تیم ملی فوتبال ایران در شرایطی باید کمتر از یک ماه دیگر به مصاف لبنان در پنجمین بازی مرحله گروهی انتخابی جام جهانی برود که شرایط عجیبی را تجربه میکند. نه اینکه شرایط خود تیم ملی بههمریخته باشد، بلکه فضایی که علیه دراگان اسکوچیچ، سرمربی تیم، در فوتبال ایران به وجود آمده، رفتهرفته همه چیز را با شک و تردید روبهرو کرده است. دراگان کروات در حالی از چهار بازی قبلی تیم ملی ایران توانسته از ۱۲ امتیاز ممکن با ۱۰ امتیاز صدرنشین گروه نخست انتخابی در منطقه آسیا باشد که همچنان زمزمههای برکناریاش از سرمربیگری تیم ملی ایران به گوش میرسد.
این زمزمه وقتی عجیبتر میشود که آمار دراگان اسکوچیچ در تیم ملی ایران بهعنوان سرمربی، بینظیر و بیسابقه بوده است. اینکه چرا با وجود صدرنشینی، کسب ۱۰ برد، نباختن در ۱۱ بازی، بدون شکست بودن در تیم ملی، صدرنشینی در گروه انتخابی جام جهانی و بخت زیاد برای رسیدن به جام جهانی قطر، همچنان باید صحبت از اخراج دراگان اسکوچیچ به گوش برسد، بیش از آنکه حاصل نقدهای منصفانه باشد، به نظر میرسد برگرفته از جریانی است که علیه سرمربی تیم ملی به راه افتاده است.
چه کسی اسکوچیچ را سرمربی کرد؟
دراگان اسکوچیچ معرفی خوبی بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران نداشته است. هنوز هم حرفوحدیث پشت سرش زیاد است. ادعا شده که انتخابش کار آقازادهها با یکی، دو دلال است که آشنایی با «آشناهای» مسئولان قبلی فدراسیون فوتبال داشتهاند. جبههگیری چندین بازیکن قدیمی تیم ملی ازجمله علی دایی علیه این انتخاب، از همان اول همه چیز را درباره دراگان اسکوچیچ به هم ریخت و او شروع بسیار بدی داشت. به نظر میرسد با گذشت چندین ماه از آن اتفاق، همان مورد همچنان روی نتایج دراگان اسکوچیچ سایه افکنده و آنهایی که این انتخاب را خارج از مجموعه فدراسیون میدانند، انتظار دارند اسکوچیچ جایش را به یک مربی بهتری بدهد. اینکه متر و معیار مربی بهتر چیست، معضلی است که هنوز برایش جواب دقیقی پیدا نشده است.
شایعه در فدراسیون فوتبال
دراگان اسکوچیچ به طور ناباورانهای بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران انتخاب شد. حتی عنوان شده که خودش باور نمیکرد پیشنهادی که به او برای سرمربیگری تیم ملی ایران شده، جدی باشد و با شک و تردید به آن نگاه کرد. بااینحال، او پذیرفت با رقمی بسیار مناسب هدایت تیم ملی ایران را به دست بگیرد. دلیلش هم ساده بود؛ تیم ملی ایران برای دراگان اسکوچیچی که در عرصه ملی هیچ رزومهای نداشت، افتخار مهمی محسوب میشد. بااینحال، بعد از رفتن فدراسیون مهدی تاج و از قدرت برگشتن حیدر بهاروند بهعنوان سرپرست فدراسیون فوتبال، به نظر میرسید مسئولان جدید فدراسیون و در رأس آن شهابالدین عزیزیخادم، قرارداد اسکوچیچ را فسخ کنند؛ بهویژه اینکه قراردادش مرحله به مرحله بود و شش ماه یک بار نیاز به تمدید در صورت رضایت طرفین داشت.
در همان شروع کار فدراسیون جدید، در نشست عجیبوغریب هماندیشی رئیس فدراسیون با دوستان رسانهایاش، خبری به بیرون درز کرد که عزیزیخادم علاقهای به تمدید قرارداد سرمربی تیم ملی ندارد. این شایعه زمانی مطرح شد که دراگان تیم از همپاشیده مارک ویلموتس را که امیدی به صعود از مرحله اول انتخابی نداشت، در گروهش صدرنشین کرد و به مرحله نهایی انتخابی فرستاد. تردید فدراسیون در تمدید قرارداد دراگان، این فضا را راحتتر کرد که دراگان در حد و اندازههای تیم ملی فوتبال ایران نیست. در واقع به غیر از شایعههایی که زمان معرفی دراگان بهعنوان سرمربی تیم ملی مطرح شد، تردید فدراسیون و ایماننداشتن به سرمربی تیم ملی هم مزید بر علت شد تا راحتتر بتوان درباره حذف این سرمربی صحبت کرد. هرچند در ادامه مسیر، بیپولی و بدهکاری فدراسیون در نهایت باعث شد قرارداد دراگان اسکوچیچ تمدید شود.
جریان عجیبو غریب علیه دراگان
بعد از بستهشدن پرونده تردید فدراسیون درباره تواناییهای دراگان اسکوچیچ، این مربی بیادعای کروات کارش را دوباره در تیم ملی از سر گرفت و یکی پس از دیگری بازیهایش را برد تا رکورد بهترین شروع تاریخ فوتبال ایران بهعنوان سرمربی را بشکند و یکتنه آن را به نام خود کند. اینجا درست همان موقعی شده بود که دراگان و تیمش مهیا میشدند به مصاف کرهجنوبی در حساستری بازی مرحله انتخابی بروند. سؤالاتی که در کنفرانس خبری از سرمربی تیم ملی ایران پرسیده شد، اما مشکوک بود؛ در شرایطی که دراگان تیم را با ۱۰ پیروزی پیدرپی به این مرحله از رقابتها رسانده بود، پرسش درباره سبک بازی تیم ملی زنگ هشدار را به صدا درآورد؛ آنجا بود که مشخص شد زمینه برای سختگیری بر اسکوچیچ مهیا شده است.
چطور میشود از سرمربی تیم ملیای که صددرصد بازیهایش را با پیروزی پشت سر گذاشته، چنین سؤالی پرسیده شود؟ دراگان، اما از این گفت که میداند بسیاری چشم به صندلی او دارند، ولی برای رسیدن به این صندلی زمان بدی را انتخاب کردهاند. تساوی با کره، اما فرصت را برای منتقدان بیشتر مهیا کرد تا بر این طبل بکوبند که دراگان به درد تیم ملی فوتبال ایران نمیخورد؛ عدهای از آنها به درستی و از سوی دلسوزی با برجستهترکردن ضعف فنی این تیم، سعی در کمک به تیم ملی داشتند و عدهای مشخصا تواناییهای دراگان را زیر سؤال بردهاند. مجموع این دو، حالا دست به دست هم داده تا تیم ملی دوباره وارد حاشیه شود.
از رسانهها اصرار از ملیپوشان انکار
دراگان اسکوچیچ متهم به همکاری با آقازادههاست، فدراسیون در مقطعی پشت او را خالی کرد و در بازی با امارات و کره هم نشان داد نتوانسته ضعف فنی تیم ملی را برطرف کند. اینها بخشی از نقدهایی است که به او میشود؛ چون مدام نوشته و گفته میشود که بازیکنان تیم ملی هم چندان سرمربی را قبول ندارند و اعتقاد دارند نتایج حاصل کارهای انفرادی است. فارغ از اینکه این نفرات همانهایی بودند که برای ویلموتس هم بازی میکردند، بازیکنان تیم ملی چندینبار چنین موردی را تکذیب کرده و از این گفتهاند که دراگان با دلسوزی به کارش ادامه میدهد.
حال مشخصا با جریانی که علیه اسکوچیچ به راه افتاده (فارغ از درست یا غلط بودن آن) به نظر میرسد این سرمربی کروات آخرین ماهها در تیم ملی ایران بهعنوان سرمربی را سپری میکند و در صورت صعود ایران به جام جهانی، قرار است جایش را به مربی مشهوری بدهد که شاید دیگر کسی نتواند برایش حرفوحدیثی بسازد!.