صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۰۵۶۴۴
«پلیس فتا به منزل اقوام من در کوهدشت که مهمان آنها هستم آمدند و برخورد بسیار امنیتی و تندی داشتند اما دادیار پرونده اعلام کرد تبرئه شده‌ام و با قرار کفالت آزاد شدم.»
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۹ - ۲۹ شهريور ۱۴۰۰

روزنامه همدلی گزارش داد که خبرنگار محلی که ماجرای قتل مبینا سوری، نوجوان 14ساله‌‌ای که توسط همسر و خانواده‌اش در منطقه رومشکان به قتل رسید، به دستور دادستان منطقه و با شکایت خانواده مقتول و متهمان پرونده بازداشت شده و به خاطر این اطلاع‌رسانی مدتی را در بازداشت بود تا این که سرانجام روز شنبه آزاد شد.

به گزارش روزنامه همدلی، سینا قلندری از خبرنگاران محلی کوهدشت و رومشکان است؛ او در ماجرای اطلاع‌رسانی درباره قتل مبینا سوری، دختر نوجوانی که چند پیش توسط همسرش به قتل رسید، نقش داشت و مدتی بعد تحت فشار قرار گرفت و بازداشت شد، درباره وضعیت خود به همدلی‌ می‌گوید:«خبر این قتل 10روز پیش از رسانه‌‌ای شدن به دست من رسید، اما با توجه به شرایط منطقه‌‌ای تا حصول اطمینان از انتشار جزئیات آن خودداری کردم؛ از آنجایی که متوجه شدم برخی رسانه‌ها و افراد در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور از ظن خود بخشی از این ماجرا را با اطلاعاتی که الزاما صحت نداشت در رسانه‌های خود منعکس کردند، من خبر را منتشر کردم و سه ساعت بعد خبرگزاری رکنا، خبری غیر واقعی و نادرست درباره این حادثه منتشر کرد. از این رو پلیس فتا به منزل اقوام من در کوهدشت که مهمان آنها هستم مراجعه کردند و برخورد بسیار امنیتی و تندی داشتند. در پی بازداشت برخی از وسایل شخصی من، از جمله تلفن من را نیز ضبط کردند.

وی با اشاره به ‌این‌که دادیار پرونده اعلام کرد من تبرئه شده‌ام با قرار کفالت آزاد شدم، ادامه می‌دهد: یک روز بعد برای تحویل وسایل شخصی‌ام به دادسرا رفتم که به شکل اتفاقی با دادستان مواجه شدم و ایشان با عتاب من را خطاب قرار دادند که انتشار این خبر کار نادرستی بود و به دادیار پرونده من گفتند جوری تنبیه‌اش کنید که دیگر چنین اخباری را منتشر نکند. در پی این ماجرا من بازداشت شدم، ابتدا به کلانتری منطقه و سپس به زندان مرکزی خرم‌آباد منتقل شدم و این بازداشت حدود 11روز طول کشید.»

این خبرنگار ادامه می‌دهد:«در مدت بازداشت شرایط جسمی خوبی نداشتم، بر اثر استرس بیماری زخم معده‌ام تشدید شده بود و خون‌ریزی معده داشتم؛ در این مدت همسرم چندین بار به قاضی پرونده و دادستانی مراجعه کرده و شرایط من را برای آنها تشریح کرده بود شاید به شرایط من رسیدگی کنند، اما در قرنطینه زندان مرکزی خرم‌آباد، به هیچ شرایط چنین کاری فراهم نیست. حتی داروهایی را که مصرف می‌کردم، به من نمی‌دادند. گاهی از فرط درد و خونریزی بی‌حال می شدم تا جایی که به محض آزادی از زندان در بیمارستان بستری شدم!»

وی در پاسخ به ‌این پرسش ‌که در مدت بازداشت به بهداری یا بیمارستان منتقل شده است یانه؟ میگوید:«به هیچ وجه مرا به بیمارستان منتقل نکردند و در اوج ناراحتی و خونریزی به من قرص ژلوفن دادند که ازقضا برای معده مضر است. البته یک‌بار پزشک بهداری زندان خرم‌آباد به من شربت معده و قرص امپرازول داد. پرونده پزشکی من در اختیار دادستان قرار داده شد تا مشخص شود تحت درمان هستم و تحمل بازداشت را ندارم، اما عملا کاری از پیش نرفت.»

قلندری با اشاره به ‌این‌که اساسا من تفهیم اتهام نشده اما بازداشت شده بودم، تصریح می‌کند:«به این دلیل سه روز پایان بازداشتم، اقدام به اعتصاب غذا کردم؛ چراکه وضعیت من و بازداشتم هیچ توجیهی نداشت. صرفا دادیار پرونده از من خواست برگه انتقال به زندانم را انگشت بزنم؛ ایشان هم از توضیحات من قانع شده بودند و تاکید داشتند دادستان درخواست بازداشت من را دارد و کاری از ایشان بر‌ نمی‌آید. ضمن ‌این‌که حتی اگر کسی تفهیم اتهام شود معمولا برای او قرار کفالت یا وثیقه صادر‌ می‌کنند، اما این روال برای من اساسا انجام نشد. حتی رئیس قوه قضائیه هم چند روز قبل بر عدم بازداشت موقت تاکید کردند!»

وی ادامه می‌دهد:«در مدت بازداشت همسرم چندین نوبت به دادیاری مراجعه کردند تا برای من قرار کفالت صادر شود، اما ایشان را به دادستان ارجاع میدادند. آقای دادستان هم به همسرم گفته بود شاکی خصوصی دارم؛ البته که این موضوع به هیچ وجه مانع صدور قرار کفالت نمی‌شود! بهانه دیگرشان این بود که اگر آزاد شوم خانواده مقتولی که من درباره او اطلاع‌رسانی کرده بودم، مرا خواهند کشت. من نمی‌دانم اگر کسی تهدید به مرگ شود، برای حفاظت او را بازداشت میکنند یا فردی که اقدام به تهدید کرده است؟! البته به همسرم گفتند من کاری می‌کنم این خبرنگار نه تنها محکوم شود بلکه شغلش را از دست بدهد.»

وی با بیان ‌این‌که من هنوز نمی‌دانم چرا بازداشت شده‌ام، به خاطر جدال کلامی با دادستان یا افشای حقیقت؟! ادامه می‌دهد: «پیش از من خبر توسط برخی رسانه‌های محلی و اقوام خانم سوری که کشته شده بودند، منتشر شده بود و من تنها درباره ماجرا، اطلاع‌رسانی دقیق و درست کردم. به نظرم من به خاطر بیان حقیقت درباره ابعاد ماجرا بازداشت شدم.کلیپ و تصاویری که از ایشان منتشر شد هم به بنده ارتباطی نداشت. متاسفانه بارها با خبرنگاران محلی به دلیل افشاگری درباره مسائلی از این دست، برخورد شده است، اما صدایشان جایی پخش نشده و شاید به همین دلیل مورد ظلم قرار گرفتند.»

قلندری در پاسخ به ‌این‌که وضعیت فعلی پرونده او چگونه است و شاکیان آن چه کسانی هستند،‌ می‌گوید: «شاکیان پرونده من خانواده، همسر و متهمان به قتل هستند. پرونده من به شکل ویژه از دادسرا به دادگاه فرستاده شده و در حال حاضر با قرار کفالت دو کارمند دولت آزاد هستم. البته من در متن خبرم به هیچ وجه به این افراد اتهامی نزدم؛ هدف من از انتشار این خبر بیان واقعیت و مقابله با فرهنگ فرزندکشی، همسرکشی، کودک همسری و تبعیض علیه زنان بود! امروز برخی از نزدیکان، همکلاسی‌ها و دوستان این دختر به دلیل فضای حاکم بر منطقه و فرهنگ غلط جرات ندارند برای خواندن فاتحه بر سر مزار او حاضر شوند.»

برچسب ها: قتل مبینا سوری
ارسال نظرات
ناشناس
۱۴:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
شجاعت شما قابل تحسین است.
ناشناس
۱۱:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
عدالت اسلامی
امیدوار
۱۱:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
اعدام هم براش کمه. چه معنی داره خبرنگار، خبر رسانی کنه
امیدوار
۱۱:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
خدا رو شکر دستگاه قضایی ایران سالمه و از این اتفاقات نمیافته. فیلمهای زندان امریکا هم چندوقت پیش این مساله رو تایید میکنه
ناشناس
۱۱:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
چه دادگاه خوبی....معنای داد و عدالت و قضاوت را متحول کردید
ناشناس
۱۱:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
حمایت قانونی نیست برای اینکه کسی دیگه خبر ننویسه به جای اینکه تشویق بشه تنبیه میشه مجرم آزاد می گرده بی گناه تو زندان میره تا رسانه ها آزاد نباشن و حمایت محکم قانونی نداشته باشن فساد تو این مملکت کم نمیشه
mas
۰۹:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
در این کشور خبرنگاری جرم است و واقع نگاری که دیگر واویلاست. اما اگر اختلاص می کردی رفتار این عزیزان بهتر و مدت زندانت کمتر می بود.وقتی صحبت از عدالت می کنند رفتار قاضی و امیرالمومنین را نقل می کنند ولی در عمل و وقتی که یک طرف قضیه یک روحانی باشد از ابتدا او را تبرئه می کنند و حقایق منتشره را افترا می نامند.
ناشناس
۰۹:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
کسی که فیلم فساد یا برخورد خشن را منتشر میکند دستگیر میکنند کسی که خبر قتل و تجاوز را منتشر میکند دستگیر میکنند ویل دزدها، قاتلان متجاوزان ازاد و رها و خوش!
Baloch
۰۹:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
هر وقت حرف از کودک همسری میشه یاد پروین غفاری و محمدرضا پهلوی میوفتم!
و جالبه مدعیان حقوق کودکان اونجا سکوت میکنند...
اگه بده برای همه بده
کودک همسری و کودک دوستی نداره
ناشناس
۰۶:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
قابل توجه قاضی القضات محترم
ناشناس
۲۳:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
محض اطلاع آقای اژه ای
بهروز
۲۲:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
با دادستان حتی بحث حقوقی هم نمیشه کرد با پلیس که دیگه جای خود . هیس بازداشتی ها داد نمیزنن .
علی
۲۲:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
این یعنی" همه خفه خون"
ناشناس
۲۱:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
پس چی شد سوت زنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۲۰:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
اژه ای مچکریم!
ناشناس
۱۹:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
خوشی دل آقای اژه ای
آندرتیکر
۱۷:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
حالا چون قاتل آخوند بوده باید هیچکس اطلاع‌رسانی نکنه تا به خیال خودشون اون تصور معصوم و فرشته مانند آخوندها در ذهن مردم خدشه دار نشه! کجای کار هستید! واقعا چاپ نمیشه اگر بگیم مردم چه تصویری از آخوندها دارند!
ناشناس
۱۷:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
خبر نگار باز داشت میشه به خاطر نشان خبر،اونوقت همسرشون چی ؟! حکم ایشون وخانواده ایی که درقتل دست داشته اند چی هست ؟
ناشناس
۱۷:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
خفقان در ایران بیداد می کند و دادگستری و قاضی و کارمندان این مجموعه فکر می کنند خدا هستند، برای همین مردم از آنها بیزارند