صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۱۷۹۸۳
مساله اصلی این نیست که برخی مهاجرت می‌کنند و از تعداد نخبگان کشور کاسته می‌شود بلکه نکته مهم‌تر آن است که این موضوع معلوم می‌کند موقعیت‌های شغلی، موقعیت‌های زندگی و در یک کلام کیفیت حیات در کشور پایین و در حال سقوط است.
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۳ - ۱۰ آذر ۱۴۰۰

بابک زمانی؛ وقتی صحبت از مهاجرت پزشکان می‌شود دقیقا معلوم نیست مشغول صحبت کردن درباره چیزی هستیم و اساسا تفاوت این مهاجرت با موج مهاجرتی که سال‌هاست کشور را در بر گرفته چیست؟

این ابهام و این کدورت، گاه راه را برای تحلیل‌هایی که نهایتا به بی‌عملی و تایید وضعیت موجود می‌انجامند، باز می‌کند. ولو با تندترین شعار‌هایی که با این جمله قصار پایان می‌گیرند «همه‌چیزمان باید به همه‌چیزمان بیاید».

بله در سال‌های اخیر موج مهاجرتی که ناشی از درماندگی و ناامیدی نسبت به آینده است مثل سایر اقشار به پزشکان و نه‌تنها پزشکان که پزشکان باسابقه و شناخته‌شده هم رسیده است. مهاجرت به این معنی که خانه و کاشانه به‌علاوه ملک مشاع وطن موروثی را وامی‌نهاد و در سرزمین غریب به دنبال آینده می‌روند. خانه همسایه را می‌سازند و در سرپناهی که به مدد خون‌ها و جان‌های بسیار ساکنانش در دهه‌های گذشته به دست‌آمده پناه می‌گیرند.

اما این تمام ماجرا نیست. بخش مهمی از خسرانی که از نبود نخبگان به کشور و مردم می‌رسد تنها ظاهرش شبیه مهاجرت است. بسیاری از پزشکان همچون سایر نخبگان تنها به دنبال یک شغل مناسب و درخور توانایی‌های‌شان مثل تمام مردم دنیا به کشور دیگری «سفر» می‌کنند و اقامت می‌گزینند.

این قاعده دهکده جهانی است نه‌تنها بخش‌ها و بیمارستان‌های بزرگ اروپا و امریکا آکنده از متخصصان و کارآموزانی از اقصی نقاط دنیاست، بلکه همین کشور‌های مجاور ما در حاشیه خلیج‌فارس هم آکنده است از متخصصان اروپایی و امریکایی. اشتغال لبنانی‌ها در خارج از لبنان یکی از منابع درآمدزایی برای این کشور است.

اینکه مسافرت‌های کاری فارغ‌التحصیلان ایرانی در خارج کشور طولانی می‌شود و شبیه مهاجرت به نظر می‌رسد به این دلیل است که کشور توان ارایه مشاغلی در سطح کاری آن‌ها را ندارد وگرنه خانواده‌های‌شان هنوز بعد از چند دهه گاه رغبت نمی‌کنند تختخواب‌های‌شان را از اتاق خانه پدری جمع کنند. اگرچه می‌دانند سالی چند روز بیشتر مجال دیدار فرزند نیست. این مهاجرت نیست یک سفر طولانی و گاه مادام‌العمر است، اما صدمات آن به جوانان فرهیخته ایرانی، خانواده‌های‌شان و مردم ایران هیچ کم از مهاجرت ندارد.

بنابراین مساله اصلی این نیست که برخی مهاجرت می‌کنند و از تعداد نخبگان کشور کاسته می‌شود بلکه نکته مهم‌تر آن است که این موضوع معلوم می‌کند موقعیت‌های شغلی، موقعیت‌های زندگی و در یک کلام کیفیت حیات در کشور پایین و در حال سقوط است.

تقلیل این موضوع به موضوع مهاجرت شبیه تقلیل فیل به موش است. یک نمونه آشکار و بی‌تردید اینکه حتی یک متخصص خارجی در استخدام سیستم سلامت کشور نیست و نه‌تنها این بلکه آمار بازگشت ایرانیانی که تحصیلات روزآمد بین‌المللی دارند و دارای یک موقعیت کاری مناسب در یک کشور اروپایی یا امریکایی هستند، نزدیک به صفر است؛ چهل یا حتی سی سال پیش هم این‌طور نبود.

می‌گویند اگر می‌خواهید مطمئن باشید همه مننژیت‌های شهر را تشخیص داده‌اید؛ باید سی درصد مایع نخاع‌هایی که گرفته‌اید نرمال باشند، به همین ترتیب اگر می‌خواهید از کیفیت کار و استخدام متخصصین ایرانی (داخل و خارج کشور) در سیستم سلامت کشور مطمئن باشید و اگر می‌خواهید مطمئن باشید فرصت‌های شغلی در کشور به شکل مناسبی وجود دارد باید تعدادی پزشک و استاد خارجی از کشور‌های پیشرفته هم در استخدام خود داشته باشید. راستی فاصله ما با چنین وضعی چند سال نوری است؟

برچسب ها: مهاجرت پزشکان
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: