صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۰۶۲۹۹
روایت "نیویورک تایمز" از خداحافظی آنگلا مرکل با قدرت
«تنها چند سال قبل، آنگلا مرکل به عنوان "رهبرِ جهان آزاد" در برابر رویه‌های هرج و مرج گونه "دونالد ترامپ"، ستایش می‌شد. سبک هوشمندانه و خاص وی در امر رهبری و حکمروایی، مورد حسرتِ بسیاری از افراد و کشور‌ها بود. با این حال، با توجه به پیچ و تاب‌های تاریخی فراوانی که آلمان و جهان با آن‌ها رو به رو است، کیفیت‌ها و ویژگی‌های خاصی جهت رهبری یک کشور لازم است. در این رابطه بسیاری اطمینان دارند که آلمانی‌ها خیلی زود دلتنگِ آنگلا مرکل خواهند شد.»
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۲ - ۰۳ مهر ۱۴۰۰

فرارو- "نیویورک تایمز" در گزارشی به مساله خداحافظی و خروج "آنگلا مرکل" صدراعظم آلمان از قدرت پرداخته و ضمن بررسی ابعاد مختلف سیاست‌های آنگلا مرکل، اینطور پیش بینی کرده که آلمان خیلی زود دلتنگِ مرکل و بازگشت مجدد وی به قدرت خواهد شد.

نیویورک تایمز در این رابطه می‌نویسد: «در مرکز برلین پایتخت آلمان، یک بیلبورد بزرگ در حالی که دو دست را که همچون شکل الماس تصویر شده اند و در برابر یک زن که لباسی سبز رنگ به تن دارد، قرار گرفته اند، نشان می‌دهد. روی این بیلبورد این عبارت نوشته شده: خداحافظ مادر!

حتی بدون اینکه تصویری در بیلبورد مذکور نمایش داده شده باشد، آلمان‌ها می‌دانند که در آن اشاره به چه کسی است. الماس، ژاکت و لباس رنگی، و لفظِ "مادر"، همه و همه کلمه‌هایی نمادین هستند درست مثل خودِ "آنگلا مرکل" صدراعظم آلمان.

پس از گذشت ۱۶ سال، آلمان با آنگلا مرکل صدراعظم دیرینه خود خداحافظی می‌کند. در اقصی نقاط آلمان، آنگلا مرکل به یکی از نماد‌های نوستالژی در این کشور تبدیل شده و اغلب مردم این کشور نیز در این زمینه احساسات خاص خود را دارند. با این همه، همچون اغلب خداحافظی ها، نوعی احساس بیقراری و هیجان برای دیدنِ مجدد او نیز وجود دارد.

به گزارش فرارو، برای آنگلا مرکل در مقام رهبری که هیچگاه به دنبال جلب تحسین دیگران نبوده، یک خروجِ بی سروصدا کاملا مناسب به نظر می‌رسد. با این حال، این مساله یک نکته کنایه آمیز را نیز در مورد دوره حضور وی در قدرت روشن می‌سازد. برخی ویژگی‌های بنیادین دوره حضور مرکل در قدرت نظیر احتیاط و رویکرد‌های متداوم و پیگیرِ وی در عرصه سیاست، برخی را بر آن داشته تا همزمان با خروج مرکل از قدرت، از آغاز دوره‌ای جدید در آلمان سخن بگویند. اکنون آلمانی که آنگلا مرکل در قریب به دو دهه حضور خود در قدرت ساخت، آماده حرکت است.

با وجود تمام آرامشی که آنگلا مرکل داشته، دوران حضورش در قدرت به هیچ عنوان عاری از هیاهو نبود. وی آلمان را در بحبوحه‌ای از بحران‌ها رهبری کرد که از جمله آن‌ها می‌توان به: بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی، بحران بدهی منطقه یورو، بحران مهاجران در سال ۲۰۱۵، و البته پاندمی ویروس کرونا اشاره کرد. وی همچنین نقشی میانجی گر در جریان درگیری‌های روسیه و اوکراین را برعهده داشت و به مذاکرات مرتبط با "برگزیت" (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) کمک کرد و شاهد حضور و خروج دولت ترامپ به/از قدرت بود. هرکدام از این تحولات به تنهایی از این ظرفیت برخوردار بودند که جهان را به تسلیم وادار کنند. با این حال، تا حدی این مساله با توجه به کنش ورزی‌های آنگلا مرکل محقق نشد.

البته که در مورد سیاست‌های مرکل در مورد بحران‌های ذکر شده، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. برخی، سیاست‌های اقتصادی و ریاضتی که وی اتخاذ کرد را بیش از آنکه مفید باشد مضر می‌دانند، برخی سیاست‌های وی در دوران بحران مهاجرتی را خسارت بار ارزیابی می‌کنند و حتی برخی محافظه کار بودنِ آنگلا مرکل را نیز با انتقاد رو به رو می‌سازند. با این همه، اغلب بر این باورند که مرکل: رونق اقتصادی، انسجام و هدفمند بودن را به آلمان بازگرداند. در این راستا، دستاورد اصلی او چیزی نبوده که او ساخته، بلکه آن چیز‌هایی بوده که وی سعی کرده آن‌ها را حفظ کند.

در این راستا، عده‌ای از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که برخی سیاست‌های آنگلا مرکل که در ابتدا آثاری توام با ایجاد ثبات به همراه داشته اند، در بلند مدت هزینه‌های پنهان فراوانی را شامل شده اند. آثار و تبعاتی که اکنون که مرکل در شُرف خروج از قدرت است، تا حدی خود را نشان می‌دهند.

در این رابطه به طور خاص اروپا در نظر بگیرید. آنگلا مرکل در جریان حدودا دو دهه حضور در قدرت، نقش قابل توجهی را در هدایت اتحادیه اروپا جهت عبور از طیفی از بحران‌ها بازی کرد. با این حال در این فرآیند، وی بحران‌ها و مشکلات زیادی را نیز برای آینده اندوخت و ایجاد کرد.

به عنوان مثال مرکل در سال ۲۰۱۶ میلادی با ترکیه به یک توافق جهت پناه دادن به پناهجویان رسید. این توافق اگرچه به بحرانِ یک ساله یک میلیون پناهجو که سعی داشتند خود را به خاک اروپا برسانند خاتمه داد، با این حال راهکاری دائمی نبود و در شرایط فعلی نیز با توجه به تحولات افغانستان و وضعیت نه چندان مساعد اقتصادی ترکیه، انتظار می‌رود که این بحران تشدید نیز شود.

در دیگر زمینه‌ها نیز برخی رویکرد‌های آنگلا مرکل توام با نقص و عیب بود. در جریان بحران بدهی منطقه یورو، راهکار‌های وی آینده اتحادیه اروپا را تضمین کرد، اما کشور‌های ضعیف‌تر و جنوبی اتحادیه اروپا را با چالش‌هایی درگیر کرد و رها ساخت که برای آن‌ها تبعات بسیار بدی را به همراه داشته است. رویکرد آشتی جویانه وی در قبال روسیه نیز مخصوصا در مسائلی نظیر پرژه خط لوله "نورد استریم ۲ "، به زعم بسیاری از منتقدان منجر به تقویت جایگاه و موقعیت ولادیمیر پوتین در عرصه بین المللی شد.

در خودِ آلمان نیز مرکل رویه‌های مشابهی را از خود نشان داد. به عنوان مثال اقتصاد این کشور را در نظر بگیرید. بله، در دوره مرکل میزان صادرات آلمان به شدت افزایش یافت و تولید ناخالص داخلی این کشور نیز در سال ۲۰۱۹ رکورد زد. با این حال این مساله به زعم تحلیلگران با توجه به افزایش وابستگی آلمان به بازار چین صورت گرفته است. اضافه بر این، مرکل با فراهم کردن زمینه برای خودروسازان آلمانی مبنی بر اینکه به اهداف اعلامیِ کاهش تولید گاز‌های گلخانه‌ای بی اعتنا باشند، عملا نیاز به نشان دادن ابتکار از سوی آن‌ها در این زمینه را از بین برده است. این سیاست به طور خاص به این دلیل از سوی دولت مرکل اتخاذ شده تا خودروسازان آلمانی بتوانند با خودروسازان چینی و آمریکایی رقابت کنند.

در مساله تغییرات اقلیمی نیز آنگلا مرکل کار زیادی جهت واداشتن صنعت آلمان به رعایت اصول مرتبط با کاهش تولید گاز‌های گلخانه‌ای انجام نداده است. تحلیلگران بر این باورند که آلمان در صورت ادامه سیاست‌های آنگلا مرکل، قادر نخواهد بود تا به هدف عدم تولید گاز‌های آلاینده در سال ۲۰۴۵ برسد. اگرچه مرکل را در خارج از مرز‌های آلمان با عنوان فردی فعال در عرصه بحران تغییرات آب و هوایی می‌شناسند، با این حال وی در داخل آلمان کار‌های کمی جهت پیشبرد دستورکار‌های مرتبط با این مساله انجام داده است.

در جریان بحران مهاجران که آلمان نیز شدیدا با آن رو به رو بود، مرکل عبارت معروفِ "ما می‌توانیم این کار را انجام دهیم" را مطرح می‌کرد که اشاره به این داشت که می‌توان به نحو عاقلانه ای، بحران مذکور را مدیریت کرد. این رویکرد از منظر افکار عمومی، نشان دهنده نگاه خوش بینانه آنگلا مرکل بود. با این حال در چهارچوب حزب وی، این رویکردِ مرکل نوعی "فرمان" تلقی می‌شد. برخی ناظران و تحلیلگران مرکل را متهم می‌کنند که در چهارچوب حزب خود، بحث‌ها را مدیریت و حتی محدود کرده است.

به عنوان مثال گزارش شده که در جریان یک ملاقات با ۱۶ فرماندارِ ایالت‌های مختلف در آلمان که در ابتدای بحران شیوع ویروس کرونا انجام شده، مرکل از موضع گیری‌ها و بحث‌های فرمانداران در مورد لزوم بازگشایی آلمان، به شدت گله گرده است و به نوعی از آن‌ها خواسته تا این مساله را به عهده رئیس دولت بگذارند. در جریان همین بحران بود که ضعف آلمان در زمینه خدمات دیجیتال، کمبود‌های نظام بهداشت و درمان و آسیب پذیری اقتصاد آلمان، بیش از پیش نمایان شد. در جریان سیل اخیر در آلمان (در ماه جولای) که حدودا ۲۰۰ نفر جان خود را از دست دادند، بار دیگر تا حد زیادی بی اعتنایی آلمان به بحران تغییرات اقلیمی آشکار شد. درست به همین دلیل است که در شرایط کنونی نیز انتظار می‌رود تا صدراعظم جدید آلمان، رویکردی جدید و متفاوت با مرکل را در مورد مساله مذکور اتخاذ کند.

تنها چند سال قبل، آنگلا مرکل به عنوان رهبرِ جهان آزاد در برابر رویه‌های هرج و مرج گونه دونالد ترامپ، ستایش می‌شد. سبک هوشمندانه و خاص وی درامر رهبری و حکمروایی، مورد حسرت بسیاری از افراد و کشور‌ها بود. با این حال، با توجه به پیچ و تاب‌های تاریخی فراوانی که آلمان و جهان با آن‌ها رو به رو است، کیفیت‌ها و ویژگی‌های خاصی جهت رهبریِ یک کشور لازم است. در این رابطه بسیاری اطمینان دارند که آلمانی‌ها خیلی زود دلتنگِ آنگلا مرکل خواهند شد.»

ارسال نظرات
ناشناس
۱۲:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۳
نور به قبر اجداد بباره که چنین فردی را پرورش دادن که یک کشور را این همه جلو برد.
ناشناس
۱۲:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۳
برای امثال ما، در خاورمیانه، مرکل با همه ی نقصهاش یه فرشته ی نجاته، سمبل درستی و دلسوزی برای ملتشه. ما در خوابهامون آرزوی فردی مثل مرکل رو داریم.
ناشناس
۱۱:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۳
قدرت امریکا و اقتدار! چین را دیدید. شهروند چینی و اقازاده چینی که دختر مالک هووایی در وانکوور به جرم نقض قوانین امریکا حبس خانگی بود ضمن قبول گناهکار بودن به چین عودت داده شد و در برابر دو شهروند کانادایی که هزار روز در چین به جرم جاسوسی دستگیر بودند بدون قبول اتهاماتشان ازاد شدند. جالبش این است که چین هزار روز ادعا میکرد هیچ ارتباطی بین دستگیری این دو کانادایی و دختر هووایی نیست. ولی در یک افتضاح گروگان گیری سیاسی هر دو را ازاد کرد. اگر جاسوس بودند چرا ازاد شدند و اگر جاسوس نبودند چرا بیگناه زندانی شدند. چین با این صفات که مانند دولتهای حقیر دیکتاتوری عمل می کند شایسته هیچ احترامی نیست چه برسه به اقتدار!
ناشناس
۱۱:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۳
خاله مرکل هم رفت. عوضش خان دایی شی و عمو پوتین مادامالعمرند!
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۳
به این میگن توسعه یافتگی و دمکراسی. ۱۶ سال با موفقیت و محبوبیت به مردمش خدمت کرد و در حالیکه هیچ محدودیتی برای ادامه در راس قدرت ماندن نداشت خودش کنار کشید تا سنت چرخش قدرت بر قرار بماند. گفتنش سادست. اگر غرب اینه فدای غرب.
ناشناس
۱۱:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۳
من نمی دونم واقعا مگه توی کشور گوته و بیسمارک و.... آدم قحطه که این خانوم حدود 20 سال به کرسی صدراعظمی چنبره زده و آلمان رو از یک کشور مهم و تاثیرگذار در دنیا تبدیل کرد به کشوری درجه چندم که حتی متحد اصلیش یعنی آمریکا هم دیگه بهشه هیچ اعتمادی نداره و در اتحادیه اروپا هم نقش رهبریش رو از دست داده و کشورهای اتحادیه هرکدوم دارند ساز خودشون رو می زنند.