صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۰۵۸۲۵
یک مصدومیت تلخ در دیدار مقابل هامبورگ و در هوای برفی آلمان باعث شد علی کریمی در شرایطی نه چندان خوب راهی اردوی تیم ملی ایران در جام جهانی شده و نتواند درخشش همیشگی خود را تکرار بکند.
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۹ - ۳۰ شهريور ۱۴۰۰

بدترین روز زندگی علی کریمی در اوج درخشش رقم خورد؛ سقوط روی زمین برفی مونیخ.

به گزارش ورزش سه، روز‌های برفی معمولا بهترین قاب برای تصویرسازی لحظات دراماتیک و تلخ محسوب می‌شود. این روایتی از زندگی علی کریمی است؛ ستاره‌ای تکنیکی که داشت به اوج می‌رسید، اما در بدترین لحطه سر خورد.

قیاس مع الفارق است اگر آسیب دیدگی یک ستاره را بیش از اندازه به مسائل عاطفی ربط بدهیم، اما مصدوم شدن مهم‌ترین ستاره پیش چشم سرمربی تیم که لابد رفته با تماشایی درخشش او برای تورنمنت چند ماه بعد رویاپردازی کند هم بیش از اندازه بدشانسی است. مصدومیت تلخ علی کریمی درست زمانی رخ داد که برانکو هم در استادیوم حاضر بود و شاید همینجا رویاپردازی‌های ما در آلمان ۲۰۰۶ به پایان رسید.

از کمی قبل‌تر آغاز کنیم؛ دو دهه پیش شنبه‌ها ساعت شش بعد از ظهر یک قرار نانوشته بین ما فوتبالی‌ها برقرار بود. بنشینیم پای تلویزیون و درخشش ستاره‌های فوتبال ایران در بوندسلیگا را تماشا کرده و حظ کنیم. در اوایل دهه ۸۰ از خاطرات گل‌های درخشان علی دایی و حرص خوردن از دست اوتمار هیتسفیلد بابت بازی دادن به کارستن یانکر و الکساندر زیکلر به جای شهریار گذشته بودیم.

از دلبری مهدی مهدوی کیا برای آنتونی یبوآ و آن صحنه فراموش نشدنی بوسه زدن روی پراگر به کفش موشک بعد از پاس طلایی و از خود گذشتگی در مقابل دروازه خالی. از گلزنی خداداد با لباس کلن برابر اولیورکان و بایرن مونیخ تا شلیک تماشایی کریم باقری برابر اشتوتگارت از فاصله‌ای طولانی.

حالا نوبت به علی کریمی رسیده بود. از همان روزی که در آزادی دمار از روزگار مدافعان پاس و مارکار آقاجانیان و علی جانملکی درآورد و دست آخر هم حرکت مارادونایی‌اش به دیرک خورد، متوجه شدیم فوتبال ایران صاحب عجب جواهری شده است. چند هفته بعد در زمین گل‌آلود تبریز یکی یکی مدافعان تراکتور را دریبل کرد و این بار دیگر واقعا گل مارادونا را بازسازی کرد.

اما یک سال بعد از درخشش فراموش نشدنی در جام ملت‌های ۲۰۰۴، فصل پرواز علی کریمی به بالاترین سطح فوتبال و باشگاه بایرن مونیخ فرا رسیده بود. جادوگر کارش را در مونیخ فوق العاده اغاز کرد و خیلی زود و با شماره هشت دروازه رقبای مطرحی، چون لورکوزن و دورتموند را نیز باز کرد. تا اواخر فصل همه چیز فوق العاده به نظر می‌رسید، اما یک مصدومیت تلخ در دیدار مقابل هامبورگ و در هوای برفی آلمان باعث شد علی کریمی در شرایطی نه چندان خوب راهی اردوی تیم ملی ایران در جام جهانی شده و نتواند درخشش همیشگی خود را تکرار بکند.

در روز برفی مونیخ و دیدار دو تیم بایرن و هامبورگ، جادوگر مطابق انتظار در ترکیب ثابت باواریایی‌ها حضور داشت و همه چیز خوب پیش می‌رفت. برانکو ایوانکوویچ، سرمربی وقت تیم ملی ایران هم انگار قبل از پرواز در حال چک کردن همه چیز بود که برای تماشای بازی ستاره‌های خود بار سفر به اروپا بسته بود.

علی کریمی در دوران حضور در پرسپولیس و در ادامه الاهلی بازیکنی فانتزی بوده و خیلی در درگیری‌های وسط زمین شرکت نمی‌کرد. اما زیر نظر فلیکس ماگات با آن متد‌های سرمربیگری خاص، حالا جادوگر به بازیکنی جنگنده هم تبدیل شده و درگیری در میانه زمین را نیز به سبک بازی خود اضافه کرده بود.

اما علی کریمی در روزی که مهدی مهدوی کیا را در مقابل خود در ترکیب هامبورگ می‌دید، در آن صحنه به شکل دلخراشی وسط زمین سر خورد و به شدت مصدوم شد. صحنه اینقدر ناراحت کننده بود که ما هم پای تلویزیون همراه کریمی درد می‌کشیدیم و نگران سرنوشت جادوگر بودیم. ثانیه‌های بعد و زیر آن برف شدید، او لنگان لنگان او را از زمین بیرون بردند و از مرور چهره علی کریمی می‌شد متوجه شد گرفتار آسیب دیدگی سختی شده است.

این فریم به فریم لحظه مصدومیت جادوگر است؛ به نظر می‌رسد علی کریمی کمی زودتر به سمت بازیکن هامبورگ تکل می‌زند. بازیکن حریف نیز انگار جاخالی می‌دهد و پای راست علی کشیده می‌شود تا آن مصدومیت دلخراش پیش آید؛ صجنه‌ای که اگر رخ نمی‌داد شاید در جام جهانی روز‌های شیرین‌تری را تجربه می‌کردیم. 

باورمان نمی‌شد. حتی علی کریمی توان راه رفتن هم نداشت و لنگان لنگان و با کمک کادر پزشکی زمین را ترک کرد. جدال بایرن و هامبورگ لحظاتی بعد دوباره از سر گرفته شد، اما ما همانجا با تماشای مصدومیت کریمی یخ زدیم و حتی اصلا شاید چیز دیگری از آن بازی را هم در خاطر نداریم؛ چیزی شبیه به مصدومیت تلخ برایان کلاف در باکسینگ دی ژانویه ۱۹۶۲، برخود شدید این بازیمن با کریس هاکر و پایان رویا‌های این ستاره گلزن در ۲۷ سالگی. حتما برانکو هم مثل آلان براون، سرمربی ساندرلند آن لحظه تلخ را باور نداشته و در ذهن خود تقلا می‌کرده حتی علی کریمی کفش خود را درنیاورد، بلکه قرار به بازگشت او به میدان باشد.

شاید این تلخ‌ترین لحظه زندگی یک جادوگر باشد. درست در فرصت پرواز به اوج آنهم در چنین سطحی برای کریمی آماده که بعد از گلزنی مقابل لورکوزن و دورتموند فاصله‌ای تا رسیدن به تالار مشاهیر نداشت. درست یا غلط ما آن روز‌ها در رویای تماشای ال کلاسیکو با درخشش کریمی بوده و حتی شاید سقف بایرن مونیخ را هم برای او کوتاه می‌دیدیم که همانجا منجمد شدیم؛ پایان یک رویاپردازی بزرگ در زیر برف سهمگین مونیخ.

البته علی کریمی به جام جهانی رسید و حتی نمایش امیدوارکننده او در دیدار تدارکاتی مقابل کرواسی پیش از شروع تورنمنت باعث شد تصور کنیم او این مصدومیت را از سر گذرانده است. اما در جام جهانی او از فرم فوق العاده خود دور بود و نتوانست درخشش دو سال قبل خود در جام ملت‌ها را تکرار کند.

البته عملکرد این بازیکن به قدری خوب بود که قراردادش اتوماتیک‌وار تمدید شد. علی کریمی در دوران حضور در بایرن مونیخ موفق به فتح بوندسلیگا و دی اف بی‌پوکال شده و در بین بازیکنان و اسطوره‌های این تیم تبدیل به بازیکن محبوبی شد. سال هاست از جدایی این بازیکن از بایرن مونیخ گذشته و هنوز پل برایتنر، میشاییل بالاک، لوکاس پودولسکی و… از او به نیکی یاد می‌کنند.

خود علی کریمی نیز سال‌ها بعد اعتراف کرد بازگشت از فوتبال آلمان تنها بعد از دو سال بزرگ‌ترین اشتباه دوران ورزشی او بوده است. در ادامه جادوگر مدت کوتاهی نیز در سال ۲۰۱۱ در شالکه بازی کرد و فصل دوران حضورش در اروپا اینگونه به اتمام رسید.

این کارنامه برای یک بازیکن ایرانی بسیار خوب است؛ اما ما آرزو‌های بزرگ‌تری در مورد علی کریمی در سر داشتیم و در مقطعی او را هم رده با بهترین بازیکنان جهان می‌دیدیم. از دوران فوق العاده علی کریمی در پرسپولیس در دوره اول و گل‌های تاریخی برابر تراکتور و سایپا، آن صحنه مارادونایی برابر پاس و تار و مار کردن مدافعان الاتحاد در آزادی و سامسونگ در کره جنوبی، به وجد آمدن هفتگی گزارشگران اماراتی و در ادامه رقص پا در آلمان تصاویر زیادی در دسترس نیست و این صحنه‌های ناب تنها در ذهن هوادارانی ثبت شده که خوب می‌دانند دیگر روی دست علی کریمی بازیکن نمی‌آید.

ارسال نظرات