روزنامه اعتماد نوشت:
میگویند عصر روزنامهنگاری مکتوب و مطبوعات کاغذی سرآمده، اما واقعیت آن است که هنوز هم روزنامهها بهرغم هزار و یک گرفتاری و دشواری و ناچاری -آنجا که باید و آنطور که شاید- بر مناسبات و معادلات سیاست و جامعه و فرهنگ موثرند و گاه چنان تاثیری عمیق و اساسی دارند که شاید با آنچه رسانههای مدرنتری، چون توییتر در کسری از ثانیه، در گسترهای گسترده انجام میدهند، قیاسناپذیر باشد، اما درعوض، عمق اثرگذاریشان، عمیقتر و درنتیجه دوام اثرشان بر مسائل ماندگارتر است و همین ویژگی است که مطبوعات و روزنامهها را هنوز در دنیایی که درگیر بحران محیطزیستی است، بر صفحات کاغذی زنده نگه داشته است.
روزنامههایی که گاه با یک سرمقاله چنان بر متن مذاکرات دیپلماتیک میان دولت خودی و چند دولت خارجی اثرگذار میشوند که عمق تاثیرشان را میتوان در ادامه در متن توافق حاصل از آن مذاکرات دید.
روزنامهها به همین دلیل، اما نهفقط بر مسائل کلان مملکتی و موضوعات ریز و درشت سیاست و فرهنگ و جامعه، بلکه گاه بر یکدیگر هم اثر میگذارند یا به بیان دقیقتر گاه روند تحولات و رخدادهای سیاسی و غیرسیاسی و نوع موضعگیری مطبوعات نسبت به این یا آن مساله، روزنامهها را در شرایطی قرار میدهد که له یا علیه یکدیگر موضع بگیرند و ایفای نقش کنند.
اتفاقی که روز گذشته بار دیگر در فضای سیاسی-رسانهای کشور شاهدش بودیم و ازقضا بنا به مجموعه دلایلی که تا اینجا گفتیم و آنچه مغفول ماند، این رویارویی، خود به یکی از مهمترین اخبار سیاسی روز تبدیل شد.
ماجرایی که بخشی ناشی از هویت سیاسی هرکدام از این دو مطبوعه و قدمت و قدرت رسانهای آنها بود و بخشی ناشی از دلایل فرامتنی و آنچه در فضای سیاسی- رسانهای کشور میگذرد؛ حمله «کیهان» به «جمهوری اسلامی» که در شماره روز گذشته کیهان و در ستون «خبر ویژه» این روزنامه منتشر شد؛ یادداشتی که تیتر آن بهروشنی نشان از شدت و خشونت این حمله مطبوعاتی دارد: «لال در برابر غربگراها، زباندراز در مقابل دولت انقلابی»
ماجرا از این قرار بود که روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله نخستین شماره این هفته با تیتر «از شعارزدگی فاصله بگیرید»، پس از ترسیم فضای سیاسی حاکم بر کشور که پی چند انتخابات اخیر به سمت حاکمیتی یکدست حرکت کرده، به این پرداخت که نمایندگان مجلس یازدهم که اکثرا از نیروهای منتسب به جناح راست و محافظهکاران هستند و پیش از انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم و حتی ماهها پیش از آنکه ابراهیم رییسی رسما از عزم خود برای کاندیداتوری در آن انتخابات پرده بردارد، با جمعآوری طومارهایی در صحن علنی پارلمان، از ریاستجمهوری او حمایت میکردند، حالا در شرایطی که دو ماه و چند روزی بیشتر از آغاز به کار دولت رییسی نگذشته، زبان به انتقاد علیه رییس دولت سیزدهم گشودهاند.
رویهای که البته بنابه روایت جمهوری اسلامی، در یکی، دو سالی که مجلسیازدهمیها روی کار آمده و هنوز دولت دوازدهم بر سر کار بود، با شدت و حدتی بیشتر در دستور کار نمایندگان مجلس قرار داشت و آنان در شرایطی دولت مستقر و احیانا کمکاری رییس و اعضای دولت دوازدهم را علتالعلل مشکلات ریز و درشت کشور میپنداشتند که به باور نویسنده سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی مشکل از تحریمها و وضعیتی است که برجام با خروج ایالات متحده از توافق به آن دچار شده است.
آنجا که مسیح مهاجری، مدیرمسوول روزنامه جمهوری اسلامی در سطور پایانی این سرمقاله نوشت: «نکته اساسی در این زمینه این است که مشکلات معیشتی را نه باید به حساب این دولت گذاشت و نه دولت قبل.
علت اصلی این مشکلات، تحریمها هستند و ماجرای برجام که عدهای تا قبل از این دولت تلاش میکردند آن را به هیچ بگیرند ولی حالا همان حضرات به این نتیجه رسیدهاند که تا این علت را معالجه نکنند، نمیتوانند اقتصاد بحرانزده را سروسامان بدهند و مشکلات معیشتی را حل کنند.
همه باید خوشحال باشیم که دولتمردان کنونی به چنین نتیجهای رسیدهاند. البته شرط موفقیتشان در معالجه علت اصلی این است که از شعارزدگی فاصله بگیرند و در مذاکرات، ضمن رعایت منافع ملی و استقلال و عزت کشور، به واقعیتها نیز توجه کنند.»
اینکه کجای این سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی بهزعم روزنامه کیهان مصداق «زباندرازی در مقابل دولت انقلابی» بوده، بر ما روشن نیست، اما آنچه کیهان در توضیح آنچه در تیتر خود نشان از «لال» بودن روزنامه جمهوری اسلامی «در برابر غربگراها» تفسیر کرده، همان موضع مثبت این روزنامه به لزوم مذاکره برای رفع تحریم است که این روزنامه در همین سرمقاله نیز به آن اشاره کرده و توصیهاش به مذاکرهکنندگان نیز صرفا «فاصله گرفتن» از «شعارزدگی» است و تاکید بر لزوم توجه به واقعیتهاست که البته «ضمن رعایت منافع ملی و استقلال و عزت کشور» از سوی نویسنده سرمقاله روزنامه «جمهوری اسلامی» پیشنهاد شده است.
روزنامه کیهان، اما روز یکشنبه در ستون «خبر ویژه» که ازجمله معدود بخشهای تولیدی و البته ثابت این روزنامه است که البته برخلاف عنوانش، کمتر خبری از «خبر» در آن است و بیشتر به «تحلیل» و «موضعگیری» مدیرمسوول و نویسندگان اصلی کیهان اختصاص دارد، واکنشی تند و تیز به سرمقاله روز شنبه روزنامه جمهوری اسلامی نشان داد و با اشاره به نقلقولی از شهیدمطهری، عملا متولیان روزنامه جمهوری اسلامی را به «گندمنمایی و جوفروشی» متهم کرد.
آنهم در شرایطی که جایی از همین مطلب، نویسنده از نیز فراتر رفته و مسوولان روزنامه جمهوری اسلامی را با «عناصر نفوذی» در یک رده قرار میدهد!
کیهان نوشته است؛ آنجا که به نقل از شهید مطهری، به این گفته بنیانگذار جمهوری اسلامی ارجاع میدهد که ایشان ضمن به رسمیت شمردن نیروهای غیرخودی ازجمله «مارکسیستها و کمونیستها» -آنهم تا جایی که اجازه «تدریس در دانشگاهها» را هم داشته باشند- تاکید کردهبودند که صرفا لازم است که آنان «به اقتضای رعایت صداقت و انصاف»، به جای آنکه عکس امام را در دست بگیرند، «عکس لنین و استالین را بلند کنند.»
بر این اساس کیهان مدعی شد «جمهوری اسلامی» مختار است «اگر میخواهد سنگ غربگراها و عناصر معارض با کشور به انقلاب و جمهوری اسلامی را بر سینه بزند»، اما «حق ندارد این کار را با گرو گرفتن روزنامه «جمهوری اسلامی» انجام دهد!
جالب آنکه کیهان درحالی همین میزان انتقاد ازجانب مطبوعهای با قدمت و پیشینه روزنامه جمهوری اسلامی را برنتافته و بهشدت به آن حمله کرده که همزمان نسبت به بخشی از سرمقاله جمهوری اسلامی که نویسنده از صبر اندک نمایندگان اصولگرای مجلس یازدهم متعجب شده و صرفا به این شگفتی خود اشاره و اعلام کرده که چرا اصولگرایان حامی دولت اینقدر زود به منتقد دولت رییسی تبدیل شدهاند، واکنشی انتقادی نشان داده و با ابراز شگفتی از شگفتی نویسنده سرمقاله جمهوری اسلامی آورده است: «نویسنده این مقاله (سرمقاله جمهوری اسلامی) احتمالا نمایندگان مجلس را هم به کیش خود و همطیفانش پنداشته که ۸ سال صدای به ستوه آمدن مردم را میشنیدند، اما همهچیز را گل و بلبل نشان میدادند!
چه کسی گفته نمایندهای که به لحاظ راهبردی و گفتمانی از آقای رییسی حمایت میکند، نباید از عملکرد اجزای دولت انتقاد کند؟!» نکتهای که به روشنی متناقض مینماید و شگفتانگیز که چطور کیهان انتقاد از وضع موجود را از سوی طیف حاکم در مجلس یا هر نهاد دیگر مجاز و معقول میپندارد، اما کمترین انتقاد از ناحیهای بیرون جناح راست را برنمیتابد.
بماند که اگر احیانا در یک موردجدی، کسی روزنامه «جمهوری اسلامی» را متعلق به جناح چپ دستهبندی کند، احتمالا کسی بحث را جدی نگیرد!
جالب اینکه احتمالا یکی از عمده دلایلی که باعث شد روز گذشته بحث از حمله سیاسی یک روزنامه علیه روزنامهای دیگر به بحثی فراتر از یک بحث صنفی و درواقع به موضوعی سیاسی تبدیل شود، همین جایگاه این دو مطبوعه در مجموعه حاکمیت جمهوری اسلامی، گرایش و وابستگیهای جناحی هرکدام و البته قدمت و پیشینه این دو بود.
دو روزنامهای که ازجمله کهنهکارترین مطبوعات ایرانی همچنان زنده هستند و انتظار این است با توجه به اینکه بعد از روزنامه اطلاعات که تا چندسال دیگر صدساله میشود یا روزنامه خراسان که پیشینه فعالیت و انتشارش به روزگار پیش از انقلاب بازمیگردد، کیهان که در آستانه ۸۰ سالگی است و جمهوری اسلامی که عمری تقریبا به درازای عمر انقلاب اسلامی دارد، الگوی حرفهای دیگر مطبوعات و رسانههای فارسیزبان داخل و خارج کشور باشند.
این درحالی است که به لحاظ گرایش جناحی و گفتمان سیاسی حاکم بر این دو روزنامه نیز هردو عملا زیر نظر رهبری نظام فعالیت میکنند.
جالب آنکه جمهوری اسلامی که ابتدا به عنوان ارگان رسانهای حزب جمهوری اسلامی تاسیس شد، وقتی فعالیت حزب متوقف شد، فعالیتش را به عنوان یک روزنامه به دنبال کرد.
محمد مهاجری روزنامهنگار اصولگرایی که سالها عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان بوده با یادآوری این مهم درخصوص مدیریت دو روزنامه کیهان و جمهوری اسلامی با بیان اینکه «روزنامه کیهان و جمهوری اسلامی هر دو به نحوی زیر نظر نمایندگان رهبری در این دو مطبوعه اداره میشوند» به «اعتماد» گفته است: «احیانا اگر مسوولان این دو روزنامه اختلاف یا دعوایی با یکدیگر دارند، باید به نهاد بالادستیشان مراجعه کنند.»
او البته به نکتهای مهمتر نیز در همین ارتباط اشاره کرده و میگوید: «وقتی ۳ روزنامه کیهان، اطلاعات و جمهوری با ۳ خط مشی متفاوت از یکدیگر منتشر میشوند، به این معناست که مجموعه نظام پذیرفته این ۳ دیدگاه و صدای متفاوت در جامعه رسمیت داشته باشد؛ بنابراین یکی از آنها حق ندارد به دیگری بگوید تو نباید حرف بزنی.
اینطور نیست. رهبری حتما هر ۳ روزنامه را میبینند و هر ۳ را هم پذیرفتهاند.» این روزنامهنگار اصولگرا که انتشار ۳ روزنامه زیر نظر رهبری با ۳ دیدگاه متفاوت نشاندهنده پذیرفته بودن امر چندصدایی در جامعه نزد رهبری نظام است، میگوید: «اینکه یکی خود را پدرخوانده یا برادر بزرگتر بداند و بخواهد قیم دیگران باشد، قطعا جز اینکه خود را ضایع میکند، راه به جایی نمیبرد.»
محمد مهاجری، اما علاوه بر این، در واکنش با کلیت این غائله به ذکر خاطرهای از دوران عضویتش در شورای سردبیری کیهان پرداخت و به «اعتماد» گفت: «تابستان سال ۸۰ به همراه دیگر دوستان عضو شورای سردبیری کیهان با مقام معظم رهبری دیدارداشتیم و در آن دوران که دولت اصلاحات هم بر سر کار بود، دوستان اصلاحطلب گاهی در مطالبشان مرتکب تندرویهایی نیز میشدند و طبیعی هم بود که ما در جناح مقابل نیز گاهی با الفاظ عصبانی وارد بحث شویم.»
او ادامه داد: «رهبری در آن دیدار بهطور مشخص به ۲ یادداشت بنده در کیهان اشاره کرده و گفتند که استدلال درستی مطرح کردی و ارتباط منطقی و مناسبی در متن وجود داشت، اما وقتی عصبانی میشوی، کار خراب شده و استدلالهایت هم از نظر دور میماند.»
مهاجری با بیان اینکه از آن توصیه رهبری این درس مهم را آموخته که در روزنامهنگاری و نوشتن همواره آرامش و ادب را رعایت کند، میگوید: «متاسفانه برخی دوستان یا آن روز متوجه اهمیت این توصیه رهبری نشدند یا مثل من درس گرفتند، اما بعدها فراموش کردند.
به هرحال فضا طوری شده که ظاهرا فکر میکنند اگر در نوشتن مرتکب هتاکی و بیادبی شوند، مخاطبشان میپسندد.» این روزنامهنگار اصولگرا با بیان اینکه «ظاهرا دوستان در روزنامه کیهان فکر میکنند که عصبانیت، بیادبی و پرخاشگری به برند کیهان تبدیل شده و اگر از آن فاصله بگیرند، دیگر کیهان نیستند»، میگوید: «متاسفانه انگار دوستان در روزنامه کیهان به این رفتار عادت کرده و ترک عادت هم مرض است.»
آنچه دیروز رقم خورد البته نخستین حمله «کیهان» به «جمهوری اسلامی» نبود و همین چندی قبل در اسفندماه ۹۹ نیز وقتی مسیح مهاجری در سرمقاله دیگری در همین روزنامه جمهوری اسلامی به موضوع مرگ آیتالله هاشمی پرداخت، کیهان بهشدتی مشابه آنچه دیروز شاهد بودیم، به این روزنامه تاخت.
اما در عین حال بعید است که این اتفاق آخرین نمونه از این حملات کیهانی باشد و در این اوضاع، شاید تنها میتوان منتظر واکنشها به این حملات بود و روایتشان کرد.
دودش به چشم مردم می رود