عباس عبدی؛ ابتدا این توضیح را بدهم که هیچگاه در چهل سال گذشته به اندازه یکسال اخیر، افزایش قیمتها برایم آزاردهنده نبوده است. حتی اگر پول هم برای خرید داشته باشیم تا حد زیادی شرم میکنیم که خرید کنیم، زیرا هر لحظه تصور میکنیم که افراد بدون شغل و درآمد معین یا با حقوق ثابت و اندک و مستاجر و با داشتن چند فرزند قد و نیمقد و دانشجو در برابر این هزینههای رو به افزایش و کاهش شدید ارزش پول، چگونه از پس زندگی برمیآیند؟ قیمت اجاره خانه وحشتناک است، قیمت مواد ضروری خوراکی و بهداشتی غیر قابل تصور است.
بنابراین هر گونه اقدامی که از سوی دولت یا مجلس برای جلوگیری از افزایش تورم صورت گیرد بهطور قطع اقدامی پسندیده است و باید از آن حمایت کرد. ولی شرط آن، انجام اقدامی است که مانع تورم شود و نه افزایش بیشتر آن. اقدامی که درمانکننده باشد و نه تسکیندهنده.
اگر کسی دچار جراحت و خونریزی شود باید کمک کنیم که خونریزی متوقف شود، ولی نه با استفاده از پارچه و دستهای آلوده که عفونت را وارد بدن بیمار کرده و او را بکشد. باعث تاسف است که بگویم اقدام اخیر مجلس تحت عنوان: «طرح الزام دولت به تثبیت قیمتها و کنترل تورم» نمونه روشنی از اقدام تکراری و شکست خورده ۴۰ ساله اخیر است.
در مقدمه توجیهی طرح آوردهاند که «به منظور رفع فقر بالفعل و نیز دفع فقر بالقوه و نیز زدودن جلوههای خشن فقر، دولت باید سیاستهای لازم را در زمینه کنترل و تثبیت قیمتها در خصوص کالاها و خدمات ضروری و اساسی جامعه انجام دهد، لذا، این طرح به منظور الزام دولت به تثبیت قیمتها و کنترل تورم افسارگسیخته و اتخاذ تصمیمات منطقی با قید دوفوریت تقدیم مجلس شورای اسلامی میشود.» سپس در چند ماده به تکرار سیاستهای شکست خورده چند دهه اخیر پرداختهاند و حتی در مواردی پا را از آن تجربههای تلخ فراتر گذاشتهاند.
میگویند دو نفر که فیلمی را چندین بار دیده بودند دوباره داشتند آن را تماشا میکردند که در پایان نیز قهرمان فیلم کشته میشد. پیش از رسیدن به صحنه کشته شدن، نفر اول از دومی میپرسد که پایان فیلم چه میشود؟ او میگوید معلوم است قهرمان کشته میشود. نفر اول شرط میبندد که زنده میماند. شرط میبندد و البته میبازد.
دومی میگوید چطور گفتی کشته نمیشود تو که بارها این فیلم را دیده بودی؟ میگوید بله ولی فکر کردم این بار حتما خود را نجات میدهد؟! اگر بگوییم که طرح نمایندگان برای جلوگیری از افزایش قیمتها دقیقا مثل همین لطیفه است، هیچ اغراقی صورت ندادهایم، زیرا این فیلمی است که بارها نمایش داده شده و سرنوشت و نتیجه آن نیز معلوم بوده است. اینکه بیش از ۴۵ سال با تورم دو رقمی مواجهیم که در هیچ کشوری، تورمی مزمن تا این حد طولانی سابقه ندارد.
جالبتر از همه اینکه منشا تورم مصوبات بودجهای مجلس است. مجلسی که بودجه نامتوازن را تصویب میکند؛ بهطوری که درآمدهای آن احتمالی و نسیه و غیرقابل تحقق است ولی هزینههایش نقد، قطعی و به سرعت پرداخت میشود، باید بداند که نتیجه تصویب چنین بودجهای، تورم است.
تازه شرکتهایی که برق و آب و سایر خدمات دولتی را ارایه میکنند با تثبیت قیمتها نیز به سرعت رو به ورشکستگی خواهند رفت و دچار تورم ناشی از کاهش عرضه نیز خواهیم شد. مساله اساسی جامعه ما نه تورم است و نه کرونا و نه هیچ مشکل یا مساله دیگر، بلکه مشکل اصلی در بیاطلاعی مدیریت عمومی اقتصاد و سایر امور از قواعد حل مسائل است.
در حقیقت فقدان کارشناسان و نداشتن درک و ذهنیت علمی در مدیران مشکل اصلی است. همان ذهنیتی که تشخیص کرونا را با کرونایاب یا به صورت چشمی میخواهد انجام دهد یا مساله کوانتوم را در هزار سال پیش در کتابهای عرفانی ابنعربی جستوجو میکند، یا به جای علم پزشکی دنبال طب سنتی میرود و کرونا را سوءتفاهم بزرگ میداند. تقریبا به هر بخش جامعه که نگاه میکنیم، از این نوع افاضات و ایدههای عجیب و غریب به وفور دیده میشود.
به نظر میرسد که هر چه جلو برویم بیشتر هم میشود، زیرا درهم تنیدگی مشکلات به گونهای است که هزینه اتخاذ راههای علمی و منطقی برای حل مسائل جامعه سنگینتر میشود. مثل بیمارانی که فاقد توانایی مالی برای درمان درست و حسابی هستند، به دعانویسهای کنار خیابان مراجعه میکنند، بلکه با هزینه اندکی بیماری آنان درمان شود. خیلی صریح و روشن باید گفت با این نحوه مدیریت و قانوننویسی و سیاستگذاری امید به آینده کم و کمتر میشود. اگر صد بار دیگر هم این فیلم را ببینیم، قهرمان آن در پایان کشته خواهد شد.
منبع: روزنامه اعتماد
آن ها نه می بخشند و نه فراموش می کنند.
" یاد مجلس هفتم و عیدی جناب حداد عادل مبنی بر عدم افزایش قیمت حامل های انرژی که از لج دولت خاتمی مصوب کرده بودند افتادم که منجر به انفجار قیمت در دولت احمدی نژاد شد و چه زود به زود تاریخ تکرار می شود و کوته بینان همچنان مصر به تکرار اشتباهات خود!!!
تا زمانی که باور قاطبه مردم مشمول این دو معضل باشه بستر برای حاکمیت نادان و جاهل و سوء استفاده گر گسترده است و نتیجه میشود این که میبینیم.
ان شاء الله خداوند هرچه زودتر مشکل اصلی رو رفع کنه ...
موافقم
ولی مشکل مهمتر، سیاستهای کلانی است که به زیان نسلهای مختلف کشور بوده اند و مناسب برای سود گروههای خاص .
مثل سیاست خودکفایی در همه محصولات کشاورزی ، مثل سیاست اجتناب از گسترش روابط با کشورهای دارای دمکراسی و اقتصاد آزاد ، مثل سیاست پرهیز از سرمایه گذاری خارجی که مورد نیاز کشور بوده است ، مثل ...
خیلی از دوستان نکات خوبی نوشتن
نظر من اینه که "عادت ها" مهمترین شکل دهنده های رفتارهای فردی و اجتماعی هستن
ما جامعه ای هستیم که 2500 ساله که به فردمحوری و ملوک الطوایفی و قبیله گرایی "عادت" کرده و سوق دادن مون به سمت دموکراسی ، انرژی فوق العاده ای میخواد البته به لطف شبکه های اجتماعی و اینترنت ، سرعت حرکت به سوی دموکراسی ، تسهیل و کاتالیز میشه
اما غرب 2500 ساله که به دموکراسی و مجالس اندیشیدن ، "عادت" کرده
هر چه میتونیم باید به هم احترام بذاریم و بحثهامون رو مودبانه و محترمانه انجام بدیم.
تعریف خائن: کسانی که رانت خواری و اختلاس کردن - کسانی که غربزده هستند
اما اگر بنا بر وابستگی باشه ، وابستگی به غرب مغرور اما دموکرات و لیبرال ، خیلی بهتر از وابستگی به شرق مستبد و خائن و مافیایی و کثیف هست
نه شرقی. نه غربی. ایرانی و مستقل.
اینکه می گویید طرح اقتصادی مجلس اشتباه است درست می گویید
اما
اینکه می گویید مشکل اساسی ایران این است کاملا اشتباه
می گویید.
متاسفانه توانایی های ذهنی و هوشی جنابعالی برای تشخیص و درک ریشه ها و مشکلات اساسی کشور بسیار محدود و کم دامنه همراه با سطحی نگری است.
حتى گاهى رقابت بحدى زياد ميشه كه قيمت براى مصرف كننده از قيمت تمام شده هم پايين تر خواهد امد
بر عكس قيمت گذارى روى هر كالايى موجب ضرر و زيان توليد كننده و عدم رقابت و كاهش كيفيت و كميت كالا ميشود
درست مثل خودروسازى
اگر واردات ازاد بود و قيمت خودرو سازها هم كنترل نميشد يامجبوربودندازنظركيفيتوقيمت باخارجيهارقابتكنندياحدفميشدند
"تازه شرکتهایی که برق و آب و سایر خدمات دولتی را ارایه میکنند با تثبیت قیمتها نیز به سرعت رو به ورشکستگی خواهند رفت و دچار تورم ناشی از کاهش عرضه نیز خواهیم شد. مساله اساسی جامعه ما نه تورم است و نه کرونا و نه هیچ مشکل یا مساله دیگر، بلکه مشکل اصلی در بیاطلاعی مدیریت عمومی اقتصاد و سایر امور از قواعد حل مسائل است."
حال مردم تا کی شما ها را تحمل کنند؟
کو گوش شنوا؟
بجز مرحوم بازرگان کدامیک از آنها با این اقدام مخالفت کردند ؟؟؟
و خیلی هم تعجب کردم که کامنت شما را منتشر کردند
اصلا ازشون انتظار نداشتم
چند وقتی هست که اینجا ملک طلق میرزایی و دو نفر مریدانش شده که هر لودگی آنها منتشر میشه و جالبه که از سانسور هم مینالند!
این داستان زندگی ما در این 40 سال بوده
قول می دهم یک امتحان دیکته فارسی در حد لیسانس از وزرا و مدیران نجومی بگیر بعمل آید بیش از ۸۰٪ تجدید خواهند شد .
متشکرم