محمد نادی؛ در آستانه بازی پرسپولیس و الهلال در مرحله یک-چهارم لیگ قهرمانان آسیا، استوری سوشا مکانی، دروازبان اسبق باشگاه پرسپولیس خبرساز شد. مکانی در این متن برای باشگاه الهلال آرزوی موفقیت کرده و اعلام کرده در بازیهای باشگاهی برای من نماینده معنایی ندارد.
اما در حقیقت آیا تیمهای باشگاهی در مسابقات قارهای نماینده کشورشان به حساب میآیند؟ در این متن به صورت خلاصه به موضوع طرفداری میپردازم.
برای درک بهتر این مسئله میتوانیم به نمونههای اروپایی رجوع کنیم. آلمان و انگلستان دشمنی فوتبالی دیرینهای در خارج و داخل زمین دارند به نوعی که هیچ گاه جدال این دو تیم دوستانه به شمار نمیرود، اما هوادارن لیورپول از باخت منچستر یونایتد به یک تیم باشگاهی آلمانی مانند بایرن مونیخ کاملا استقبال میکنند و آن را جشن میگیرند.
این مسئله در تیمهایی باشگاهی دو کشور آلمان و هلند نیز صادق است. دو کشوری که دشمنی با سابقهای با هم داشته اند، اما در مسابقات باشگاهیشان نگاه ملی وجود ندارد.
اما ذات طرفداری چه میگوید؟ هواداران دو تیم باشگاهی که عاشقانه تیم خود را دوست دارند و به آن تعصب نشان میدهند، به همان اندازه از رقیب سنتی و معمولا همشهری خود بدشان میآید و مگر میشود با این حجم از تنفر برای رقیب آرزوی موفقیت داشت؟
بعضا در برخی از این هواداران حتی باخت رقیب بیشتر از برد تیم خود خوشحال کننده است. ذات طرفداری تیمهای باشگاهی جمع همین علاقه و تنفر است. چرا باید با نگاه ملی بی مورد به آن رنگ تظاهر بدهیم؟
در کشور ما تلویزیون در بالاترین و اغراق آمیزترین حد و بعضا رسانههای مختلف در پی تقویت این نگاه هستند. بخشی از آن را میتوان تلاش برای رفع کمبود شادی ملی دانست، اما همان طور که مشهود است این نگاه با ذات طرفداری و دشمنیهای جذاب و کریهای موجود هم خوانی ندارد.
حتی اگر دو تیم مسابقه دهنده متعلق به دو کشوری باشند که بین آنها مسائل سیاسی بزرگی موجود است، باید به طرفداران تیمهای رقیبشان حق داد که از باخت آنها خوشحال و از بردشان ناراحت شوند.
اتفاقی که در سالهای اخیر در کشور عربستان سعودی نیز دیده شد. هواداران الهلال در جدال پرسپولیس و رقیب سنتی خود، النصر برای تیم تهرانی آرزوی موفقیت داشتند یا هواداران النصر برای برد استقلال تهران در مقابل الهلال دست به دعا بودند و حتی اطلاعات و آنالیزهایی از الهلال را منتشر کردند.
پس شایسته آن است که مسابقات باشگاهی را کاملا از نگاه و علاقه ملی جدا بدانیم و بدون توجه به مسائل سیاسی و نژادی و به دور از تظاهر اجازه بدهیم فضای طرفداری حقیقی برقرار باشد.