صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

یازدهمین قسمت از سریال میدان سرخ به تهیه کنندگی جواد نوروز بیگی و کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان در روز جمعه پنجم آذر ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۲ - ۰۶ آذر ۱۴۰۰
فراروـ  قسمت یازدهم سریال میدان سرخ به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان و تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی روز جمعه ۵ آذرماه ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است:

«درست زمانی که عبد مکین در تدارک سور و سات آزادی پیام از زندان است، برادر ناتنی‌شان پیروز که آزادی پیام را خطری مهم برای رابطه‌اش با اعلا می‌داند، دست به شلوغ کاری می‌زند و پای پلیس به میان می‌آید. اما یک سوال ذهن پیام را حسابی مشغول کرده است، لیلی کجاست؟»
 
ساعد برگشته است. با توپ پر هم برگشته است و این پاپ را نگران می‌کند. او درست حرف نمی‌زند و به حرف پاپ هم گوش نمی‌کند؛ بنابراین پاپ در پی یافتن علت آمدن ساعد و از سویی دیگر هم محافظت از اوست. ساعد هم با همه دیدار می‌کند و به هیچ‌کس پاسخ درستی در رابطه با هیچ‌چیز نمی‌دهد. او با مبینی حرف می‌زند و مبینی پیشنهاد کاری را به او می‌دهد. نگهداری از یک کامیون پر از عتیقه. ساعد هم می‌پذیرد. از سویی دیگر در خانواده مکین بلواست. پیام آزاد می‌شود. پیروز اصلا از این اتفاق راضی نیست و احساس خطر می‌کند.
 
او می‌خواهد هر طور که شده باز هم پیام را از سر راه بردارد. پیام هم با دو فکر از زندان بیرون آمده است. اولی لیلی و دیگری انتقام. عبد هر کاری می‌کند که پیام از این خیالات بیرون بیاید، فایده‌ای ندارد و پیام تصمیمش را گرفته است.
 
میدان سرخ بعد از گذشت یازده قسمت هنوز نتوانسته است خودش را پیدا کند. در ابتدا درباره سردرگمی قسمت‌های ابتدایی گفته می‌شد که از چند قسمت جلوتر همه چیز درست می‌شود و قسمت‌های ابتدایی کار کارگردان دیگری است که کار را خراب کرده است.
 
اما با گذشت یازده قسمت ما هنوز هم منتظریم آن میدان سرخی را که وعده داده شده بود، شروع شود. میدان سرخ قطعه‌های بی‌ربطی به نظر می‌رسد که به زور به هم دیگر چسبیده و دوخته شده‌اند. در این میان هم تدوین و صداگذاری و هر آن‌چه تصور می‌کردند می‌تواند این چهل تکه را نجات بدهد، فقط باعث بدتر شدنش شده‌اند.
 
شخصیت‌های داستان یک اعلا می‌گویند و ده اعلا از کنارش در می‌آید؛ اما واقعا این اعلا کیست؟ کی تا این حد پیچیده و گانگستر شد که قاچاقچی داستان حالا از او حرف‌شنوی دارد؟ که ساعد را از رومانی، قبرس و... به ایران می‌آورد، پرونده بین‌المللی برایش می‌سازد و....
 
کاش رستوران اسپانسر سریال مشخص شود که محل قرار‌های کدام یک از گانگستر‌های عزیز داستان است. در ابتدا رستوران پاپ بود، حالا پیروز و بقیه ناهارشان را آن‌جا می‌خورند و این درحالی است که ساعد هنوز هم در دفتر همان رستوران ساکن می‌شود!
 
به نظر می‌رسد که دیگر نمی‌توان به میدان سرخ امیدی داشت. هرچه هرکس می‌خواست نشان بدهد، تا یازده قسمت نشان داده بود. از این به بعد شاهد تلاش گروه سازنده برای وصله پینه کردن ناهمگون تکه‌های سریالشان خواهیم بود.
ارسال نظرات