صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۱۵۵۶۸
همسر بودن یعنی قول با هم به سر بردن در شرایط ناپایدار و متغیر و دگرگون شونده‌ی دنیای نامطمئن و تصمیم به تغییر، مقاومت و یا تسلیم در برابر شرایط آتی با ملاک‌های ارزیابی آینده و نه گذشته. شناخت نیز تدریجی در بستر واقعیت‌ها و شرایط و با توجه به زمینه‌های تصمیم گیری و کنش حاصل می‌شود.
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۹ - ۲۹ آبان ۱۴۰۰

امیر محمدیان خراسانی؛ شنیده‌اید و خوانده‌اید که هنگام انتخاب همسر بایستی دقت کرد و او را حداقل به طور نسبی شناخت. همچنین شنیده‌اید که می‌گویند انسان‌ها در طول زندگی کردن با یکدیگر به شناخت واقعی از همسرشان و نیز دیگران می‌رسند زیرا آن‌ها را در موقعیت‌ها می‌شناسند. با توجه به این زمینه من دو دیدگاه را در مورد ازدواج و زناشویی بیان می‌کنم و دلایل ترجیح یکی بر دیگری و نیز اشاعه دیدگاه دیگر در جامعه را توضیح می‌دهم.

آن دو دیدگاه عبارتند از دیدگاه پویا و دیدگاه ایستا. دیدگاه پویا بر دیدگاه ایستا ارجحیت دارد و احتمال موفقیت در زندگی زناشویی و تحمل و مدارا را بالا برده و میزان اشتباه را کاهش می‌دهد، اما این دیدگاهی نیست که در جامعه غالب باشد، بلکه دیدگاه مقابل آن یعنی دیدگاه ایستا همچنان رواج دارد و تبلیغ می‌شود.

دیدگاه ایستا در مورد ازدواج، زناشویی و انتخاب همسر غیرقابل انعطاف و صلب است. تحولات زمانی و کنش‌های افراد را در جهت مقاومت و تغییر دادن و نیز تغییر کردن شرایط و زمینه‌ها در نظر نمی‌گیرد. انسان را از زمینه و کنش و واکنش هایش جدا و منجمد تصور می‌کند. یعنی مثلا وقتی به سراغ انتخاب همسر می‌روید در هر سنی که باشد گویی کسی را در برابر خود دارید که نه تنها شخصیت او کاملا شکل گرفته است بلکه دیگر تغییر هم نمی‌کند.

همچنین چشم‌اندازی که از ازدواج در ذهن، چه هشیار و چه ناهشیار دارید شامل یک سری رویداد‌های اصلی قطعی و برخی رویداد‌های فرعی احتمالی ست بر مبنای پیش‌بینی و پیش‌گویی و مقایسه با زندگی دیگران و تجارب گذشته‌ی زندگی خویش. این به غیر از شناختی ا0ست که در طول زمان از شخص در نتیجه‌ی زندگی مشترک با او کسب می‌کنید و باید در ابتدا در نظر بگیرید.

چیزی که باید به آن توجه کرد تا دیدگاه پویا در مورد ازدواج و انتخاب همسر شکل بگیرد این است که تمام قطعات شخصیتی هیچ انسانی کاملا تا هیچ سنی شکل نمی‌گیرد و انسان به تدریج کامل‌تر می‌شود و پوشیدگی‌های ابعاد مختلف شخصیتش نیز در طول زمان عیان می‌گردد. انسان خود در معرض تغییرات است، هم تغییر می‌دهد و هم تغییر می‌کند. تغییر کردن او گاه از طریق مقاومت کردن است و گاه به صورت پیش دستانه با اعمال تغییرات صورت می‌گیرد.

این تغییرات ماحصل کنش‌های متقابل او با دیگران در وضعیت‌های گوناگون است. وضعیت‌ها در دنیای شتابان و نامطمئن کنونی غیرقابل پیش‌گویی ست و تا حدی قابل پیش‌بینی. وقتی که حتی اشیا در جهان ما به سرعت تغییر می‌کنند انسان‌ها نیز تغییر می‌کنند. پس باید انسان را درگیر با عمل و شرایط مختلف متصور شد و پذیرفت. یعنی به جز یک مبنای شکل گرفته‌ی پایدار در وجود شخصیت که البته آن هم در دراز مدت قابل تغییر است بایستی به مهارت‌های مقاومت و تغییر در برابر شرایط متغیر توجه کرد و انسان را منفک از عمل و شرایط در نظر نگرفت.

انسان، منجمد شده نیست. نمی‌توان او را همچون قطعه‌ای یخ در نظر گرفت و بعد زمانی و خط سیر تاریخی از الان به بعد را در وجود و شخصیت او فراموش کرد و یک سر گذشته‌گرا شد تا از او به شناخت نسبی رسید. انسان، سیال است، چون جهان و شرایط سیال است. ابزار شناخت و ارتباط با دیگری نیز باید سیال و انعطاف پذیر باشد. انسان وجودی بسته نیست که بتوان او را زیر میکروسکوپ، تشریح کرد. باید هستی او را در کنش‌های روزمره‌ی زندگی اش دید و راه را با او پیمود.

این دیدگاه حداقل از درد و رنج آدمی و انتظارات غیرواقع بینانه و عدم تطبیق انتظارات با تصورات پیشین به شدت می‌کاهد. زیرا هم انتظارات کاهش می‌یابد و هم معنای انتظار کشیدن از تطبیق مورد نظر با شرایط فرض شده‌ی قبلی به تصمیم گیری مناسب در شرایط رخداد احتمالی تغییر می‌کند. علاوه بر آن، قدرت تغییر شرایط و مدارا و تحمل و مقاومت را در همسران بالا می‌برد.

زیرا در این شرایط درک می‌کنند که توانایی تغییر در بطن کنش گری آن‌ها و شرایط نهفته است و فقط اگر هیچ یک از این‌ها تغییر نکند می‌توان راه جدایی را پیمود، نه این که هر وضعیتی در آینده را به وضعیتی در گذشته در ابتدای ازدواج پیوند زده، با معیار‌های آن زمان ارزیابی کرده و نتیجه بگیریم که نمی‌توان ادامه راه را با هم رفت. یعنی تحول را به معنای یک اصل لحاظ کرد و نه ایستایی و عدم تغییر را، و ثبات را تنها در ارزش‌های بنیادین انتظار داشت و مطالبه کرد.

در همین راستا توصیه می‌شود از دادن بسیاری از تعهدات و قول‌ها در ابتدای ازدواج اجتناب شود مانند این که قول می‌دهم تحصیلاتم را ادامه دهم (یا ندهم)، شغلم را عوض کنم (یا نکنم)، محل سکونتمان را حتما تغییر دهیم (یا ندهیم). تعهد و قول در مورد همراهی و وفاداری و ارزش‌های اخلاقی همچون صداقت و پاکدامنی و راستگویی مورد نیاز است.

همسر بودن یعنی قول با هم به سر بردن در شرایط ناپایدار و متغیر و دگرگون شونده‌ی دنیای نامطمئن و تصمیم به تغییر، مقاومت و یا تسلیم در برابر شرایط آتی با ملاک‌های ارزیابی آینده و نه گذشته. شناخت نیز تدریجی در بستر واقعیت‌ها و شرایط و با توجه به زمینه‌های تصمیم گیری و کنش حاصل می‌شود.

اگر شناخت ما قابل انعطاف باشد و دیگری را منجمد شده نپنداریم قدرت ادراک شرایط و همدلی و تفاهم ما بیشتر می‌شود. پس، از گفتن و شنیدن مواردی همچون" مگر اول ازدواج شرط نکردی؟ " راحت و بی‌نیاز خواهیم شد. شرط گذاشتن برای زمینه‌ای که خود مشروط به هزاران شرط دیگر است عین نابخردی ست و قول دادن نیز نابخردی مضاعف.

می‌توان مهربانی را قول داد به عنوان یک اصل عام، اما نمی‌توان نشانه‌های مهربانی را با کالا‌های مادی و تضمین شرایطی خاص از قبل ضمانت کرد. زیرا اصلا چنین چیزی وجود ندارد و اگر هم چنین تعهداتی داده شود یکی را ممکن است خدمتکار دیگری قرار دهد و نام همسر فقط صوری باشد و محتوای واقعی زندگی به رنج کشیدن به جای با هم به سر بردن و راه پیمودن تغییر کند.

تحول خواه باید بود و این شرط پویایی ست. البته حتی خود شرط تغییرکردنِ بسته به شرایط ما را دچار ایستایی می‌کند، بلکه بایستی از توانایی تغییر سخن گفت و نه قطعیت زیرا مقاومت، خود می‌تواند بستری برای پویایی باشد.

نباید ترسید که این دیدگاه باعث تعارض و جدال و بحث و حتی جدایی شود. اول باید در نظر داشت دیدگاه مقابل آن باعث تحمیل این همه جدایی و درد و رنج شده است و وقت تغییر دیدگاه به نظرگاهی تحول خواهانه و پویا فرا رسیده است. علاوه بر آن، باید توافق در موارد پایه‌ای و اخلاقی را در نظر گرفت و در مورد جزئیات، مساله را باز و وابسته به شرایط تفسیر کرد، مثلا می‌توان در مورد اصل فرزندآوری به توافق رسید ولی تصمیم در مورد تعداد فرزندان را به زمان و شرایط موکول کرد.

باید بر روی ادراک و تفاهم وابسته به زمان، به درکی مشترک رسید، زیرا شدنِ انسان جدا از خط زمان و جدا از موقعیت‌ها در جهان، نیست و کسی که نتواند این اصل را بپذیرد و همچنان در مورد جزئیات نیز ضمانت و قول مطالبه کند و نیز تعهد بدهد باید ازدواجش را به تاخیر بیندازد.

برچسب ها: انتخاب همسر
ارسال نظرات