«داماد سابقمان گوشی دخترمان را دزدید و فیلمها و عکسهای خصوصی او را منتشر کرد و همین باعث شد که دخترمان بهدلیل آبروریزی به زندگی اش پایان بدهد.» این گفتههای زن و مردی است که داماد سابقشان را در مرگ دخترشان مقصر میدانند و به اتهام سرقت و انتشار تصاویر شخصی، از او شکایت کردهاند.
به گزارش همشهری، چند روز قبل زن و مردی قدم در شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت گذاشتند و گفتند که دخترشان به نام سارا به دام یک سارق آشنا گرفتار شده و پس از آن به زندگی اش پایان داده است.
پدر سارا در توضیح ماجرا به بازپرس افراسیاب رفیعزاده گفت: دخترمان ۲۴ سال بیشتر نداشت که به زندگیاش پایان داد. او حدود ۲ سال قبل با پسری به نام شایان آشنا شد.
آنطور که ما شنیدیم دخترمان از طریق یکی از دوستانش با این پسر آشنا شد و او مدتی بعد به خواستگاری اش آمد. ما با ازدواج آنها مخالف بودیم، چرا که اولا سن دخترمان کم و او در شهرستان دانشجو و هنوز درسش را تمام نکرده بود.
دلیل دوم نیز رفتار شایان بود که باعث شده بود به او اعتماد نکنیم. او پسری خشن بود که نه تنها به دخترم، بلکه به ما هم احترام نمیگذاشت، اما دخترمان او را دوست داشت تا این که سرانجام رضایت دادیم و دخترمان پای سفره عقد نشست.
وی ادامه داد: مدتی پس از عقد آنها، متوجه شدیم که دخترمان افسرده شده است. اوایل حرفی به ما نمیزد، اما بهتدریج متوجه شدیم که شایان او را اذیت میکند.
دخترم میگفت که او بداخلاق است و به بهانههای مختلف وی را کتک میزند. حتی در خیابان هم دخترمان را کتک زده بود که مردم نجاتش داده بودند.
شاکی ادامه داد: دخترمان در این مدت حتی یکبار بهدلیل ضربوشتم در بیمارستان بستری و همین باعث شد که موضوع جدایی را مطرح کنم و دخترم نیز بهدلیل آزارهایی که متحمل شده بود استقبال کرد. حتی خودش پیش قدم شد و به دادگاه خانواده رفت تا این که سرانجام حکم طلاق صادر شد.
پدر سارا ادامه داد: دخترم بعد از جدایی با خیال راحت به شهرستان رفت تا درسش را ادامه دهد تا این که یک شب شایان مقابل خوابگاه دختران، جایی که سارا زندگی میکرد رفت و با داد و فریاد دخترم را به بیرون از خوابگاه کشاند.
او مقابل چشم شاهدان، دخترم را کتک زد و با تهدید موبایلش را سرقت کرد. او مدعی بود که موبایل را خودش خریده و آمده که آن را پس بگیرد.
اما پس از سرقت موبایل، دخترم را تهدید کرده بود که تمام عکسها و فیلمهای خصوصیاش را در فضای مجازی منتشر میکند و آبرویش را میبرد.
سارا در ابتدا باور نمیکرد که او تهدیدش را عملی کند. اما شایان تمام فیلم و تصاویر شخصی دخترم را در فضای مجازی و در میان دوستان و آشنایان منتشر کرد و آبروی دخترم را برد.
پس از این اتفاق، دخترم دچار شوک عجیبی شد و روحیهاش را باخت تا جایی که تصمیم مرگباری گرفت که همچنان باورش برایمان سخت است.
او با خوردن قرص به زندگیاش پایان داد و ما نیز پس از انجام مراسم خاکسپاری و عزاداری دخترم، تصمیم گرفتیم از شوهر سابقش شکایت کنیم و درخواستمان این است که او به اشد مجازات برسد.
با مطرح شدن این شکایت، بازپرس پرونده دستور تحقیقات بیشتر درباره مرگ دختر جوان را صادر کرد و همسر سابق وی نیز تحت تعقیب قضایی قرار گرفت.
تو این مورد که راحت میگن مقصر کسیه که خودشو کشته
موضوع اختلال در نظم عمومی هم که اصلأ شامل این چیزا نمیشه
واقعا با چه روئی ادعای فرهنگ داریم؟؟
اون پسر خیلی عقلانی تصمیم گرفت ؟؟؟ ؟
واقعا چرا معیارهای علاقمندی عوض شده؟ چرا پسرای ساده و سالم ما باید تنها بمونن و شغال ها به اهداف خودشون برسن؟
وگرنه ی سر و دست لخت که این حرفهارو نداره
درد این مملکت شمایید به خدا
سخن من نه از درد ایشان بود، خود از دردی بود که ایشانند!
خلاصه الان ابلیس ماجرا شایانه چون غایبه!
پسرهای جوان رو تیغ نزنن کسی کاریشون نداره
قدیمی ها یادشونه از این چیزا تو خانواده های ایرانی نبود
چرا آبروی اون دختر از نظر شما رفته ولی
آبروی دزد و پخش کننده فیلم نرفته ؟
وقتی پدر دختره فکر می کنه دخترش بی آبرو شده چه انتظاری از بقیه هست؟