بسیاری از شرکتها اجرای پروژههای تحول دیجیتال را با هدف افزایش بهرهوری، کارآیی و سود دنبال میکنند.
برخی از پروژهها تغییرات گستردهای را شامل میشوند که اتوماسیون و کارهایی را که پیشتر به صورت دستی انجام میشد در بر میگیرد. در حالی که برخی دیگر به دنبال جایگزینی فناوری قدیمی با سیستمهای نوین و به روز شده هستند.
اگرچه هدف از تحول دیجیتال ممکن است سادهسازی کار و روانسازی گردش کار در شرکت باشد، اما فرآیند این تحول ممکن است به آسانی انجام نشود.
مطالعهای که در سال ۲۰۲۰ توسط گروه مشاوران بوستون انجام شد، نشان داد حتی با وجود همسویی رهبران سازمانها، دستیابی به اهداف ۷۰ درصد از پروژههای تحول دیجیتال موفقیتآمیز نبوده است.
اگر سازمانتان با تحول دیجیتال دست و پنجه نرم میکند، مطمئنا تنها نیستید. در متن زیر ۱۳ عضو شورای فناوری فوربز دلایل عمومی ناکامی شرکتها در تحول دیجیتال و همچنین توصیههایی برای بهبود نتایج را به اشتراک میگذارند.
بیماری کووید- ۱۹ به طرز چشمگیری مدلهای کسب و کار را تغییر داده و شرکتها را مجبور به سرعت بخشیدن به ابتکارات دیجیتالی خود کرده و برنامههای آزمایشی را با شتاب به سمت تولید سوق داده است.
برای بقا در این اقتصاد دیجیتالی جدید، مشتریان باید بر رشد دادههای خود سرمایهگذاری کنند و راهکارهایی تازه ارائه دهند. به دلیل توزیع دادهها و اطلاعات بین فضای رایانش ابری و دستگاهها و ماشینها، دستیابی به دادههای درست در مکان درست دشوار شده است.
فرآیندهای ضعیف جامعهپذیری تحول دیجیتال و کمبود سیستمهای هدفمند برای جامعهپذیری و پیادهسازی از عمومیترین دلایل اصلی شکست پروژههای تحول دیجیتال است.
به دلیل ابزارهایی که معمولا برای همکاری مورد استفاده قرار میگیرند و پروژههای کنونی، شفافیت و پاسخگویی مورد نیاز ذینفعان از دست رفته است.
به دلیل استفاده از اجزایی نوین در فرآیندهای معیوب و تیمهایی که در برابر تغییر مقاومت میکنند، پروژههای تحول دیجیتال اغلب ناامیدکنندهاند.
رهبران سازمان میتوانند با توسعه استراتژیهای یکپارچهای که از فرآیندهای هدفمحور و مدیریت تغییر طراحی سازمان شروع میشوند، نتایج تحول کسب و کار را بهبود بخشند. نوآوریهای دیجیتال باید این تلاشها را امکانپذیر و هماهنگتر کنند.
تحول دیجیتال مستلزم تغییر است. به ویژه تغییر در ویژگیهای افرادی که با فرآیندها درگیرند. این بسیار دشوار است و برای آن نه تنها به همسویی رهبران، بلکه به تغییر فرهنگ کلی سازمان نیاز است. کارکنان اغلب حفظ وضع موجود را ترجیح میدهند و در برابر تغییر مقاومت میکنند.
هنگامی که صدها برنامه کاربردی قدیمی باید به فضای رایانش ابری منتقل شوند، درصد خطا افزایش مییابد. برخی از شرکتها نمیتوانند اهداف تجربه کاربران نهایی را شفاف سازند و قبل، بعد و در طول دوره انتقال، تجربه کاربر نهایی را به درستی بهینهکاوی نمیکنند.
عدم اطلاع از اهداف شفاف برای تجربه مشتری و نبود شیوههای دقیق سنجش میزان دستیابی به آنها، اغلب از دلایل ناکامی در دستیابی به اهداف است.
یکی از اشتباهاتی که قطعا سبب شکست میشود ارتباطات نادرست است که منجر به سوءتفاهم درباره نیازها و راهکارهای مرتبط با آنها میشود.
اگر اهداف پروژه مبهم باشد یا به درستی اعلام نشود، نتیجه نهایی ناهماهنگی و از دید ذینفعان شکست خواهد بود. همچنین اگر سازمان از فرهنگ تحول برخوردار نباشد یا کارکنان در برابر تغییرات بسیار مقاومت کنند، توافق درباره فرآیندهای جدید چالشبرانگیز خواهد بود.
تحول دیجیتال موفق مستلزم رویکردی جامعهنگر با همگامسازی و همسویی واقعی در سازمان است. تیمها و رهبران آنها نه تنها باید نتیجه دلخواهشان را به سهم خود هماهنگ و تعیین کنند، بلکه باید تاثیر کلی نتیجه کار برای سازمان را درک کنند. سازمان از اجزای پویای بیشمار تشکیل شده است. شکست شرکتها در تحول دیجیتال به دلیل نادیده گرفتن یک یا تعداد بیشتری از این اجزا رخ میدهد.
شرکتها به دلیل عدم تمایز بین دیجیتالیسازی (به معنای دیجیتالی کردن محصولات یا فرآیندها) و تحول دیجیتال (استفاده از فرصتهای مرتبط با محصولات و فرآیندهای دیجیتال) در تحول دیجیتال شکست میخورند.
دیجیتالیسازی کمترین میزان سرمایهگذاری مورد نیاز برای ورود به بازار یا کسب و کار است. درحالی که تحول دیجیتال کل سازمان را متحول میکند.
یکی از دلایل شکست در دستیابی به اهداف پروژههای تحول دیجیتال (که حتی ممکن است با وجود هماهنگی و همسویی با رهبران سازمان رخ دهد)، فناوری منسوخ است.
مجموعه فناوری سازمان باید اتحاد بین تیمهای فروش و بازاریابی را تقویت کند و نتایج را با تمام ابزارها، خدمات و تجزیه و تحلیلهای لازم برای اجرای استراتژیهای کلی سازمان هدایت کند. بدون آن، تلاش برای تحول دیجیتال کاملا بیاثر خواهد شد.
دومین عنصر مهم تحول، تعهد است. برای سازمانی که میخواهد کار جدید یاد بگیرد، تعهد الزامی است. بدین منظور نه تنها همسویی رهبری سازمان، بلکه درک دشواری کار توسط او ضروری است.
ترس از شکست، اغلب شرکتها را عقب نگه میدارد و در برابر تغییرات و خرابیهای اولیه که برای تحول دیجیتال حیاتی است، مقاومت ایجاد میکند.
مانند هر پروژه دیگر، تحول دیجیتال معمولا با شکستهای موقت بسیاری روبهرو میشود. تیمها به دلیل پیامدهای منفی هر یک از این مساله میترسند. بهرهگیری از ذهنیت بهبود مستمر و حل مساله کمک میکند، اما سرعت را کاهش میدهد.
مهارتهای مورد نیاز برای تحول دیجیتال کمیاب است. تحول دیجیتال به معنای انتقال فرآیندهای کسب و کار به فضای رایانش ابری برای ایجاد تجربههای بهتر و بیکم و کاست برای مشتریان و توانمندسازی کارکنان برای همکاری با یکدیگر بدون حضور در مکانی مشترک است.
انتقال کار به فضای رایانش ابری مستلزم تلاش و مدیریت تغییر است و مهارتهای مربوط به رایانش ابری هنوز بسیار مورد تقاضا بوده و با دشواری یافت میشوند.
اشتباه پیوسته در برآورد بیش از حد منافع و دست کم گرفتن هزینهها یکی از دلایل اصلی شکست در تحول دیجیتال است.
منبع: Forbes
مترجم: علی پورقاسمی