صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

دانستن علائم رابطه عاطفی یک‌ جانبه به ما کمک می‌کند تا مانع جریحه‌دار شدن احساسات‌مان شویم و در نهایت روابط مستحکم‌تری را شکل بدهیم. در مطلب پیش رو به شرح این نشانه‌ها پرداخته‌ایم.
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۵ - ۱۰ آبان ۱۴۰۰

فراروـ بدون شک داشتن کسی که برای شما ارزش قائل است و به شما توجه می‌کند، احساس خوشایندی است؛ اما مزایای این توجه و مراقبت می‌تواند فراتر از یک حس خوشایند باشد. برای مثال وقتی در محل کار احساس ارزشمندی می‌کنیم، تمایل داریم عملکرد بهتری داشته باشیم. هنگامی‌که احساسات ما در روابط عاشقانه و دوستانه ارج نهاده می‌شوند، این امر می‌تواند پیوند ما را با افراد عمیق‌تر کند و عزت نفس‌مان تقویت شود. باید بدانیم که روابط پیچیده هستند و گاه ممکن است ما محبتی نثار کنیم؛ اما در ازای آن محبت زیادی عایدمان نشود.

به گزارش فرارو، اگر طرف مقابل به احساسات شما اهمیتی ندهد، همه چیز ممکن است پیچیده شود. گاه ممکن است تا زمانی که آسیب ندیده‌اید، متوجه این موضوع نشوید؛ بنابراین قبل از اینکه به آن نقطه برسید، بهتر است برخی نشانه‌ها را که به به شما کمک می‌کند بفهمید کسی به احساسات یا رابطه‌اش با شما اهمیت نمی‌دهد، بیاموزید. دانستن این نشانه‌ها همچنین می‌تواند به شما کمک کند بفهمید آیا اغلب خودتان گرایش به ایجاد چنین روابطی دارید یا خیر.

علائمی که نشان می‌دهد ممکن است کسی برای رابطه شما ارزش قائل نباشد، به‌راحتی قابل تشخیص است. یکی از نشانه‌های رایج این است که از شما در مورد احساسات، زندگی‌تان یا آنچه برایتان اهمیت دارد، سؤال نمی‌کند. این موضوع می‌تواند در هر رابطه‌ای متفاوت باشد. مثلاً در محل کار می‌تواند آن‌گونه باشد که نظر شما را در مورد پروژه‌های خاصی جویا نشوند. ممکن است حتی زمانی که عضوی از گروه هستید، یک گردهمایی ترتیب بدهند و شما را در آن شرکت ندهند یا ممکن است تمام مدت در مورد خودشان صحبت کنند و هرگز از شما چیزی نگویند.
 
جنی والترز، درمانگری در لس‌آنجلس می‌گوید: ممکن است احساس کنید که دائم باید مراقب رفتار و صحبت‌های‌تان با آن فرد باشید و به طور معمول احساس دیده شدن یا شنیده شدن نمی‌کنید. او می‌گوید: «این احساس ممکن است در واقع به این خاطر باشد که آن‌ها مدام حرف شما را قطع می‌کنند یا فقط حسی باشد که وقتی در کنارشان هستید، به سراغ شما می‌آید.» چری تیمکو، هدایت‌گر روابط زوجین علائم دیگری را که نشان می‌دهد شخصی به شما اهمیت نمی‌دهد، این‌چنین بر می‌شمرد:

• او به اندازه شما برای رابطه ارزش قائل نیست.
• هیچ‌گونه علاقه یا کنجکاوی در مورد شما یا زندگی‌تان از خود نشان نمی‌دهد.
• برنامه‌اش برای رابطه با شما متفاوت است.
• هرگز جویای شما یا نظرات‌تان نمی‌شود.
• نسبت به تأثیر رفتارهایش بر شما بی‌توجه است.
• درخواست‌های شما برای تغییر رفتارش را بی‌پاسخ می‌گذارد.
 
در برخی موارد که این رفتار‌ها هرچند وقت یک‌بار روی می‌دهند، اهمیت چندانی ندارند. شاید به این دلیل باشد که فرد مقابل روز سختی را سپری کرده یا نیاز به حمایت دارد و اگر بیشتر اوقات از نظر احساسی در دسترس نباشند، نشانه مهمی است که باید به آن توجه کرد. ملیسا زاویسا یک مددکار اجتماعی بالینی نمونه‌هایی از مکالماتی را به اشتراک می‌گذارد که ممکن است برای کسی که در رابطه مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد، آشنا باشد:

شما: «من تازه فهمیدم همسر سابقم ازدواج‌کرده و از این موضوع شوکه شده‌ام و ناراحتم.»
دوست‌تان: «چرا هنوز برایت اهمیت دارد؟»

شما: «عجب روزی بود، به نظر می‌رسید هیچ چیزی در مورد دخترم یا در محل کار درست پیش نمی‌رود.»
دوست‌تان: «حداقل یک شغل یا دختر داری.»

شما: «کار‌های زیادی برای انجام دادن دارم و مطمئن نیستم چطور می‌توانم همه چیز را انجام بدهم.»
شریک زندگی‌تان: «مثلاً فکر می‌کنی کار‌های زیادی داری؟ نمی‌دانی من چقدر کار دارم!»

شما: «واقعاً نگران اوضاعی هستم که در محل کارم در جریان است.»
شریک زندگی‌تان: «بگذار من یک نفسی بکشم. این دغدغه بزرگی نیست. فقط باید با آن کنار بیایی.»
 
ممکن است فردی احساسات شما را ناچیز بشمارد، بی‌اعتبار بداند یا نادیده بگیرد. اما اینکه فردی به احساس شما اهمیت ندهد با اینکه متوجه آن نشود، چه تفاوتی دارد؟ والترز می‌گوید اگر کسی تلاش می‌کند شما را درک کند، اگر وسط یک مشاجره هم باشید، به گفتگو با شما ادامه می‌دهد. اما برخی افراد که با تروما یا مشکلات دیگری درزمینه سلامت روان زندگی می‌کنند، ممکن است توانایی برقراری ارتباط با افراد دیگر را نداشته باشند. آن‌ها ممکن است به شما اهمیت بدهند؛ اما ابزاری برای ایجاد پیوند‌های معنادار نداشته باشند. این مسئله یک انتخاب شخصی نیست؛ بلکه نتیجه شرایطی است که با آن در زندگی دست به گریبان هستند.
 
 
در مورد برخی افراد ارزش قائل نبودن و اهمیت ندادن به دیگران نشانه ضعف در همدلی آن‌هاست. به‌طور خلاصه همدلی به این معناست که بتوانیم خود را جای دیگران قرار بدهیم. وقتی کسی برای احساس شما ارزش قائل نیست یا در رابطه با شما پویا نیست، می‌تواند به این دلیل باشد که در همدلی کردن ضعف دارد. از دیدگاه روان شناختی فقدان همدلی می‌تواند نشانه بعضی مشکلات در سلامت روان باشد؛ اما همیشه این‌طور نیست. تحقیقات انجام شده در سال ۲۰۱۹ نشان می‌دهد که برخی افراد ممکن است به دلیل هزینه‌های احساسی که ممکن است متحمل شوند، با دیگران ابراز همدردی نکنند.
 
به گفته والترز بعضی نشانه‌های نداشتن همدلی در طرف مقابل می‌تواند این‌گونه باشد که احساسات شما را سرکوب می‌کند، از بحث درباره احساسات‌تان دوری می‌کند، صحبت‌های شما را قطع می‌کند و باعث می‌شود از حرف زدن منصرف شوید یا اینکه با شما به شیوه‌ای تحقیرآمیز، با منت یا بی‌اهمیت صحبت می‌کند. البته باید توجه داشت این علائم اگر دائم در رابطه تکرار شوند، نگران کننده هستند.

آیا بی‌اهمیتی به احساس دیگران می‌تواند فقط یک مشکل شخصی باشد؟

برای یافتن جواب این سؤال باید نحوه واکنش و تعامل فرد با دیگران را مورد ارزیابی قرار داد. توجه کنید که آیا الگویی برای رفتار‌ها وجود دارد؟ آیا شخص دیگری احساسات مشابهی در مورد نحوه رفتار آن شخص داشته است؟ یک متخصص می‌گوید: «شاید فرد سابقه آسیب روحی داشته و در اعتماد کردن به افراد دچار مشکل باشد یا شاید با برخی از عوامل استرس‌زا دست و پنجه نرم می‌کند که شما از آن‌ها بی‌خبر هستید. در این صورت این موضوع به شما مربوط نمی‌شود و اگر شما تنها فردی هستید که با او این‌گونه رفتار می‌کنند، ممکن است این موضوع شخصی باشد.
 
صرف‌نظر از علت این امر ممکن است درک این نکته مفید باشد که افراد تغییر نمی‌کنند، مگر اینکه بخواهند و گام‌های مؤثری در این جهت بردارند. ممکن است رفتار فرد به شما بستگی نداشته باشد و مهم این است که شما از خودتان نیز محافظت کنید.

وقتی کسی به احساسات شما اهمیتی نمی‌دهد، چه باید کرد؟

کاری که تصمیم می‌گیرید انجام بدهید، به عوامل زیادی بستگی دارد. یکی از مواردی که باید در نظر گرفت، امنیت عاطفی است. آیا فکر می‌کنید اگر احساسات خود را بیان کنید، طرف مقابل اهمیت می‌دهد و تغییر می‌کند؟ یا نشان دادن آسیب‌پذیری به شما آسیب بیشتری می‌رساند؟ در این موقعیت شاید نیاز باشد همه زمان‌هایی که فرد از نظر عاطفی همراه‌تان بود یا زمان‌هایی را که در کنارتان نبود، بررسی کنید. به‌طورکلی ابراز احساسات بسیار مهم است؛ زیرا سرکوب احساسات می‌تواند استرس بیشتری ایجاد کند. اما این بدان معنا نیست که باید با آن شخص این کار را انجام دهید.
 
شاید مراجعه به یک دوست دیگر یا یک درمانگر بتواند در این مورد کمک کننده باشد. بیان احساسات واقعی خود - خواه به شکل صحبت مستقیم با فرد، یادداشت روزانه یا صحبت با یک درمانگر - کلید سلامت و آسایش عمومی شماست. اگر تصمیم دارید احساس خود را بیان نکنید و به آن پایبند باشید، ممکن است بهتر باشد دلایل خود را بررسی کنید.
 
با افرادی که به آن‌ها اعتماد دارید یا با یک درمانگر صحبت کنید. از این طریق می‌توانید در مورد آنچه در یک رابطه نیاز دارید، آگاه شوید و کسانی که به شما اهمیت می‌دهند، این نیاز را تأیید کنند. وقتی برایتان آشکار شود به چه چیزی در رابطه نیاز دارید، کاری که باید انجام بدهید؛ نیز مشخص می‌شود.

اگر مایلید مستقیم با طرف مقابل خود صحبت کنید، می‌توانید طبق دستورالعمل زیر پیش بروید

ـ احساسات خود را بررسی کنید و چهارچوب‌های خود را مرور کنید.

ـ به تعاملات خود با این شخص و نقشی که در زندگی شما ایفا می‌کند، فکر کنید و فهرستی را از آنچه این شخص به زندگی شما می‌افزاید، تهیه کنید.

ـ تصمیم بگیرید چگونه می‌خواهید پیش بروید. مثلاً زمانی را برای بحث در مورد آنچه در آن شخص دیده‌اید، تعیین کنید. از قبل در مورد آن فکر کنید و آنچه را که می‌خواهید درباره‌اش حرف بزنید، بنویسید. نگرانی‌های خود را به اشتراک بگذارید و سپس به صحبت‌های طرف مقابل گوش دهید و برای انواع واکنش‌ها آماده باشید.

ـ به خاطر داشته باشید که احساسات، افکار و رفتار‌های شما متعلق به شماست و این موضوع در مورد شخص مقابل نیز صدق می‌کند.

ـ پس از اینکه هر دو مسائل‌تان را به اشتراک گذاشتید، تصمیم بگیرید که چگونه می‌خواهید ادامه بدهید.

ـ ممکن است وضعیت حل شود و شما به رابطه‌تان ادامه بدهید یا ممکن است به مشاجره کشیده شود که در این صورت هر دو شما باید آرام باشید و بعداً دوباره صحبت کنید.

ـ در برخی موارد شاید لازم باشد راه‌های دیگری را برای گفتگو امتحان کنید. مثلاً ممکن است با نامه یا ایمیل آسان‌تر بتوانید با فرد صحبت کنید. ممکن است شما یا آن شخص درنهایت تصمیم بگیرید به رابطه پایان بدهید. اگر رابطه به پایان رسید، به خود فرصت بدهید تا برای آن سوگواری کنید.

ـ اگر در گذشته سعی کرده‌اید با آن شخص به این موضوع بپردازید و رفتار او تغییر نکرده است، ممکن است نیاز باشد مشخص کنید که آن شخص از این پس چه نقشی می‌تواند در زندگی شما داشته باشد. گاه ممکن است نقشی در مورد حضور آن شخص در زندگی خود نداشته باشید. برای مثال آن فرد همکار شما باشد. در این موارد مهم است که نیاز‌های عاطفی خود را برآورده کنید و بدانید که حتما نمی‌توانید آن شخص را از زندگی روزمره خود حذف کنید.
 
آماندا انلو یک مشاور حرفه‌ای در امریکا می‌گوید: اگرچه ما همیشه آنچه را که نیاز داریم از دیگران دریافت نمی‌کنیم، همیشه می‌توانیم این هدیه را به خودمان بدهیم که به نیاز‌های عاطفی خود توجه کنیم. او اضافه می‌کند: «اطمینان بخشیدن به خود با ایجاد یک محیط امن و پایدار می‌تواند گامی قدرتمند به سوی ایجاد حس درک و فهمیده شدن باشد. حواس پنج‌گانه خود را بررسی کنید و چیزی برای تسکین هرکدام بیابید. شمعی با بوی شگفت‌انگیز روشن کنید، اطراف خود را با اشیایی احاطه کنید که احساس لطافت و آرامش به شما می‌بخشند یا برای شروع به موسیقی انرژی‌بخش گوش دهید.»

منبع: psychcentral
ارسال نظرات
ناشناس
۱۵:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۰
در ایران اکثر زن و شوهرها چنین رابطه ای دارند