه زنی بررسی می‌گردد گزینه: "اگر ما هیچ کاری انجام ندهیم" است: “If we do nothing”.

به عنوان مثال که اگر بر فرض در یک مذاکره ساده خرید کالا بین تامین کننده و مشتری، مشتری از تامین تقاضای ۲۰% تخفیف بکند و تهدید بکند که در صورت عدم قبول درخواستش دیگر حاضر به ادامه همکاری نیست فروشنده قطعا گزینه "اگر هیچ کاری انجام ندهم" چه می‌شود را برسی خواهد کرد، آیا واقعا تامین کننده بهتری هست؟

آیا مشتری حاضر است هزینه و خسارات احتمالی از تعویض تامین کننده اصلی را بدهد؟ و ایا اگر مشتری را از دست بدهم برای شرکت بدتر خواهد بود یا تاثیر منفی که قبول شرایط این مشتری بر مشتریان دیگر خواهد گذاشت؟ منظور این‌که یک گزینه قابل برسی در هر مذاکره‌ای این است که هیچ کاری انجام ندهیم و بگذارم که وقایع روند خودشان را طی کنند.

حالا اگر فرض کنیم طرف غربی همین گزینه را درباره برنامه هسته‌ای ایران در نظر بگیرد چه خواهد شد: ایران با سرعت بیشتری به غنی‌سازی روی خواهد آورد. فرض ایران این است که این کابوس کشور‌های غربی خواهد بود بنا به سه دلیل عمده: یک این‌که باعث اتمی شدن منطقه می‌گردد و دوم این‌که دیگر هرگز جرات حمله به ایران را نخواهند داشت و سوم ترس از نابودی اسرائیل. ولی واقعیت این است که این سه فرضیه الزاما درست نیستند.

اتمی شدن کشور‌های منطقه این گونه نیست که اجتناب ناپذیر باشد خصوصا که افسار عربستان و امارات در دست کشور‌های غربی است و ترکیه نیز اساسا در شرایط اقتصادی و سیاسی قرار ندارد که بخواهد به چنین رویارویی بزرگی با غرب وارد شود.

رد دلیل دوم حتی ساده‌تر است، از اساس بنظر می‌رسد که کسی قصد و جرات حمله به ایران را ندارد، چه اتمی و چه غیر اتمی کما این‌که حتی در دوران ترامپ و جرج بوش به ایران غیر اتمی حمله‌ای صورت نگرفت؛ و همه خوب می‌دانند که ایران بسیار منطقی‌تر از ان است که به اسرائیل حمله اتمی بکند این به معنای نابودی ایران خواهد بود. در واقع دستیابی به تکنولوژی ساخت سلاح هسته‌ای با اینکه قطعا مورد پسند غربی‌ها نیست، ولی شاید انطور که ما تصور می‌کنیم کابوس آن‌ها نیز نباشد.

واقعیت این است که برعکس تصور موجود که زمان به نفع ما است، این‌گونه نیست غرب هیچ‌کدام از مشکلات و ابر چالش‌های ایران را ندارد، نه مشکل عمده اقتصادی دارد، نه چالش آب، و نه... .

اگر به عملکرد کشور‌های اروپایی از زمان خروج ترامپ از برجام نگاه کنیم می‌بینیم برعکس داد و فریاد‌های زیاد در عمل دقیقا ان‌ها همین استراتژی را پیش برده اند و دقیقا هیچ کاری نکرده‌اند.

ارسال نظرات